fa
stringlengths
3
1.98k
en
stringlengths
5
2k
sco
float64
1
1
يكي از اون مجريهايي كه برنامه هاي واقعي رو اجرا ميكنن اسمش چي بود ؟
The one that hosts that reality show. What's his name?
1
يه دختر جلوي دره .
theres a girl at the gate.
1
۳_شرایط مهم دیگر این است که شما باید تمامی مدارک مورد نیاز برای اخذ ویزای مولتی کانادا را به صورت کامل و واضح به آفیسر پرونده خود ارائه دهید.
If you have any questions about the documents required for your visa application, you can contact the Canadian visa office for more information.
1
7 ـ « من» مال بیرون از خانه است.
7 AM – Depart from home.
1
Online Free. از این سایت می توانید هزاران چیز رایگان برای موبایل خود دانلود کنید.
Downloadable Free. From this site you can download thousands of FREE mobile content.
1
آقای هو (به Italian) یک فیلم سینمایی جنایی فرانسوی-ایتالیایی به کارگردانی رابرت انریکو با بازی ژان پل بلموندو محصول سال ۱۹۶۸ که براساس رمان سال 1964 هو! توسط خوزه جیووانی .
Ho! (Italian: Criminal Face - Storia di un criminale) is a 1968 French-Italian crime film directed by Robert Enrico and starring Jean-Paul Belmondo. It is based on the 1964 novel Ho! by José Giovanni.
1
ارتباط شما چقدر جدی بود ؟
How Serious Is Your Relationship?
1
اگه شما رفتین اونجا و کار پابرجایی گیرتون او مد فکر میکنین که بهتون چرند گفتم
You might go out there an' fall into a steady job, an' I'd be a liar.
1
اگه نرخ پاکسازی ثابت بمونه میتونیم ظرف 12روز توی خلیج شنا کنیم
We can swim in just 12 more days if the restitution rates stays consistent.
1
اگهويروسيواردگردشخونش بشه... احتمال داره باعث عفونت توي مغزش شده باشه... .
If bacteria entered her bloodstream, it could have caused an infection in her brain.
1
او برمی گردد، خدا او را بازمی آورد...»
He was revived, God intervened.”
1
اون سرطان داره؟
Does he have cancer?
1
اونها ازت خوب مراقبت ميکنند؟
Are they looking after you?
1
اوه اسمش ژانگ گوا گوا .
Her name is Zhang Guo Guo. Actually, you've seen her.
1
! اين واقعا شرم آوره
This is so embarrassing!
1
این زندگی را اکنون در خواب و خیال می بینم و می دانم این زندگی که آن زمان به نظرم قابل تحمَل می رسید، برایم تبدیل به جهنم می گردید؛
I see this life in a dream now and I know that this life, which at that time seemed tolerable to me, would turn into hell for me;
1
با مهاجرت، فرهنگ مهاجرت هم می آيد.
Of course, with the entry of new immigrants comes the culture.
1
باید اول ببینم درسته یا نه
I have to check if it's true first.
1
...ببین بابا واسمون چی آورده
Look at what Dad brought us--
1
- برای من کَنده؟
She picked it for me?
1
بشارت پذیرش توبه و گذشت از بدی ها (شوری: 25)؛
The offer is the gift of repentance and forgiveness of sins (v. 47).
1
بنائی الهام، پولادی شهناز، بحرینی مسعود، طهماسبی رحیم. رابطۀ مزاج با مهارتهای ارتباطی در دانشجویان دانشکدۀ پرستاری و مامایی شهر بوشهر. مجله طب سنتي اسلام وايران. 1397; 9 (4) :297-307
Banaee E, Pouladi S, Bahreini M, Tahmasebi R. Relationship between temperament and communication skills of nursing and midwifery student of Bushehr University. jiitm. 2019; 9 (4) :297-307
1
به اون چشمای مار مانندش نگاه کن
Look at those snake-like eyes.
