id
stringlengths
11
48
title
stringlengths
2
55
context
stringlengths
51
7.17k
question
stringlengths
1
359
answers
dict
PersianQuAD:ee6bb1b5-feb0-4921-bae5-7f8cedf645a1
نسبیت عام
اما تا سال ۱۹۲۹ در نتیجهٔ کار هابل و سایرین مشخص شده بود که جهان ما در حال انبساط است. انبساط جهان به خوبی توسط بسط جواب‌های کیهانی که توسط الکساندر فریدمان در سال ۱۹۲۲ ارائه شد و نیازی به ثابت کیهانی ندارند، قابل توضیح است. با استفاده از این جواب‌ها لومتر اولین نسخه از نظریه مهبانگ را فرمول‌بندی کرد که در آن جهان از یک حالت بی‌نهایت داغ و چگال اولیه به وجود آمده‌است. بعدها اینشتین ثابت کیهانی را بزرگترین اشتباه زندگی خود خواند.در خلال آن دوران، نسبیت عام کنجکاوی بسیاری از فیزیک‌دانان نظری را برانگیخته بود. این نظریه به وضوح از گرانش نیوتن برتر بود زیرا با نسبیت خاص سازگار بود و از عهده توضیح بسیاری از پدیده‌هایی برمی‌آمد که نظریه نیوتنی از توضیح آن‌ها ناتوان بود. خود اینشتین در سال ۱۹۱۵ نشان داد که چگونه نظریه‌اش حرکت تقدیمی غیرعادی حضیض خورشیدی سیاره تیر را بدون استفاده از هیچ‌گونه پارامتر اختیاری توجیه می‌کند. به‌طور مشابهی در سال ۱۹۱۹، طی اکتشافی که توسط ادینگتون صورت گرفت، پیش‌بینی نسبیت عام در مورد انحراف نور ستاره‌ها در طی خورشیدگرفتگی ۲۹ مه ۱۹۱۹، تأیید گردید. و باعث شهرت فوری اینشتین شد. اما تنها با گسترش‌هایی که بین سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۵ صورت گرفت این نظریه وارد جریان اصلی فیزیک نظری و اخترفیزیک شد و از این رو، این دوره را عصر طلایی نسبیت عام می‌خوانند. به تدریج فیزیکدانان مفهوم سیاهچاله را درک نمودند و اختروش‌ها را به‌عنوان نمونه‌ای از تجلی اخترفیزیکی این مفهوم شناسایی کردند. آزمایش‌هایی دقیق‌تر از همیشه بر روی منظومه شمسی قدرت پیش‌بینی نظریه را تأیید کردند و گرایش‌هایی برای استفاده از کیهان‌شناسی نسبیتی برای هدایت آزمایش‌های مشاهده‌ای به‌وجود آمد.
بزرگترین اشتباه نظری انیشتین از دید خود انیشتن چه بود؟
{ "answer_start": [ 385 ], "text": [ "ثابت کیهانی" ] }
PersianQuAD:e532cf19-ae98-4ba1-b727-9cc7329e5ca4
نسبیت عام
اما تا سال ۱۹۲۹ در نتیجهٔ کار هابل و سایرین مشخص شده بود که جهان ما در حال انبساط است. انبساط جهان به خوبی توسط بسط جواب‌های کیهانی که توسط الکساندر فریدمان در سال ۱۹۲۲ ارائه شد و نیازی به ثابت کیهانی ندارند، قابل توضیح است. با استفاده از این جواب‌ها لومتر اولین نسخه از نظریه مهبانگ را فرمول‌بندی کرد که در آن جهان از یک حالت بی‌نهایت داغ و چگال اولیه به وجود آمده‌است. بعدها اینشتین ثابت کیهانی را بزرگترین اشتباه زندگی خود خواند.در خلال آن دوران، نسبیت عام کنجکاوی بسیاری از فیزیک‌دانان نظری را برانگیخته بود. این نظریه به وضوح از گرانش نیوتن برتر بود زیرا با نسبیت خاص سازگار بود و از عهده توضیح بسیاری از پدیده‌هایی برمی‌آمد که نظریه نیوتنی از توضیح آن‌ها ناتوان بود. خود اینشتین در سال ۱۹۱۵ نشان داد که چگونه نظریه‌اش حرکت تقدیمی غیرعادی حضیض خورشیدی سیاره تیر را بدون استفاده از هیچ‌گونه پارامتر اختیاری توجیه می‌کند. به‌طور مشابهی در سال ۱۹۱۹، طی اکتشافی که توسط ادینگتون صورت گرفت، پیش‌بینی نسبیت عام در مورد انحراف نور ستاره‌ها در طی خورشیدگرفتگی ۲۹ مه ۱۹۱۹، تأیید گردید. و باعث شهرت فوری اینشتین شد. اما تنها با گسترش‌هایی که بین سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۵ صورت گرفت این نظریه وارد جریان اصلی فیزیک نظری و اخترفیزیک شد و از این رو، این دوره را عصر طلایی نسبیت عام می‌خوانند. به تدریج فیزیکدانان مفهوم سیاهچاله را درک نمودند و اختروش‌ها را به‌عنوان نمونه‌ای از تجلی اخترفیزیکی این مفهوم شناسایی کردند. آزمایش‌هایی دقیق‌تر از همیشه بر روی منظومه شمسی قدرت پیش‌بینی نظریه را تأیید کردند و گرایش‌هایی برای استفاده از کیهان‌شناسی نسبیتی برای هدایت آزمایش‌های مشاهده‌ای به‌وجود آمد.
نظریه نسبیت عام از کدام نظریه نیوتن برتر بود؟
{ "answer_start": [ 534 ], "text": [ "گرانش" ] }
PersianQuAD:5907b656-5f87-49bb-b2a4-fb6656d0a5a2
نسبیت عام
اما تا سال ۱۹۲۹ در نتیجهٔ کار هابل و سایرین مشخص شده بود که جهان ما در حال انبساط است. انبساط جهان به خوبی توسط بسط جواب‌های کیهانی که توسط الکساندر فریدمان در سال ۱۹۲۲ ارائه شد و نیازی به ثابت کیهانی ندارند، قابل توضیح است. با استفاده از این جواب‌ها لومتر اولین نسخه از نظریه مهبانگ را فرمول‌بندی کرد که در آن جهان از یک حالت بی‌نهایت داغ و چگال اولیه به وجود آمده‌است. بعدها اینشتین ثابت کیهانی را بزرگترین اشتباه زندگی خود خواند.در خلال آن دوران، نسبیت عام کنجکاوی بسیاری از فیزیک‌دانان نظری را برانگیخته بود. این نظریه به وضوح از گرانش نیوتن برتر بود زیرا با نسبیت خاص سازگار بود و از عهده توضیح بسیاری از پدیده‌هایی برمی‌آمد که نظریه نیوتنی از توضیح آن‌ها ناتوان بود. خود اینشتین در سال ۱۹۱۵ نشان داد که چگونه نظریه‌اش حرکت تقدیمی غیرعادی حضیض خورشیدی سیاره تیر را بدون استفاده از هیچ‌گونه پارامتر اختیاری توجیه می‌کند. به‌طور مشابهی در سال ۱۹۱۹، طی اکتشافی که توسط ادینگتون صورت گرفت، پیش‌بینی نسبیت عام در مورد انحراف نور ستاره‌ها در طی خورشیدگرفتگی ۲۹ مه ۱۹۱۹، تأیید گردید. و باعث شهرت فوری اینشتین شد. اما تنها با گسترش‌هایی که بین سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۵ صورت گرفت این نظریه وارد جریان اصلی فیزیک نظری و اخترفیزیک شد و از این رو، این دوره را عصر طلایی نسبیت عام می‌خوانند. به تدریج فیزیکدانان مفهوم سیاهچاله را درک نمودند و اختروش‌ها را به‌عنوان نمونه‌ای از تجلی اخترفیزیکی این مفهوم شناسایی کردند. آزمایش‌هایی دقیق‌تر از همیشه بر روی منظومه شمسی قدرت پیش‌بینی نظریه را تأیید کردند و گرایش‌هایی برای استفاده از کیهان‌شناسی نسبیتی برای هدایت آزمایش‌های مشاهده‌ای به‌وجود آمد.
بین سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۵ را در فیزیک چه می‌نامند؟
{ "answer_start": [ 1149 ], "text": [ "عصر طلایی نسبیت عام" ] }
PersianQuAD:1da4f8fc-5b7c-44c1-b145-62875e6cbb6e
موسیقی پاپ ایرانی
موسیقی پاپ ایرانی، در سدهٔ ۱۹ میلادی و در دوران پادشاهی قاجاریان زاده شد، و پس از نوآوری پدیدهٔ رادیو، گسترش یافت.بازار موسیقی ایران، پیش از دههٔ ۵۰ میلادی، در دست خوانندگان موسیقی کلاسیک ایرانی بود. پدر موسیقی پاپ ایرانی استاد احمد عاشورپور خواننده ترانه های فولکلور گیلکی و فارسی باترانه هایی همچون نوروز ، سازونقاره ، جوما بازار میباشد موسیقی پاپ ایرانی با روی‌کارآمدن و درخشش هنرمندانی مانند ویگن، که «سلطان» جاز ایران شناخته می‌شد، و به‌کارگیری سازها و شیوه‌های موسیقی غربی، دگرگون شد. ویگن، نخستین کسی بود که گیتار را در موسیقی ایرانی نواخت، و نخستین ترانهٔ او، «مهتاب»، سرآغاز یک دگرش در موسیقی ایرانی بود.احمد عاشورپور، شهرام شب‌پره، شهبال شب‌پره، ابی، ویگن، حسن شماعی‌زاده،حبیب ،داریوش، دلکش، رامش، عارف، فتانه، عماد رام، فرهاد، گوگوش، حمیرا، لیلا فروهر، معین، مهستی، و هایده‎، برخی از چهره‌های کهن موسیقی پاپ ایران هستند. بابک بیات ،اسفندیار منفردزاده، انوشیروان روحانی، جهانبخش پازوکی، حسن شماعی زاده، سیاوش قمیشی، آندرانیک، اریک، لقمان اطحمی، صادق نوجوکی، فرید زلاند، محمد حیدری، منوچهر چشم‌آذر، ناصر چشم‌آذر، و واروژان، از آهنگسازان این دوران بودند. همچنین، اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، همایون هوشیار نژاد، و شهیار قنبری، از ترانه‌سرایان نسل نوی این دوران بودند.