1
به خاطر یه شرکت تولید کنندهی نیمه رسانا، ارزش زمین اینجا بالا رفته
The land value has soared because a semiconductor company will be moving here.
1
به عنوان PBN 101 به آن فکر کنید.
Think of it as PBN 101.
1
به عنوان قسمتی از پروندمون استفاده نکنن بله؟
- as part of our case. - Excuse me?
1
به همدیگر غرولند میکردند
would growl to each other
1
پسر جوان به آرامی دور اتاق میچرخید.
A young man would sail around the room with ease.
1
پس من ترجیح میدهم یک روسی باقی بمانم.
And finally, I’d like to include a Russian.
1
تو تنها دختري هستي که ميخوامش
You're the only one I want.
1
تو هيچ اسمي نداري
You have no name.
1
توی پاریسه یا هنوز توی شارته؟
Is he in Paris, or still at Chartres?
1
جرات درخواست کردن نداشتم ... متوجهم
- I just didn't have the courage to ask. - I see...
1
چای سیاه یا چای سبز, کدام مفیدتر است؟
Green tea leaves are unfermented, while leaves for black tea are fully fermented.
1
چرا هيچ شهرى نبود كه [به موقع] ايمان بياورد تا ايمان او سودش دهد؟ مگر قوم يونس كه وقتى ايمان آوردند عذاب خوارى را در زندگى دنيا از آنها برداشتيم و تا مدتى [از زندگى دنيا] برخوردارشان كرديم
Did it ever happen that the people of a town believed on seeing God's chastisement and its believing profited them? (There is no such instance) except of the people of Yunus. When they believed We granted them reprieve from humiliating chastisement in this world, and We let them enjoy themselves for a while.
1
خدا رو شکر فرشتهها مراقبمن
Thank God the angels are protecting me.
1
خود مکگریگور بر این باور بود که فرضیات تئوری Y معتبرتر است.
McGregor held to the belief that the assumptions of Theory Y were the most valid.
1
در می۲۰۰۸ ورا نمایش اولین تکآهنگ او به نام (Я Не Играю ; من بازی نمیکنم).
In May 2008, Vera premiered her first single called Ya ne igrayu (Я не играю; I Don't Play).
1
دکتر فیلیپ اشمیت کاپلین سرپرست تحقیقات گفت: "داشتن این اطلاعات به این معنی است که می توانیم بگوییم در زمان تولد منظومه شمسی چه می گذشته است."
Team leader Philippe Schmitt-Kopplin of the Institute for Ecological Chemistry commented, “Having this information means you can tell what was happening during the birth of the solar system.
1
سلاح خودکار بالای سرشونه. آمادهی شلیکه.
We have a Predator ready to fire.
1
شما اون حرارت نوع سوم رو دارين از دست ميدين
You're missing that third kind of heat.
1
شما باید آماده ی سرمایه گذاری حداقل ۱۲۵۰۰۰ $ CAD در یک کسب و کار در نیوبرانزویک باشید.
You must be prepared to invest at least $125,000 CAD in a business in New Brunswick.
1
شنیدم عفوت تایید شده
I heard that you got your parole approved.
1
صبر کن ، يه چي درست نيس من نميخوام اينجا باشم
Wait. Something is not right. I don't want to be here.
1
- طراحی مراحل متنوع و بسیار عالی
Excellent and varied level design.
1
فقط ميخوام از "جکس" اطلاعات بگيرم.
I just wanna get Jax's info.
1
ما قبل از این درباره اینکه دسترسی به افراد در مکانهایی که از قبل در آنها حضور داشتهاند چقدر مهم است، صحبت کرده بودیم و این امر شامل رفتارهای آنلاین آنها نیز میشود.
We’ve talked before how effective it is to reach people where they’re already present — that includes their online behavior, too.
1
ما «گروههای اسلامی تندرو» نداریم، بلکه «گروههای تندروی تکفیری» داریم.