موسیقی پاپ ایرانی در دوران کدام پادشاهی زاده شد؟
{ "answer_start": [ 42 ], "text": [ "دوران پادشاهی قاجاریان" ] }
PersianQuAD:8ef5fb2c-dfe1-4ad9-9843-84d54a8d0a73
موسیقی پاپ ایرانی
موسیقی پاپ ایرانی، در سدهٔ ۱۹ میلادی و در دوران پادشاهی قاجاریان زاده شد، و پس از نوآوری پدیدهٔ رادیو، گسترش یافت.بازار موسیقی ایران، پیش از دههٔ ۵۰ میلادی، در دست خوانندگان موسیقی کلاسیک ایرانی بود. پدر موسیقی پاپ ایرانی استاد احمد عاشورپور خواننده ترانه های فولکلور گیلکی و فارسی باترانه هایی همچون نوروز ، سازونقاره ، جوما بازار میباشد موسیقی پاپ ایرانی با روی‌کارآمدن و درخشش هنرمندانی مانند ویگن، که «سلطان» جاز ایران شناخته می‌شد، و به‌کارگیری سازها و شیوه‌های موسیقی غربی، دگرگون شد. ویگن، نخستین کسی بود که گیتار را در موسیقی ایرانی نواخت، و نخستین ترانهٔ او، «مهتاب»، سرآغاز یک دگرش در موسیقی ایرانی بود.احمد عاشورپور، شهرام شب‌پره، شهبال شب‌پره، ابی، ویگن، حسن شماعی‌زاده،حبیب ،داریوش، دلکش، رامش، عارف، فتانه، عماد رام، فرهاد، گوگوش، حمیرا، لیلا فروهر، معین، مهستی، و هایده‎، برخی از چهره‌های کهن موسیقی پاپ ایران هستند. بابک بیات ،اسفندیار منفردزاده، انوشیروان روحانی، جهانبخش پازوکی، حسن شماعی زاده، سیاوش قمیشی، آندرانیک، اریک، لقمان اطحمی، صادق نوجوکی، فرید زلاند، محمد حیدری، منوچهر چشم‌آذر، ناصر چشم‌آذر، و واروژان، از آهنگسازان این دوران بودند. همچنین، اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، همایون هوشیار نژاد، و شهیار قنبری، از ترانه‌سرایان نسل نوی این دوران بودند.
پدر موسیقی پاپ ایرانی کیست؟
{ "answer_start": [ 222 ], "text": [ "استاد احمد عاشورپور" ] }
PersianQuAD:230bea8d-94b7-4d57-aa24-f33e0de35d7c
موسیقی پاپ ایرانی
موسیقی پاپ ایرانی، در سدهٔ ۱۹ میلادی و در دوران پادشاهی قاجاریان زاده شد، و پس از نوآوری پدیدهٔ رادیو، گسترش یافت.بازار موسیقی ایران، پیش از دههٔ ۵۰ میلادی، در دست خوانندگان موسیقی کلاسیک ایرانی بود. پدر موسیقی پاپ ایرانی استاد احمد عاشورپور خواننده ترانه های فولکلور گیلکی و فارسی باترانه هایی همچون نوروز ، سازونقاره ، جوما بازار میباشد موسیقی پاپ ایرانی با روی‌کارآمدن و درخشش هنرمندانی مانند ویگن، که «سلطان» جاز ایران شناخته می‌شد، و به‌کارگیری سازها و شیوه‌های موسیقی غربی، دگرگون شد. ویگن، نخستین کسی بود که گیتار را در موسیقی ایرانی نواخت، و نخستین ترانهٔ او، «مهتاب»، سرآغاز یک دگرش در موسیقی ایرانی بود.احمد عاشورپور، شهرام شب‌پره، شهبال شب‌پره، ابی، ویگن، حسن شماعی‌زاده،حبیب ،داریوش، دلکش، رامش، عارف، فتانه، عماد رام، فرهاد، گوگوش، حمیرا، لیلا فروهر، معین، مهستی، و هایده‎، برخی از چهره‌های کهن موسیقی پاپ ایران هستند. بابک بیات ،اسفندیار منفردزاده، انوشیروان روحانی، جهانبخش پازوکی، حسن شماعی زاده، سیاوش قمیشی، آندرانیک، اریک، لقمان اطحمی، صادق نوجوکی، فرید زلاند، محمد حیدری، منوچهر چشم‌آذر، ناصر چشم‌آذر، و واروژان، از آهنگسازان این دوران بودند. همچنین، اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، همایون هوشیار نژاد، و شهیار قنبری، از ترانه‌سرایان نسل نوی این دوران بودند.
ترانه مهتاب سراغاز دگرش در موسقی ایرانی اثر کیست؟
{ "answer_start": [ 491 ], "text": [ "ویگن" ] }
PersianQuAD:2962e568-07ba-4179-b925-4cc41a3ab501
موسیقی پاپ ایرانی
موسیقی پاپ ایرانی، در سدهٔ ۱۹ میلادی و در دوران پادشاهی قاجاریان زاده شد، و پس از نوآوری پدیدهٔ رادیو، گسترش یافت.بازار موسیقی ایران، پیش از دههٔ ۵۰ میلادی، در دست خوانندگان موسیقی کلاسیک ایرانی بود. پدر موسیقی پاپ ایرانی استاد احمد عاشورپور خواننده ترانه های فولکلور گیلکی و فارسی باترانه هایی همچون نوروز ، سازونقاره ، جوما بازار میباشد موسیقی پاپ ایرانی با روی‌کارآمدن و درخشش هنرمندانی مانند ویگن، که «سلطان» جاز ایران شناخته می‌شد، و به‌کارگیری سازها و شیوه‌های موسیقی غربی، دگرگون شد. ویگن، نخستین کسی بود که گیتار را در موسیقی ایرانی نواخت، و نخستین ترانهٔ او، «مهتاب»، سرآغاز یک دگرش در موسیقی ایرانی بود.احمد عاشورپور، شهرام شب‌پره، شهبال شب‌پره، ابی، ویگن، حسن شماعی‌زاده،حبیب ،داریوش، دلکش، رامش، عارف، فتانه، عماد رام، فرهاد، گوگوش، حمیرا، لیلا فروهر، معین، مهستی، و هایده‎، برخی از چهره‌های کهن موسیقی پاپ ایران هستند. بابک بیات ،اسفندیار منفردزاده، انوشیروان روحانی، جهانبخش پازوکی، حسن شماعی زاده، سیاوش قمیشی، آندرانیک، اریک، لقمان اطحمی، صادق نوجوکی، فرید زلاند، محمد حیدری، منوچهر چشم‌آذر، ناصر چشم‌آذر، و واروژان، از آهنگسازان این دوران بودند. همچنین، اردلان سرفراز، ایرج جنتی عطایی، همایون هوشیار نژاد، و شهیار قنبری، از ترانه‌سرایان نسل نوی این دوران بودند.
نخستین کسی که گیتار را در موسیقی ایرانی نواخت کیست؟
{ "answer_start": [ 491 ], "text": [ "ویگن" ] }
PersianQuAD:081108b5-6c02-4446-922d-d2dabe841c25
باروک
مهم‌ترین خصوصیت معماری باروک، ساختن فضاهای منحنی و استفادهٔ فراوان از تزیینات معماری بود. هنرمندان با این‌کار، به بناها، شکوه و عظمت خاصی می‌بخشیدند. در طراحی کاخ‌های بزرگ نیز از این شیوه استفاده می‌شد. باغ کاخ ورسای که در شکارگاهی در نزدیکی پاریس و در دهکدهٔ ورسای ساخته شده‌است، نمونه‌ای از کابرد این شیوه است که استفادهٔ منظم از درخت گل و آب‌نما، عظمت و شکوهی وصف‌ناشدنی به بنا می‌بخشید.ایجاد فضاهای مفید و ایجاد فضاهایی که امکان تفکر را فراهم کند دو هدفی بود که معماری در قرن هفدهم اساس خود را بر آن نهاده بود.
باغ کاخ ورسای در کدام دهکده است ؟
{ "answer_start": [ 260 ], "text": [ "ورسای" ] }
PersianQuAD:f6a973c2-3424-4e81-afe0-bd8b99fda2cc
باروک
مهم‌ترین خصوصیت معماری باروک، ساختن فضاهای منحنی و استفادهٔ فراوان از تزیینات معماری بود. هنرمندان با این‌کار، به بناها، شکوه و عظمت خاصی می‌بخشیدند. در طراحی کاخ‌های بزرگ نیز از این شیوه استفاده می‌شد. باغ کاخ ورسای که در شکارگاهی در نزدیکی پاریس و در دهکدهٔ ورسای ساخته شده‌است، نمونه‌ای از کابرد این شیوه است که استفادهٔ منظم از درخت گل و آب‌نما، عظمت و شکوهی وصف‌ناشدنی به بنا می‌بخشید.ایجاد فضاهای مفید و ایجاد فضاهایی که امکان تفکر را فراهم کند دو هدفی بود که معماری در قرن هفدهم اساس خود را بر آن نهاده بود.
مهم ترین خصوصیت معماری باروک چیست ؟
{ "answer_start": [ 30 ], "text": [ "ساختن فضاهای منحنی" ] }
PersianQuAD:9f53e7d7-bc4a-40f4-80a5-c516571b5ad1
باروک
به وجود آمدن شیوهٔ باروک در اروپا را می‌توان به سه دلیل عمده نسبت داد: اول، جنبش دین‌پیرایی، رهبران کلیسای کاتولیک را واداشت تا از جذابیت‌های هنری برای تبلیغ دین استفاده کنند و به این ترتیب، موقعیت متزلزل خود را بهبود بخشند. به همین دلیل از هنرمندان می‌خواستند کلیساها را مجلل و باشکوه بسازند. دوم، شاهان اروپا، در پی استقلال یافتن و ثبات قدرتشان، می‌خواستند با قصرهای باشکوه خود، قدرت خود را به همگان نشان دهند و سوم اینکه، هنرمندان نسبت به شیوهٔ هنری رنسانس و نظم و ثبات آن، معترض بودند و می‌خواستند در آفرینش هنری آزاد باشند.
کدام جنبش رهبران کلیسای کاتولیک را وا داشت تا جذابیت‌های هنری برای تبلیغ دین را به کار ببرند؟
{ "answer_start": [ 81 ], "text": [ "دین‌پیرایی" ] }
PersianQuAD:71b181a8-806f-4220-b0e7-a4244c48f53c
باروک
به وجود آمدن شیوهٔ باروک در اروپا را می‌توان به سه دلیل عمده نسبت داد: اول، جنبش دین‌پیرایی، رهبران کلیسای کاتولیک را واداشت تا از جذابیت‌های هنری برای تبلیغ دین استفاده کنند و به این ترتیب، موقعیت متزلزل خود را بهبود بخشند. به همین دلیل از هنرمندان می‌خواستند کلیساها را مجلل و باشکوه بسازند. دوم، شاهان اروپا، در پی استقلال یافتن و ثبات قدرتشان، می‌خواستند با قصرهای باشکوه خود، قدرت خود را به همگان نشان دهند و سوم اینکه، هنرمندان نسبت به شیوهٔ هنری رنسانس و نظم و ثبات آن، معترض بودند و می‌خواستند در آفرینش هنری آزاد باشند.
شاهان دوران باروک با نمایش قصرهای باشکوه خود دنبال چه هدفی بودند؟
{ "answer_start": [ 381 ], "text": [ "قدرت خود را به همگان نشان دهند" ] }
PersianQuAD:b99eb8bb-53a1-4dd9-aa81-ca0bad34f0ed
باروک
به وجود آمدن شیوهٔ باروک در اروپا را می‌توان به سه دلیل عمده نسبت داد: اول، جنبش دین‌پیرایی، رهبران کلیسای کاتولیک را واداشت تا از جذابیت‌های هنری برای تبلیغ دین استفاده کنند و به این ترتیب، موقعیت متزلزل خود را بهبود بخشند. به همین دلیل از هنرمندان می‌خواستند کلیساها را مجلل و باشکوه بسازند. دوم، شاهان اروپا، در پی استقلال یافتن و ثبات قدرتشان، می‌خواستند با قصرهای باشکوه خود، قدرت خود را به همگان نشان دهند و سوم اینکه، هنرمندان نسبت به شیوهٔ هنری رنسانس و نظم و ثبات آن، معترض بودند و می‌خواستند در آفرینش هنری آزاد باشند.
چرا شاهان دوران باروک به هنر اهمیت می‌دادند؟
{ "answer_start": [ 318 ], "text": [ "استقلال یافتن و ثبات قدرتشان" ] }
PersianQuAD:88cc6b72-58e6-42fd-b3ae-1c2c0f9f4d2e
باروک
به وجود آمدن شیوهٔ باروک در اروپا را می‌توان به سه دلیل عمده نسبت داد: اول، جنبش دین‌پیرایی، رهبران کلیسای کاتولیک را واداشت تا از جذابیت‌های هنری برای تبلیغ دین استفاده کنند و به این ترتیب، موقعیت متزلزل خود را بهبود بخشند. به همین دلیل از هنرمندان می‌خواستند کلیساها را مجلل و باشکوه بسازند. دوم، شاهان اروپا، در پی استقلال یافتن و ثبات قدرتشان، می‌خواستند با قصرهای باشکوه خود، قدرت خود را به همگان نشان دهند و سوم اینکه، هنرمندان نسبت به شیوهٔ هنری رنسانس و نظم و ثبات آن، معترض بودند و می‌خواستند در آفرینش هنری آزاد باشند.
هنرمندان باروک نسبت به چه چیزی معترض بودند؟
{ "answer_start": [ 442 ], "text": [ "شیوهٔ هنری رنسانس و نظم و ثبات آن" ] }
PersianQuAD:f108cf35-45f4-4975-8126-ff8cc75e483b
باروک
به وجود آمدن شیوهٔ باروک در اروپا را می‌توان به سه دلیل عمده نسبت داد: اول، جنبش دین‌پیرایی، رهبران کلیسای کاتولیک را واداشت تا از جذابیت‌های هنری برای تبلیغ دین استفاده کنند و به این ترتیب، موقعیت متزلزل خود را بهبود بخشند. به همین دلیل از هنرمندان می‌خواستند کلیساها را مجلل و باشکوه بسازند. دوم، شاهان اروپا، در پی استقلال یافتن و ثبات قدرتشان، می‌خواستند با قصرهای باشکوه خود، قدرت خود را به همگان نشان دهند و سوم اینکه، هنرمندان نسبت به شیوهٔ هنری رنسانس و نظم و ثبات آن، معترض بودند و می‌خواستند در آفرینش هنری آزاد باشند.
جنبش دین‌پیرایی، خواست شاهان برای قدرت‌نمایی و خواست هنرمندان برای آزادی در هنر باعث ایجاد کدام شیوه هنری شد؟
{ "answer_start": [ 19 ], "text": [ "باروک" ] }
PersianQuAD:585cdd94-bd1b-4b47-9286-4fb462278207
باروک
به وجود آمدن شیوهٔ باروک در اروپا را می‌توان به سه دلیل عمده نسبت داد: اول، جنبش دین‌پیرایی، رهبران کلیسای کاتولیک را واداشت تا از جذابیت‌های هنری برای تبلیغ دین استفاده کنند و به این ترتیب، موقعیت متزلزل خود را بهبود بخشند. به همین دلیل از هنرمندان می‌خواستند کلیساها را مجلل و باشکوه بسازند. دوم، شاهان اروپا، در پی استقلال یافتن و ثبات قدرتشان، می‌خواستند با قصرهای باشکوه خود، قدرت خود را به همگان نشان دهند و سوم اینکه، هنرمندان نسبت به شیوهٔ هنری رنسانس و نظم و ثبات آن، معترض بودند و می‌خواستند در آفرینش هنری آزاد باشند.
هنرمندان باروک خواستار چه چیزی در آفرینش هنری بودند؟
{ "answer_start": [ 517 ], "text": [ "آزاد باشند" ] }
PersianQuAD:be3385a1-9814-4a15-be87-b82f627cd461
باروک
در جامعهٔ پروتستان آن دوره مهم‌ترین رشته‌ای که توانست به حیات خود ادامه دهد نقاشی پرتره بود. فرانس هالس اولین نقاش برجسته هلند بود. پرتره‌های او گویای این است که نقاش مدل خود را در لحظه‌ای خاص به تصویر کشیده‌است و تصویر او را ابدی کرده‌است. رامبرانت وان راین بزرگترین نقاش هلند و از بزرگترین نقاشان تمامی اعصار است که سابقه حیرت‌انگیزی از زندگی خویش را به صورت پرتره‌هایی از خود برای ما به جا گذاشته‌است. رامبرانت برای به پرده کشیدن مفهوم عمیق یک صحنه نیاز چندانی به حرکات ندارد. او از دادن حالت نمایشی و تصنعی به شخصیت‌هایش خودداری می‌کند. شخصیت رامبرانت در میان رشته‌های نقاشی هلند آن قدر مهم و برجسته است که هیچ‌کدام از نقاشان هم دوره او نمی‌توانند با او برابری کنند. یکی دیگر از نقاشان بزرگ هلند یان ورمیر وان دلفت بود. او در طول زندگی اش تابلوهای اندکی از خود به جای گذاشت و موضوع اغلب آن‌ها صحنه‌هایی از زنان است که آن‌ها را در حال انجام دادن کارهای روزمره به تصویر می‌کشد. در واقع او انسان‌های جاندار را در طبیعت بیجان تابلوهایش به تصویر می‌کشد.
نام اولین نقاش برجسته‌‌ی هلند چیست؟
{ "answer_start": [ 93 ], "text": [ "فرانس هالس" ] }
PersianQuAD:deee1714-b741-4b45-8ca9-cedee16a1c0f
باروک
در جامعهٔ پروتستان آن دوره مهم‌ترین رشته‌ای که توانست به حیات خود ادامه دهد نقاشی پرتره بود. فرانس هالس اولین نقاش برجسته هلند بود. پرتره‌های او گویای این است که نقاش مدل خود را در لحظه‌ای خاص به تصویر کشیده‌است و تصویر او را ابدی کرده‌است. رامبرانت وان راین بزرگترین نقاش هلند و از بزرگترین نقاشان تمامی اعصار است که سابقه حیرت‌انگیزی از زندگی خویش را به صورت پرتره‌هایی از خود برای ما به جا گذاشته‌است. رامبرانت برای به پرده کشیدن مفهوم عمیق یک صحنه نیاز چندانی به حرکات ندارد. او از دادن حالت نمایشی و تصنعی به شخصیت‌هایش خودداری می‌کند. شخصیت رامبرانت در میان رشته‌های نقاشی هلند آن قدر مهم و برجسته است که هیچ‌کدام از نقاشان هم دوره او نمی‌توانند با او برابری کنند. یکی دیگر از نقاشان بزرگ هلند یان ورمیر وان دلفت بود. او در طول زندگی اش تابلوهای اندکی از خود به جای گذاشت و موضوع اغلب آن‌ها صحنه‌هایی از زنان است که آن‌ها را در حال انجام دادن کارهای روزمره به تصویر می‌کشد. در واقع او انسان‌های جاندار را در طبیعت بیجان تابلوهایش به تصویر می‌کشد.