Not "radical Islam," but "fellow religious people."
1
معذرت میخوام.میدونم که خیلی ناراحت هستین
I apologize. I see you're very upset.
1
من اشتباه كردم ، سرهنگ
- I made a mistake.
1
منظورمو اشتباه نگيرين ، من خيلي ازش خوشم مياد.
Don't get me wrong. I like it.
1
من نميتونم ازش بگذرم
I can't let this go.
1
من نمي دونم چيزي را...
I didn't know anything and...
1
-میتونیم این راننده رو پیدا کنیم یا نه
- if we can find this driver.
1
میخواهم خوشحالی بیشتری به باشگاه بدهم.
“I would like to have brought more joy to the club.
1
می دونم چقدر به نظر احمقانه میاد
Look, and I know how stupid that sounds.
1
میدونی فکر نکنم که یه نفس کشیده باشم از وقتی که در نیت رو انداختیم
You know, I don't think I have taken a breath since we kicked down Nate's door.
1
نباید بذاریم بیشاپ رئیس جمهور رو ببره، مگه نه؟
We can't let Bishop take the president, can we?
1
نتایج منفی برای آنتی بادی های علیه HSV بدین معنی است که بعید است که فرد در معرض HSV قرار گرفته باشد یا اینکه بدن زمان کافی برای شروع تولید آنتی بادیهای علیه HSV نداشته است.
Negative HSV antibody results mean that it is unlikely that the person has been exposed to HSV or that the body has not had time to begin producing HSV antibodies.
1
نزدیک پنجره باش و هر تغییری شد خبرم کن.
Stay by the window, tell me if anything changes.
1
نه من دنبال اين دختره ميگردم
No, no, no, I'm looking for this girl.
1
هر كه در آسمانها و زمين است از او [حاجت] مىخواهند هر روز وى در كارى است.
Everyone in the heavens and the earth asks Him. Every day He is engaged in some work.
1
هری به سرعت از پلکان مرمری بالا رفت تا خود را به طبقهی اول برساند.
Harry sprinted up the marble staircase to the first floor
1
و چه کساني رو از دست دادن؟
Who did they lose?
1
وقتی حرف می زدن شنیدم
I overheard when they were talking.
1
ولی من سیزده ساله که دارم اینجا جون می کنم
I've been working here at Most for thirteen years.
1
۱ ـ ایران : دولت و دین در عصر مدرن،
47 Iran: state and religion in the modern era
1
LW51127 - جرایم تروریستی و ضد تروریسم
LW51127 - Transnational Crime and Counter Terrorism
1
آي من رو عصباني نکنين، آقا اون وسايل امروز بايد بياد اينجا
Don't make me crazy. I expect that furniture today.
1
اتحادیه اروپا عدد ۶۰ میلیارد یورو را منتشر کرده و خواستار پیشرفت مهمی در حل بدهیهای انگلستان قبل از شروع مذاکرات برسر موضوعاتی مانند آینده ترتیبات تجاری شدهاست.[۱۰]
The European Union has floated a figure of 60 billion euros and wants significant progress on settling Britain’s liabilities before talks can start on complex issues such as future trading arrangements.
1
احترام سرجوخه نام هیون ته در خدمت شماست
Salute. Corporal Nam Hyun Tae reporting.
1
ارنستو فالتا قصدتون از اومدن به امريکا چي هست؟
Ernesto Falta, what's the purpose of your visit to America?
1
استرالیا باید او بازیو به یاد داشته باشه.
Above all, Australia needs to raise its game.
1
اشتغال به تحصیل در فنلاند در صورتی که به این دلیل از همسر خود جدا می شوید که او با شما رفتاری خشونت آمیز دارد، اجازه اقامتتان را می توان علیرغم طلاقتان تمدید نمود. برای نشان دادن این موضوع مدرک ارائه کنید، مثلاً گواهی پزشکی و یا گزارش مشاور خانواده. همچنین توضیحات خود درباره شرایط مذکور را نیز پیوست درخواست اقامت کنید.