نقاشی پرتره در کدام جامعه به حیات خود ادامه داد؟
{ "answer_start": [ 10 ], "text": [ "پروتستان" ] }
PersianQuAD:b097daf7-1124-4dec-821d-0da7fe36417b
باروک
در جامعهٔ پروتستان آن دوره مهم‌ترین رشته‌ای که توانست به حیات خود ادامه دهد نقاشی پرتره بود. فرانس هالس اولین نقاش برجسته هلند بود. پرتره‌های او گویای این است که نقاش مدل خود را در لحظه‌ای خاص به تصویر کشیده‌است و تصویر او را ابدی کرده‌است. رامبرانت وان راین بزرگترین نقاش هلند و از بزرگترین نقاشان تمامی اعصار است که سابقه حیرت‌انگیزی از زندگی خویش را به صورت پرتره‌هایی از خود برای ما به جا گذاشته‌است. رامبرانت برای به پرده کشیدن مفهوم عمیق یک صحنه نیاز چندانی به حرکات ندارد. او از دادن حالت نمایشی و تصنعی به شخصیت‌هایش خودداری می‌کند. شخصیت رامبرانت در میان رشته‌های نقاشی هلند آن قدر مهم و برجسته است که هیچ‌کدام از نقاشان هم دوره او نمی‌توانند با او برابری کنند. یکی دیگر از نقاشان بزرگ هلند یان ورمیر وان دلفت بود. او در طول زندگی اش تابلوهای اندکی از خود به جای گذاشت و موضوع اغلب آن‌ها صحنه‌هایی از زنان است که آن‌ها را در حال انجام دادن کارهای روزمره به تصویر می‌کشد. در واقع او انسان‌های جاندار را در طبیعت بیجان تابلوهایش به تصویر می‌کشد.
نقاش بزرگ رامبرانت وان راین اهل کجاست؟
{ "answer_start": [ 273 ], "text": [ "هلند" ] }
PersianQuAD:930ddf0c-9717-4b64-a587-c12ba2318c86
باروک
در جامعهٔ پروتستان آن دوره مهم‌ترین رشته‌ای که توانست به حیات خود ادامه دهد نقاشی پرتره بود. فرانس هالس اولین نقاش برجسته هلند بود. پرتره‌های او گویای این است که نقاش مدل خود را در لحظه‌ای خاص به تصویر کشیده‌است و تصویر او را ابدی کرده‌است. رامبرانت وان راین بزرگترین نقاش هلند و از بزرگترین نقاشان تمامی اعصار است که سابقه حیرت‌انگیزی از زندگی خویش را به صورت پرتره‌هایی از خود برای ما به جا گذاشته‌است. رامبرانت برای به پرده کشیدن مفهوم عمیق یک صحنه نیاز چندانی به حرکات ندارد. او از دادن حالت نمایشی و تصنعی به شخصیت‌هایش خودداری می‌کند. شخصیت رامبرانت در میان رشته‌های نقاشی هلند آن قدر مهم و برجسته است که هیچ‌کدام از نقاشان هم دوره او نمی‌توانند با او برابری کنند. یکی دیگر از نقاشان بزرگ هلند یان ورمیر وان دلفت بود. او در طول زندگی اش تابلوهای اندکی از خود به جای گذاشت و موضوع اغلب آن‌ها صحنه‌هایی از زنان است که آن‌ها را در حال انجام دادن کارهای روزمره به تصویر می‌کشد. در واقع او انسان‌های جاندار را در طبیعت بیجان تابلوهایش به تصویر می‌کشد.
کدام رشته توانست در جامعه پروتستان ادامه پیدا کند؟
{ "answer_start": [ 76 ], "text": [ "نقاشی پرتره" ] }
PersianQuAD:afa0ac1b-d7de-4569-ae3b-8b2691396b4f
باروک
در جامعهٔ پروتستان آن دوره مهم‌ترین رشته‌ای که توانست به حیات خود ادامه دهد نقاشی پرتره بود. فرانس هالس اولین نقاش برجسته هلند بود. پرتره‌های او گویای این است که نقاش مدل خود را در لحظه‌ای خاص به تصویر کشیده‌است و تصویر او را ابدی کرده‌است. رامبرانت وان راین بزرگترین نقاش هلند و از بزرگترین نقاشان تمامی اعصار است که سابقه حیرت‌انگیزی از زندگی خویش را به صورت پرتره‌هایی از خود برای ما به جا گذاشته‌است. رامبرانت برای به پرده کشیدن مفهوم عمیق یک صحنه نیاز چندانی به حرکات ندارد. او از دادن حالت نمایشی و تصنعی به شخصیت‌هایش خودداری می‌کند. شخصیت رامبرانت در میان رشته‌های نقاشی هلند آن قدر مهم و برجسته است که هیچ‌کدام از نقاشان هم دوره او نمی‌توانند با او برابری کنند. یکی دیگر از نقاشان بزرگ هلند یان ورمیر وان دلفت بود. او در طول زندگی اش تابلوهای اندکی از خود به جای گذاشت و موضوع اغلب آن‌ها صحنه‌هایی از زنان است که آن‌ها را در حال انجام دادن کارهای روزمره به تصویر می‌کشد. در واقع او انسان‌های جاندار را در طبیعت بیجان تابلوهایش به تصویر می‌کشد.
کدام شاعر هلندی موضوع بیشتر تابلوهای او صحنه‌هایی از زنان است؟
{ "answer_start": [ 700 ], "text": [ "یان ورمیر وان دلفت" ] }
PersianQuAD:5d61870e-cab3-4ca6-9779-f9caa1fb12e3
باروک
استفاده از عناصر تزیینی و نمایان کردن هرچه بیشتر فواره‌ها و آب‌نماها در معماری باروک بسیار متداول بوده‌است. بعدها این‌گونه برخورد با آب و استفاده نمادین از مجسمه‌سازی در شهرسازی و میدان‌ها باروک نیز مرسوم شده‌است. پیکره‌سازان عصر باروک، بیشترین تلاش خود را به کار می‌بستند تا حرکت را در آثار خود بیافرینند.همان‌طور که معماری باروک در ایتالیا شروع شد، مجسمه‌سازی این دوره نیز در ایتالیا متولد شد. برجسته‌ترین مجسمه‌ساز این دوره برنینی بود که آثارش نمونه کامل و مطلوبی از ترکیب مناسب فرم و محتوا، سبک و ایده محسوب می‌شود که همه هنرمندان باروک در پی آن بودند.
برجسته‌ترین مجسمه‌ساز دوره باروک چه نام داشت؟
{ "answer_start": [ 427 ], "text": [ "برنینی" ] }
PersianQuAD:72260394-2283-4b16-aa7f-4366e2dab516
ایده
ایده یا مثال یا صورت یا انگاره یا طرح، در حقیقت یک تصور ذهنی است. ایده‌ها همچنین می‌توانند مفاهیمی انتزاعی باشند که به شکل تصاویر ذهنی ارائه نمی‌شوند. شاید بتوان ایده دادن را اولین گام برای حل یک مشکل یا برآورده کردن یک نیاز دانست. به عبارت دیگر ایده ساده‌ترین راه حلی است که انسان در برابر یک مسئله یا نیاز به آن فکر می‌کند. هر چند می‌توان یک ایده را بسط داد و پیچیده کرد. ایده یک نوع تلنگر ذهنی درون افکار شخص می‌باشد که با مطرح نمودن آن موضوعیت خود را پیدا می‌کند انگاره ایست که تداعی ذهنی را به صورت یک طرح بیان می‌دارد ایده یک نوع اندیشه فکر و عقیده است که رسیدن به آرمان و موفقیت را به همراه دارد.
ایده برای رسیدن به چه مسیری است؟
{ "answer_start": [ 579 ], "text": [ "موفقیت" ] }
PersianQuAD:c89bcde7-9256-44a2-a6f2-605bf8f769fa
ایده
ایده یا مثال یا صورت یا انگاره یا طرح، در حقیقت یک تصور ذهنی است. ایده‌ها همچنین می‌توانند مفاهیمی انتزاعی باشند که به شکل تصاویر ذهنی ارائه نمی‌شوند. شاید بتوان ایده دادن را اولین گام برای حل یک مشکل یا برآورده کردن یک نیاز دانست. به عبارت دیگر ایده ساده‌ترین راه حلی است که انسان در برابر یک مسئله یا نیاز به آن فکر می‌کند. هر چند می‌توان یک ایده را بسط داد و پیچیده کرد. ایده یک نوع تلنگر ذهنی درون افکار شخص می‌باشد که با مطرح نمودن آن موضوعیت خود را پیدا می‌کند انگاره ایست که تداعی ذهنی را به صورت یک طرح بیان می‌دارد ایده یک نوع اندیشه فکر و عقیده است که رسیدن به آرمان و موفقیت را به همراه دارد.
ایده ها می تواند دارای چه مفاهیمی باشند؟
{ "answer_start": [ 99 ], "text": [ "انتزاعی" ] }
PersianQuAD:df80da18-2fc3-4045-911c-e1fc67afcba8
ایده
ایده یا مثال یا صورت یا انگاره یا طرح، در حقیقت یک تصور ذهنی است. ایده‌ها همچنین می‌توانند مفاهیمی انتزاعی باشند که به شکل تصاویر ذهنی ارائه نمی‌شوند. شاید بتوان ایده دادن را اولین گام برای حل یک مشکل یا برآورده کردن یک نیاز دانست. به عبارت دیگر ایده ساده‌ترین راه حلی است که انسان در برابر یک مسئله یا نیاز به آن فکر می‌کند. هر چند می‌توان یک ایده را بسط داد و پیچیده کرد. ایده یک نوع تلنگر ذهنی درون افکار شخص می‌باشد که با مطرح نمودن آن موضوعیت خود را پیدا می‌کند انگاره ایست که تداعی ذهنی را به صورت یک طرح بیان می‌دارد ایده یک نوع اندیشه فکر و عقیده است که رسیدن به آرمان و موفقیت را به همراه دارد.
اولین گام برای حل یک مشکل چیست؟
{ "answer_start": [ 162 ], "text": [ "ایده" ] }
PersianQuAD:28914f20-fecb-4fc5-8429-053fdd624521
ایده
ایده یا مثال یا صورت یا انگاره یا طرح، در حقیقت یک تصور ذهنی است. ایده‌ها همچنین می‌توانند مفاهیمی انتزاعی باشند که به شکل تصاویر ذهنی ارائه نمی‌شوند. شاید بتوان ایده دادن را اولین گام برای حل یک مشکل یا برآورده کردن یک نیاز دانست. به عبارت دیگر ایده ساده‌ترین راه حلی است که انسان در برابر یک مسئله یا نیاز به آن فکر می‌کند. هر چند می‌توان یک ایده را بسط داد و پیچیده کرد. ایده یک نوع تلنگر ذهنی درون افکار شخص می‌باشد که با مطرح نمودن آن موضوعیت خود را پیدا می‌کند انگاره ایست که تداعی ذهنی را به صورت یک طرح بیان می‌دارد ایده یک نوع اندیشه فکر و عقیده است که رسیدن به آرمان و موفقیت را به همراه دارد.
ایده و صورت و انگاره چه تصوری است؟
{ "answer_start": [ 56 ], "text": [ "ذهنی" ] }
PersianQuAD:0a3a90c3-f69c-4526-87b0-f39c8c048ea1
اکس‌ام‌ال
زبان نشانه‌گذاری گسترش‌پذیر (به انگلیسی: Extensible Markup Language) با کوته‌نوشت XML نوعی زبان نشانه‌گذاری است که شامل مجموعه قواعدی است که به کمک آن می‌توان یک سند رایانه‌ای را کدبندی کرد. قالب کدبندی ایجاد شده توسط زبان XML هم برای انسان و هم برای ماشین(رایانه)‌ها قابل خواندن است. ائتلاف وب جهان‌گستر مشخصات XML ورژن 1.0 را در سال ۱۹۹۸ ارائه داد، که این استاندارد، XML را به دقت تعریف کرده‌است.اکس‌ام‌ال ویرایشی از اس‌جی‌ام‌ال است که می‌کوشد پلی بین سادگی اچ‌تی‌ام‌ال و قدرت اس‌جی‌ام‌ال ایجاد کند. در واقع اکس‌ام‌ال زیر مجموعه‌ای از اس‌جی‌ام‌ال است که صرفاً برای استفاده با وب طراحی شده‌است. پس از ایجاد اکس‌ام‌ال توسّط ائتلاف وب جهان‌گستر (W3C) در سال ۱۹۹۶ میلادی، دست‌اندرکاران بسیاری از پروژه‌های محاسبات توزیع‌شده به استفادهٔ گسترده از آن روی آوردند.
کوته‌نوشت عبارت زبان نشانه‌گذاری گسترش‌پذیر چیست؟
{ "answer_start": [ 82 ], "text": [ "XML" ] }
PersianQuAD:9fc060de-148b-4d03-8f6f-3bacd4bf5040
اکس‌ام‌ال
زبان نشانه‌گذاری گسترش‌پذیر (به انگلیسی: Extensible Markup Language) با کوته‌نوشت XML نوعی زبان نشانه‌گذاری است که شامل مجموعه قواعدی است که به کمک آن می‌توان یک سند رایانه‌ای را کدبندی کرد. قالب کدبندی ایجاد شده توسط زبان XML هم برای انسان و هم برای ماشین(رایانه)‌ها قابل خواندن است. ائتلاف وب جهان‌گستر مشخصات XML ورژن 1.0 را در سال ۱۹۹۸ ارائه داد، که این استاندارد، XML را به دقت تعریف کرده‌است.اکس‌ام‌ال ویرایشی از اس‌جی‌ام‌ال است که می‌کوشد پلی بین سادگی اچ‌تی‌ام‌ال و قدرت اس‌جی‌ام‌ال ایجاد کند. در واقع اکس‌ام‌ال زیر مجموعه‌ای از اس‌جی‌ام‌ال است که صرفاً برای استفاده با وب طراحی شده‌است. پس از ایجاد اکس‌ام‌ال توسّط ائتلاف وب جهان‌گستر (W3C) در سال ۱۹۹۶ میلادی، دست‌اندرکاران بسیاری از پروژه‌های محاسبات توزیع‌شده به استفادهٔ گسترده از آن روی آوردند.
با XML چه چیزی را می‌توان کدبندی کرد؟
{ "answer_start": [ 159 ], "text": [ "یک سند رایانه‌ای" ] }
PersianQuAD:93a77dd9-0f54-424f-9b30-663a3315168a
اکس‌ام‌ال
زبان نشانه‌گذاری گسترش‌پذیر (به انگلیسی: Extensible Markup Language) با کوته‌نوشت XML نوعی زبان نشانه‌گذاری است که شامل مجموعه قواعدی است که به کمک آن می‌توان یک سند رایانه‌ای را کدبندی کرد. قالب کدبندی ایجاد شده توسط زبان XML هم برای انسان و هم برای ماشین(رایانه)‌ها قابل خواندن است. ائتلاف وب جهان‌گستر مشخصات XML ورژن 1.0 را در سال ۱۹۹۸ ارائه داد، که این استاندارد، XML را به دقت تعریف کرده‌است.اکس‌ام‌ال ویرایشی از اس‌جی‌ام‌ال است که می‌کوشد پلی بین سادگی اچ‌تی‌ام‌ال و قدرت اس‌جی‌ام‌ال ایجاد کند. در واقع اکس‌ام‌ال زیر مجموعه‌ای از اس‌جی‌ام‌ال است که صرفاً برای استفاده با وب طراحی شده‌است. پس از ایجاد اکس‌ام‌ال توسّط ائتلاف وب جهان‌گستر (W3C) در سال ۱۹۹۶ میلادی، دست‌اندرکاران بسیاری از پروژه‌های محاسبات توزیع‌شده به استفادهٔ گسترده از آن روی آوردند.
XML چیست؟
{ "answer_start": [ 86 ], "text": [ "نوعی زبان نشانه‌گذاری" ] }
PersianQuAD:976aadcd-ae28-4a47-b510-f0e42faf8eee
اکس‌ام‌ال
زبان نشانه‌گذاری گسترش‌پذیر (به انگلیسی: Extensible Markup Language) با کوته‌نوشت XML نوعی زبان نشانه‌گذاری است که شامل مجموعه قواعدی است که به کمک آن می‌توان یک سند رایانه‌ای را کدبندی کرد. قالب کدبندی ایجاد شده توسط زبان XML هم برای انسان و هم برای ماشین(رایانه)‌ها قابل خواندن است. ائتلاف وب جهان‌گستر مشخصات XML ورژن 1.0 را در سال ۱۹۹۸ ارائه داد، که این استاندارد، XML را به دقت تعریف کرده‌است.اکس‌ام‌ال ویرایشی از اس‌جی‌ام‌ال است که می‌کوشد پلی بین سادگی اچ‌تی‌ام‌ال و قدرت اس‌جی‌ام‌ال ایجاد کند. در واقع اکس‌ام‌ال زیر مجموعه‌ای از اس‌جی‌ام‌ال است که صرفاً برای استفاده با وب طراحی شده‌است. پس از ایجاد اکس‌ام‌ال توسّط ائتلاف وب جهان‌گستر (W3C) در سال ۱۹۹۶ میلادی، دست‌اندرکاران بسیاری از پروژه‌های محاسبات توزیع‌شده به استفادهٔ گسترده از آن روی آوردند.
قالب کدبندی کدام زبان هم برای انسان هم برای رایانه قابل خوانن است؟
{ "answer_start": [ 223 ], "text": [ "XML" ] }
PersianQuAD:18da4726-6a3b-4bc1-8cb9-791c4ba30049
اکس‌ام‌ال
زبان نشانه‌گذاری گسترش‌پذیر (به انگلیسی: Extensible Markup Language) با کوته‌نوشت XML نوعی زبان نشانه‌گذاری است که شامل مجموعه قواعدی است که به کمک آن می‌توان یک سند رایانه‌ای را کدبندی کرد. قالب کدبندی ایجاد شده توسط زبان XML هم برای انسان و هم برای ماشین(رایانه)‌ها قابل خواندن است. ائتلاف وب جهان‌گستر مشخصات XML ورژن 1.0 را در سال ۱۹۹۸ ارائه داد، که این استاندارد، XML را به دقت تعریف کرده‌است.اکس‌ام‌ال ویرایشی از اس‌جی‌ام‌ال است که می‌کوشد پلی بین سادگی اچ‌تی‌ام‌ال و قدرت اس‌جی‌ام‌ال ایجاد کند. در واقع اکس‌ام‌ال زیر مجموعه‌ای از اس‌جی‌ام‌ال است که صرفاً برای استفاده با وب طراحی شده‌است. پس از ایجاد اکس‌ام‌ال توسّط ائتلاف وب جهان‌گستر (W3C) در سال ۱۹۹۶ میلادی، دست‌اندرکاران بسیاری از پروژه‌های محاسبات توزیع‌شده به استفادهٔ گسترده از آن روی آوردند.
اکس‌ام‌ال ویرایشی از چه چیزی است؟
{ "answer_start": [ 419 ], "text": [ "اس‌جی‌ام‌ال" ] }
PersianQuAD:222172b3-ab15-431c-bfad-9828ca892041
اکس‌ام‌ال
زبان نشانه‌گذاری گسترش‌پذیر (به انگلیسی: Extensible Markup Language) با کوته‌نوشت XML نوعی زبان نشانه‌گذاری است که شامل مجموعه قواعدی است که به کمک آن می‌توان یک سند رایانه‌ای را کدبندی کرد. قالب کدبندی ایجاد شده توسط زبان XML هم برای انسان و هم برای ماشین(رایانه)‌ها قابل خواندن است. ائتلاف وب جهان‌گستر مشخصات XML ورژن 1.0 را در سال ۱۹۹۸ ارائه داد، که این استاندارد، XML را به دقت تعریف کرده‌است.اکس‌ام‌ال ویرایشی از اس‌جی‌ام‌ال است که می‌کوشد پلی بین سادگی اچ‌تی‌ام‌ال و قدرت اس‌جی‌ام‌ال ایجاد کند. در واقع اکس‌ام‌ال زیر مجموعه‌ای از اس‌جی‌ام‌ال است که صرفاً برای استفاده با وب طراحی شده‌است. پس از ایجاد اکس‌ام‌ال توسّط ائتلاف وب جهان‌گستر (W3C) در سال ۱۹۹۶ میلادی، دست‌اندرکاران بسیاری از پروژه‌های محاسبات توزیع‌شده به استفادهٔ گسترده از آن روی آوردند.