Still, you will here again be invited to present yourself at an appointment, with a file comprised of the same supporting documents as for a residence permit, plus your employment contract, a certified translation of your diplomas, and either a work visa or a residence permit with a remaining validity of at least 6 months.
1
اما کشور الان پیشرفت کرده و مردم زندگی خوبی دارن
But the land is now prospering and people have a quality life.
1
امیدوارم هر وقت کوچولوهای ایزابلا سرخک گرفتند
I hope whenever poor Isabella's little ones have the measles
1
او فهمید که فیلم یک رسانه متفاوت است و باید تغییراتی ایجاد شود.
She understood that movie is a different media and some alterations must be made.
1
این شما رو عصبانی نمیکنه؟
Doesn't it make you mad?
1
این فرهنگ کلیسایی ماست.
That is our church culture.
1
با این تحول، همهی امور دیگر، از شکل خانواده تا ساختار دولت، باید تغییر میکرد.
With that, everything else, from family life to the structure of the state, would also have to change.
1
باتمون بروکس
Turned out fine for me.
1
برادرم گفت: چرا چتر نبردی؟!!
The counselor asked, “Why did you bring! an umbrella to camp?”
1
برام مهم نیست
I don't care about you.
1
برای اینکه امروز تولدته اینجایی؟
Are you here because it's your birthday today?
1
برخی دیگر در بخش بازاریابی، توسعه وبسایتها را پیشنهاد دادند.
Then a few in the marketing department offered to develop websites.
1
پس اون دو تا بچه از زیر بته سبز شدن؟
Did those two kids pop out of a rock then?
1
پشت اين ديوار خاله.
This is hollow inside.
1
تهویه مطبوع موفق بوسیلهٔ ایجاد پنجرهای در دیوار با نسبت ۳۰ درصد با استفاده از کرکره در در سمت مخالف اتاقها انجام میشود.
Successful ventilation has been obtained by creating a window to wall ratio of 30% using louvres on both opposite sides of the rooms.
1
تو 30 سالته و داري با مامانت زندگي مي کني
You're 30 years old and you live with your mother.
1
تو برو پیشش، ببین میتونی کاری بکُنی؟
Go to her and do something.
1
تَوَهُم ميشنوي؟ پيرزن ديونه
You're hearing things, you crazy old lady.
1
چگونه میتوانید اطمینان حاصل کنید که نام شما در دفتر حیات نوشته شده است؟
How Can You Be Sure Your Name Is Written in the Book of Life?
1
،چند روز مرخصی بگیر برو تعطیلات، مرخصی بیماری بگیر
Take some time off, a vacation, a leave of absence.
1
چیزی که در حال حاضرمی خوام با شما در میان بزارم، یه سری اسرار بسیار خاص از اون کلکسیونه چیزی که در حال حاضرمی خوام با شما در میان بزارم، یه سری اسرار بسیار خاص از اون کلکسیونه .با این یکی شروع می کنم
What I'd like to do now is share with you a very special handful of secrets starting with this one.
1
حتی میتوانید آن را برای نوه هایتان به ارث بگذارید.
You might even pass it on to your grandchildren.
1
داريم سعي ميکنيم بفهميم
We're trying to find out.
1
داشتن مقداری کار اونتو انجام میدادن
Well. They've been doing some work in there.
1
داشتی اون تو گریه می کردی ؟
You were just crying in there?
1
در آن زمان، نئاندرتال ها (گونه دیگری از انسان های اولیه) در اروپا ساکن بودند.
At the time, the Neandertals (also called Neanderthals) were still present in Europe.
1
در آینده، ما باید عمیقا به بازار نگاه کنیم و هر دو محصولات و خدمات را به «درب مشتریان» عرضه کنیم.
In future, we shall continue exploring deeply into the market and deliver both products and services “to the clients door”.
1