اکس‌ام‌ال توسط کدام ائتلاف ارائه شد؟
{ "answer_start": [ 634 ], "text": [ "جهان‌گستر" ] }
PersianQuAD:6dc2f3b0-ec29-49c2-8764-1d5e6375d944
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
جرج پنجم در چه سالی مریض شد؟
{ "answer_start": [ 788 ], "text": [ "۱۹۲۹" ] }
PersianQuAD:a8cdcdc8-e745-4fa2-a4af-a215fecae6f5
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
نام الیزابت دوم چه بود؟
{ "answer_start": [ 608 ], "text": [ "مری" ] }
PersianQuAD:a70f469a-7489-47ed-88aa-c3a3d235e8eb
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
مادر الیزابت دوم چه نام داشت؟
{ "answer_start": [ 196 ], "text": [ "دوشس یورک" ] }
PersianQuAD:720abca6-1645-4ebc-b470-aeffd5805022
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
الیزابت دوم در کجا غسل تعمید داده شد؟
{ "answer_start": [ 493 ], "text": [ "کاخ باکینگهام" ] }
PersianQuAD:3233dcf0-2734-495f-8995-efc9f0a699ba
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
الیزابت دوم اولین بار نام خود را چگونه تلفظ کرده بود؟
{ "answer_start": [ 638 ], "text": [ "لیلیبت" ] }
PersianQuAD:0f49b4c6-69f2-4ac7-a0f1-f4a1708b35e3
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
الیزابت دوم در چه ساعتی متولد شد؟
{ "answer_start": [ 16 ], "text": [ "۰۲:۴۰ به وقت گرینویج" ] }
PersianQuAD:b2b9ef92-6b43-4f25-bf84-ec59ffae4ec1
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
دوک یورک چندمین فرزند جرج پنجم بود؟
{ "answer_start": [ 167 ], "text": [ "دومین" ] }
PersianQuAD:a34d1c27-104f-426e-9a18-cfb5b61c27a6
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
پدر الیزابت دوم که بود؟
{ "answer_start": [ 114 ], "text": [ "دوک یورک" ] }
PersianQuAD:214b4ed3-1fd6-41b8-87de-0219846903ca
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
دیدار الیزابت دوم با جرج پنجم هنگام مریضی شاه توجه چه کسانی را جلب کرد؟
{ "answer_start": [ 835 ], "text": [ "خبرنگاران" ] }
PersianQuAD:6e7b9e8a-1b33-40e2-8aaa-7a0c34358e4f
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
الیزابت دوم در چند آوریل متولد شد؟
{ "answer_start": [ 44 ], "text": [ "۲۱" ] }
PersianQuAD:44d30415-b74e-4efb-8a34-a19d1ca88648
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
مادر الیزابت دوم اصالتا اهل کجا بود؟
{ "answer_start": [ 311 ], "text": [ "اسکاتلندی" ] }
PersianQuAD:a16dde68-8aaf-4a1b-b9ab-5a42a738bdbf
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
الیزابت دوم در کدام خیابان متولد شد؟
{ "answer_start": [ 415 ], "text": [ "بروتون" ] }
PersianQuAD:103589e3-677f-47de-b827-c2326f9dfb1d
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
الیزابت دوم در خانه چه کسی به دنیا آمد؟
{ "answer_start": [ 380 ], "text": [ "پدربزرگ مادری‌اش" ] }
PersianQuAD:262d852a-c1e1-4729-a6ab-8e785b31a086
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
الیزابت دوم در دوران زمامداری کدام پادشاه به دنیا آمد؟
{ "answer_start": [ 88 ], "text": [ "جرج پنجم" ] }
PersianQuAD:dcf95261-7fbe-4e80-9f87-2ce3317f4fb8
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
جرج پنجم چه نسبتی با الیزابت دوم داشت؟
{ "answer_start": [ 74 ], "text": [ "پدربزرگ" ] }
PersianQuAD:0d8c59b3-bb66-4a08-8231-27137f4fdcd7
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
دوک یورک با چه نامی به پادشاهی رسید؟
{ "answer_start": [ 143 ], "text": [ "جرج ششم" ] }
PersianQuAD:4d8225ef-b22a-4090-b5a9-b9faae173cea
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
الیزابت دوم در چه سالی به دنیا آمد؟
{ "answer_start": [ 53 ], "text": [ "۱۹۲۶" ] }
PersianQuAD:e0325f1e-40a4-4b78-acc3-3117a0698724
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
نزدیکان الیزابت دوم او را با چه نامی مورد خطاب قرار می‌دادند؟
{ "answer_start": [ 638 ], "text": [ "لیلیبت" ] }
PersianQuAD:ecf0d4c4-c2ad-4679-9b65-4cb8dec1c16e
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
نام پدر دوشس یورک چه بود؟
{ "answer_start": [ 328 ], "text": [ "لرد گلامیس" ] }
PersianQuAD:a5d404f2-8a61-473f-b744-f3614496c973
الیزابت دوم
الیزابت در ساعت ۰۲:۴۰ به وقت گرینویج به روز ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ در زمان پادشاهی پدربزرگش، شاه جرج پنجم، متولد شد. پدرش، دوک یورک که بعدها با نام شاه جرج ششم به پادشاه رسید، دومین پسر پادشاه بود. مادرش، دوشس یورک که پس از به پادشاهی رسیدن جرج ششم با نام ملکه الیزابت ملکه پادشاهی متحد شد، کوچک‌ترین دختر یک اشراف‌زاده اسکاتلندی به نام لرد گلامیس بود. الیزابت پس از یک عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادری‌اش در پلاک ۱۷ خیابان بروتون در می‌فر لندن به دنیا آمد. او توسط اسقف اعظم یورک کوسمو گوردون لانگ در کاخ باکینگهام در ۲۹ مه تعمید داده شد و مانند مادرش الیزابت، مانند مادر جرج پنجم الکساندرا و مانند مادربزرگ پدری‌اش مری نام گرفت. نزدیکانش او را «لیلیبت» می‌خواندند زیرا اولین مرتبه نام خودش را اینگونه تلفظ کرده بود. پدر بزرگش جرج پنجم او را بسیار دوست می‌داشت و در جریان مریضی جدی پادشاه در سال ۱۹۲۹، ملاقات‌های مرتب او با جرج پنجم مورد توجه خبرنگاران قرار گرفت و زندگینامه‌نویسان آن ملاقات‌ها را در بهبود حال پادشاه تأثیرگذار دانستند.
الیزابت دوم توسط کدام اسقف اعظم تعمید داده شد؟
{ "answer_start": [ 467 ], "text": [ "یورک کوسمو گوردون لانگ" ] }
PersianQuAD:e68d8b4c-f7a0-4828-a5bf-bcb2f70a4c5b
الیزابت دوم
در سپتامبر ۱۹۳۹، بریتانیا وارد جنگ جهانی دوم شد. لرد هیلشام پیشنهاد کرد که الیزابت و مارگارت برای دور بودن از بمباران‌های پیاپی لندن به کانادا منتقل شوند. اما مادر آن‌ها مخالفت کرد: «بچه‌ها بدون من نخواهند رفت. من بدون پادشاه نخواهم رفت و پادشاه هرگز نخواهد رفت.» نتیجتاً آن‌ها را به قلعه بالمورال در اسکاتلند بردند و سپس در کریسمس ۱۹۳۹ راهی کاخ ساندرینگهام در نورفولک شدند. از فوریه تا مه ۱۹۴۰، آن‌ها در رویال لُج در وینزر ماندند و بعد از آن به قلعه وینزر رفتند و پنج سال آینده را در آنجا سپری کردند. در ۱۹۴۰، الیزابت که چهارده ساله بود، نخستین مصاحبه رادیویی‌اش را با بی‌بی‌سی در برنامه ساعت بچه‌ها انجام داد؛ او خطاب به سایر کودکانی که درحال ترک شهرها بودند، گفت: «ما تلاش می‌کنیم هرچه در توان داریم برای کمک به ملوانان، سربازان و خلبانان شجاعمان انجام دهیم و همچنین تلاش می‌کنیم که سهم خودمان از خطر و غم جنگ را بپذیریم. ما، تک‌تک ما، می‌دانیم که در آخر، همه سالم خواهند بود.»در ۱۹۴۳، در بازدیدی از گارد گرندیه که خود در سال قبل به عنوان یکی از سرهنگ‌های آن انتخاب شده بود، الیزابت برای اولین‌بار به تنهایی در انظار عمومی ظاهر شد. پس از اینکه ۱۸ ساله شد، پارلمان قوانین را تغییر داد تا او بتواند در زمان ناتوانی یا غیبت پدرش، مانند زمان حضور شاه در ایتالیا در ژوئیه ۱۹۴۴، به عنوان یکی از پنج مشاور دولت عمل کند. در فوریه ۱۹۴۵، الیزابت با شماره خدمت ۲۳۰۸۷۳ به صورت افتخاری به عنوان افسر دوم در نیروی کمکی خدمت قلمرویی انتخاب شد. او به عنوان یک راننده و مکانیک تعلیم دید و پنج ماه بعد به صورت افتخاری عنوان فرمانده کهتر (معادل زنانه سروان) را دریافت کرد.
چه کسی عنوان فرمانده کهتر معادل زنانه سروان را دریافت کرد؟
{ "answer_start": [ 1231 ], "text": [ "الیزابت" ] }
PersianQuAD:5c680049-fccb-4996-98a2-82de307d6316
الیزابت دوم
در سپتامبر ۱۹۳۹، بریتانیا وارد جنگ جهانی دوم شد. لرد هیلشام پیشنهاد کرد که الیزابت و مارگارت برای دور بودن از بمباران‌های پیاپی لندن به کانادا منتقل شوند. اما مادر آن‌ها مخالفت کرد: «بچه‌ها بدون من نخواهند رفت. من بدون پادشاه نخواهم رفت و پادشاه هرگز نخواهد رفت.» نتیجتاً آن‌ها را به قلعه بالمورال در اسکاتلند بردند و سپس در کریسمس ۱۹۳۹ راهی کاخ ساندرینگهام در نورفولک شدند. از فوریه تا مه ۱۹۴۰، آن‌ها در رویال لُج در وینزر ماندند و بعد از آن به قلعه وینزر رفتند و پنج سال آینده را در آنجا سپری کردند. در ۱۹۴۰، الیزابت که چهارده ساله بود، نخستین مصاحبه رادیویی‌اش را با بی‌بی‌سی در برنامه ساعت بچه‌ها انجام داد؛ او خطاب به سایر کودکانی که درحال ترک شهرها بودند، گفت: «ما تلاش می‌کنیم هرچه در توان داریم برای کمک به ملوانان، سربازان و خلبانان شجاعمان انجام دهیم و همچنین تلاش می‌کنیم که سهم خودمان از خطر و غم جنگ را بپذیریم. ما، تک‌تک ما، می‌دانیم که در آخر، همه سالم خواهند بود.»در ۱۹۴۳، در بازدیدی از گارد گرندیه که خود در سال قبل به عنوان یکی از سرهنگ‌های آن انتخاب شده بود، الیزابت برای اولین‌بار به تنهایی در انظار عمومی ظاهر شد. پس از اینکه ۱۸ ساله شد، پارلمان قوانین را تغییر داد تا او بتواند در زمان ناتوانی یا غیبت پدرش، مانند زمان حضور شاه در ایتالیا در ژوئیه ۱۹۴۴، به عنوان یکی از پنج مشاور دولت عمل کند. در فوریه ۱۹۴۵، الیزابت با شماره خدمت ۲۳۰۸۷۳ به صورت افتخاری به عنوان افسر دوم در نیروی کمکی خدمت قلمرویی انتخاب شد. او به عنوان یک راننده و مکانیک تعلیم دید و پنج ماه بعد به صورت افتخاری عنوان فرمانده کهتر (معادل زنانه سروان) را دریافت کرد.
چه کسی پیشنهاد کرد الیزابت و مارگارت به کانادا منتقل شوند؟
{ "answer_start": [ 49 ], "text": [ "لرد هیلشام" ] }
PersianQuAD:066ce779-9181-453c-beb0-bed46d436b76
الیزابت دوم
در سپتامبر ۱۹۳۹، بریتانیا وارد جنگ جهانی دوم شد. لرد هیلشام پیشنهاد کرد که الیزابت و مارگارت برای دور بودن از بمباران‌های پیاپی لندن به کانادا منتقل شوند. اما مادر آن‌ها مخالفت کرد: «بچه‌ها بدون من نخواهند رفت. من بدون پادشاه نخواهم رفت و پادشاه هرگز نخواهد رفت.» نتیجتاً آن‌ها را به قلعه بالمورال در اسکاتلند بردند و سپس در کریسمس ۱۹۳۹ راهی کاخ ساندرینگهام در نورفولک شدند. از فوریه تا مه ۱۹۴۰، آن‌ها در رویال لُج در وینزر ماندند و بعد از آن به قلعه وینزر رفتند و پنج سال آینده را در آنجا سپری کردند. در ۱۹۴۰، الیزابت که چهارده ساله بود، نخستین مصاحبه رادیویی‌اش را با بی‌بی‌سی در برنامه ساعت بچه‌ها انجام داد؛ او خطاب به سایر کودکانی که درحال ترک شهرها بودند، گفت: «ما تلاش می‌کنیم هرچه در توان داریم برای کمک به ملوانان، سربازان و خلبانان شجاعمان انجام دهیم و همچنین تلاش می‌کنیم که سهم خودمان از خطر و غم جنگ را بپذیریم. ما، تک‌تک ما، می‌دانیم که در آخر، همه سالم خواهند بود.»در ۱۹۴۳، در بازدیدی از گارد گرندیه که خود در سال قبل به عنوان یکی از سرهنگ‌های آن انتخاب شده بود، الیزابت برای اولین‌بار به تنهایی در انظار عمومی ظاهر شد. پس از اینکه ۱۸ ساله شد، پارلمان قوانین را تغییر داد تا او بتواند در زمان ناتوانی یا غیبت پدرش، مانند زمان حضور شاه در ایتالیا در ژوئیه ۱۹۴۴، به عنوان یکی از پنج مشاور دولت عمل کند. در فوریه ۱۹۴۵، الیزابت با شماره خدمت ۲۳۰۸۷۳ به صورت افتخاری به عنوان افسر دوم در نیروی کمکی خدمت قلمرویی انتخاب شد. او به عنوان یک راننده و مکانیک تعلیم دید و پنج ماه بعد به صورت افتخاری عنوان فرمانده کهتر (معادل زنانه سروان) را دریافت کرد.
بریتانیا در چه زمانی وارد جنگ جهانی دوم شد؟
{ "answer_start": [ 3 ], "text": [ "سپتامبر ۱۹۳۹" ] }
PersianQuAD:9331dd84-98ab-47bb-86c8-fe968fb55eea
الیزابت دوم
در سپتامبر ۱۹۳۹، بریتانیا وارد جنگ جهانی دوم شد. لرد هیلشام پیشنهاد کرد که الیزابت و مارگارت برای دور بودن از بمباران‌های پیاپی لندن به کانادا منتقل شوند. اما مادر آن‌ها مخالفت کرد: «بچه‌ها بدون من نخواهند رفت. من بدون پادشاه نخواهم رفت و پادشاه هرگز نخواهد رفت.» نتیجتاً آن‌ها را به قلعه بالمورال در اسکاتلند بردند و سپس در کریسمس ۱۹۳۹ راهی کاخ ساندرینگهام در نورفولک شدند. از فوریه تا مه ۱۹۴۰، آن‌ها در رویال لُج در وینزر ماندند و بعد از آن به قلعه وینزر رفتند و پنج سال آینده را در آنجا سپری کردند. در ۱۹۴۰، الیزابت که چهارده ساله بود، نخستین مصاحبه رادیویی‌اش را با بی‌بی‌سی در برنامه ساعت بچه‌ها انجام داد؛ او خطاب به سایر کودکانی که درحال ترک شهرها بودند، گفت: «ما تلاش می‌کنیم هرچه در توان داریم برای کمک به ملوانان، سربازان و خلبانان شجاعمان انجام دهیم و همچنین تلاش می‌کنیم که سهم خودمان از خطر و غم جنگ را بپذیریم. ما، تک‌تک ما، می‌دانیم که در آخر، همه سالم خواهند بود.»در ۱۹۴۳، در بازدیدی از گارد گرندیه که خود در سال قبل به عنوان یکی از سرهنگ‌های آن انتخاب شده بود، الیزابت برای اولین‌بار به تنهایی در انظار عمومی ظاهر شد. پس از اینکه ۱۸ ساله شد، پارلمان قوانین را تغییر داد تا او بتواند در زمان ناتوانی یا غیبت پدرش، مانند زمان حضور شاه در ایتالیا در ژوئیه ۱۹۴۴، به عنوان یکی از پنج مشاور دولت عمل کند. در فوریه ۱۹۴۵، الیزابت با شماره خدمت ۲۳۰۸۷۳ به صورت افتخاری به عنوان افسر دوم در نیروی کمکی خدمت قلمرویی انتخاب شد. او به عنوان یک راننده و مکانیک تعلیم دید و پنج ماه بعد به صورت افتخاری عنوان فرمانده کهتر (معادل زنانه سروان) را دریافت کرد.
الیزابت چند ساله بود که نخستین مصاحبه‌ی رادیویی را انجام داد؟
{ "answer_start": [ 522 ], "text": [ "چهارده" ] }
PersianQuAD:e04c089f-0352-4298-ab1a-9ab08909f1c0
الیزابت دوم
در سپتامبر ۱۹۳۹، بریتانیا وارد جنگ جهانی دوم شد. لرد هیلشام پیشنهاد کرد که الیزابت و مارگارت برای دور بودن از بمباران‌های پیاپی لندن به کانادا منتقل شوند. اما مادر آن‌ها مخالفت کرد: «بچه‌ها بدون من نخواهند رفت. من بدون پادشاه نخواهم رفت و پادشاه هرگز نخواهد رفت.» نتیجتاً آن‌ها را به قلعه بالمورال در اسکاتلند بردند و سپس در کریسمس ۱۹۳۹ راهی کاخ ساندرینگهام در نورفولک شدند. از فوریه تا مه ۱۹۴۰، آن‌ها در رویال لُج در وینزر ماندند و بعد از آن به قلعه وینزر رفتند و پنج سال آینده را در آنجا سپری کردند. در ۱۹۴۰، الیزابت که چهارده ساله بود، نخستین مصاحبه رادیویی‌اش را با بی‌بی‌سی در برنامه ساعت بچه‌ها انجام داد؛ او خطاب به سایر کودکانی که درحال ترک شهرها بودند، گفت: «ما تلاش می‌کنیم هرچه در توان داریم برای کمک به ملوانان، سربازان و خلبانان شجاعمان انجام دهیم و همچنین تلاش می‌کنیم که سهم خودمان از خطر و غم جنگ را بپذیریم. ما، تک‌تک ما، می‌دانیم که در آخر، همه سالم خواهند بود.»در ۱۹۴۳، در بازدیدی از گارد گرندیه که خود در سال قبل به عنوان یکی از سرهنگ‌های آن انتخاب شده بود، الیزابت برای اولین‌بار به تنهایی در انظار عمومی ظاهر شد. پس از اینکه ۱۸ ساله شد، پارلمان قوانین را تغییر داد تا او بتواند در زمان ناتوانی یا غیبت پدرش، مانند زمان حضور شاه در ایتالیا در ژوئیه ۱۹۴۴، به عنوان یکی از پنج مشاور دولت عمل کند. در فوریه ۱۹۴۵، الیزابت با شماره خدمت ۲۳۰۸۷۳ به صورت افتخاری به عنوان افسر دوم در نیروی کمکی خدمت قلمرویی انتخاب شد. او به عنوان یک راننده و مکانیک تعلیم دید و پنج ماه بعد به صورت افتخاری عنوان فرمانده کهتر (معادل زنانه سروان) را دریافت کرد.
الیزابت در سال ۱۹۴۳ از کجا باز‌دید کرد؟
{ "answer_start": [ 903 ], "text": [ "گارد گرندیه" ] }
PersianQuAD:4aa77ded-16b3-41c9-9578-faccab3ac6fd
الیزابت دوم
در سپتامبر ۱۹۳۹، بریتانیا وارد جنگ جهانی دوم شد. لرد هیلشام پیشنهاد کرد که الیزابت و مارگارت برای دور بودن از بمباران‌های پیاپی لندن به کانادا منتقل شوند. اما مادر آن‌ها مخالفت کرد: «بچه‌ها بدون من نخواهند رفت. من بدون پادشاه نخواهم رفت و پادشاه هرگز نخواهد رفت.» نتیجتاً آن‌ها را به قلعه بالمورال در اسکاتلند بردند و سپس در کریسمس ۱۹۳۹ راهی کاخ ساندرینگهام در نورفولک شدند. از فوریه تا مه ۱۹۴۰، آن‌ها در رویال لُج در وینزر ماندند و بعد از آن به قلعه وینزر رفتند و پنج سال آینده را در آنجا سپری کردند. در ۱۹۴۰، الیزابت که چهارده ساله بود، نخستین مصاحبه رادیویی‌اش را با بی‌بی‌سی در برنامه ساعت بچه‌ها انجام داد؛ او خطاب به سایر کودکانی که درحال ترک شهرها بودند، گفت: «ما تلاش می‌کنیم هرچه در توان داریم برای کمک به ملوانان، سربازان و خلبانان شجاعمان انجام دهیم و همچنین تلاش می‌کنیم که سهم خودمان از خطر و غم جنگ را بپذیریم. ما، تک‌تک ما، می‌دانیم که در آخر، همه سالم خواهند بود.»در ۱۹۴۳، در بازدیدی از گارد گرندیه که خود در سال قبل به عنوان یکی از سرهنگ‌های آن انتخاب شده بود، الیزابت برای اولین‌بار به تنهایی در انظار عمومی ظاهر شد. پس از اینکه ۱۸ ساله شد، پارلمان قوانین را تغییر داد تا او بتواند در زمان ناتوانی یا غیبت پدرش، مانند زمان حضور شاه در ایتالیا در ژوئیه ۱۹۴۴، به عنوان یکی از پنج مشاور دولت عمل کند. در فوریه ۱۹۴۵، الیزابت با شماره خدمت ۲۳۰۸۷۳ به صورت افتخاری به عنوان افسر دوم در نیروی کمکی خدمت قلمرویی انتخاب شد. او به عنوان یک راننده و مکانیک تعلیم دید و پنج ماه بعد به صورت افتخاری عنوان فرمانده کهتر (معادل زنانه سروان) را دریافت کرد.
در سال ۱۹۴۵ الیزابت با چه عنوانی انتخاب شد؟
{ "answer_start": [ 1285 ], "text": [ "افسر دوم" ] }
PersianQuAD:a1206349-9d2d-4322-a2c4-70b56cf05201
الیزابت دوم
در سپتامبر ۱۹۳۹، بریتانیا وارد جنگ جهانی دوم شد. لرد هیلشام پیشنهاد کرد که الیزابت و مارگارت برای دور بودن از بمباران‌های پیاپی لندن به کانادا منتقل شوند. اما مادر آن‌ها مخالفت کرد: «بچه‌ها بدون من نخواهند رفت. من بدون پادشاه نخواهم رفت و پادشاه هرگز نخواهد رفت.» نتیجتاً آن‌ها را به قلعه بالمورال در اسکاتلند بردند و سپس در کریسمس ۱۹۳۹ راهی کاخ ساندرینگهام در نورفولک شدند. از فوریه تا مه ۱۹۴۰، آن‌ها در رویال لُج در وینزر ماندند و بعد از آن به قلعه وینزر رفتند و پنج سال آینده را در آنجا سپری کردند. در ۱۹۴۰، الیزابت که چهارده ساله بود، نخستین مصاحبه رادیویی‌اش را با بی‌بی‌سی در برنامه ساعت بچه‌ها انجام داد؛ او خطاب به سایر کودکانی که درحال ترک شهرها بودند، گفت: «ما تلاش می‌کنیم هرچه در توان داریم برای کمک به ملوانان، سربازان و خلبانان شجاعمان انجام دهیم و همچنین تلاش می‌کنیم که سهم خودمان از خطر و غم جنگ را بپذیریم. ما، تک‌تک ما، می‌دانیم که در آخر، همه سالم خواهند بود.»در ۱۹۴۳، در بازدیدی از گارد گرندیه که خود در سال قبل به عنوان یکی از سرهنگ‌های آن انتخاب شده بود، الیزابت برای اولین‌بار به تنهایی در انظار عمومی ظاهر شد. پس از اینکه ۱۸ ساله شد، پارلمان قوانین را تغییر داد تا او بتواند در زمان ناتوانی یا غیبت پدرش، مانند زمان حضور شاه در ایتالیا در ژوئیه ۱۹۴۴، به عنوان یکی از پنج مشاور دولت عمل کند. در فوریه ۱۹۴۵، الیزابت با شماره خدمت ۲۳۰۸۷۳ به صورت افتخاری به عنوان افسر دوم در نیروی کمکی خدمت قلمرویی انتخاب شد. او به عنوان یک راننده و مکانیک تعلیم دید و پنج ماه بعد به صورت افتخاری عنوان فرمانده کهتر (معادل زنانه سروان) را دریافت کرد.
در چه تاریخی بریتانیا وارد جنگ جهانی دوم شد؟
{ "answer_start": [ 3 ], "text": [ "سپتامبر ۱۹۳۹" ] }
PersianQuAD:8ebe86f0-5dda-4bf8-b15d-127ba59b8935
الیزابت دوم
در سپتامبر ۱۹۳۹، بریتانیا وارد جنگ جهانی دوم شد. لرد هیلشام پیشنهاد کرد که الیزابت و مارگارت برای دور بودن از بمباران‌های پیاپی لندن به کانادا منتقل شوند. اما مادر آن‌ها مخالفت کرد: «بچه‌ها بدون من نخواهند رفت. من بدون پادشاه نخواهم رفت و پادشاه هرگز نخواهد رفت.» نتیجتاً آن‌ها را به قلعه بالمورال در اسکاتلند بردند و سپس در کریسمس ۱۹۳۹ راهی کاخ ساندرینگهام در نورفولک شدند. از فوریه تا مه ۱۹۴۰، آن‌ها در رویال لُج در وینزر ماندند و بعد از آن به قلعه وینزر رفتند و پنج سال آینده را در آنجا سپری کردند. در ۱۹۴۰، الیزابت که چهارده ساله بود، نخستین مصاحبه رادیویی‌اش را با بی‌بی‌سی در برنامه ساعت بچه‌ها انجام داد؛ او خطاب به سایر کودکانی که درحال ترک شهرها بودند، گفت: «ما تلاش می‌کنیم هرچه در توان داریم برای کمک به ملوانان، سربازان و خلبانان شجاعمان انجام دهیم و همچنین تلاش می‌کنیم که سهم خودمان از خطر و غم جنگ را بپذیریم. ما، تک‌تک ما، می‌دانیم که در آخر، همه سالم خواهند بود.»در ۱۹۴۳، در بازدیدی از گارد گرندیه که خود در سال قبل به عنوان یکی از سرهنگ‌های آن انتخاب شده بود، الیزابت برای اولین‌بار به تنهایی در انظار عمومی ظاهر شد. پس از اینکه ۱۸ ساله شد، پارلمان قوانین را تغییر داد تا او بتواند در زمان ناتوانی یا غیبت پدرش، مانند زمان حضور شاه در ایتالیا در ژوئیه ۱۹۴۴، به عنوان یکی از پنج مشاور دولت عمل کند. در فوریه ۱۹۴۵، الیزابت با شماره خدمت ۲۳۰۸۷۳ به صورت افتخاری به عنوان افسر دوم در نیروی کمکی خدمت قلمرویی انتخاب شد. او به عنوان یک راننده و مکانیک تعلیم دید و پنج ماه بعد به صورت افتخاری عنوان فرمانده کهتر (معادل زنانه سروان) را دریافت کرد.
چرا لرد هیلشام پیشنهاد کرد الیزابت و مارگارت به کانادا منتقل شوند؟
{ "answer_start": [ 93 ], "text": [ "برای دور بودن از بمباران‌های پیاپی لندن" ] }
PersianQuAD:e2fae16a-3837-43ca-b498-a6635c3756c8
الیزابت دوم
در سپتامبر ۱۹۳۹، بریتانیا وارد جنگ جهانی دوم شد. لرد هیلشام پیشنهاد کرد که الیزابت و مارگارت برای دور بودن از بمباران‌های پیاپی لندن به کانادا منتقل شوند. اما مادر آن‌ها مخالفت کرد: «بچه‌ها بدون من نخواهند رفت. من بدون پادشاه نخواهم رفت و پادشاه هرگز نخواهد رفت.» نتیجتاً آن‌ها را به قلعه بالمورال در اسکاتلند بردند و سپس در کریسمس ۱۹۳۹ راهی کاخ ساندرینگهام در نورفولک شدند. از فوریه تا مه ۱۹۴۰، آن‌ها در رویال لُج در وینزر ماندند و بعد از آن به قلعه وینزر رفتند و پنج سال آینده را در آنجا سپری کردند. در ۱۹۴۰، الیزابت که چهارده ساله بود، نخستین مصاحبه رادیویی‌اش را با بی‌بی‌سی در برنامه ساعت بچه‌ها انجام داد؛ او خطاب به سایر کودکانی که درحال ترک شهرها بودند، گفت: «ما تلاش می‌کنیم هرچه در توان داریم برای کمک به ملوانان، سربازان و خلبانان شجاعمان انجام دهیم و همچنین تلاش می‌کنیم که سهم خودمان از خطر و غم جنگ را بپذیریم. ما، تک‌تک ما، می‌دانیم که در آخر، همه سالم خواهند بود.»در ۱۹۴۳، در بازدیدی از گارد گرندیه که خود در سال قبل به عنوان یکی از سرهنگ‌های آن انتخاب شده بود، الیزابت برای اولین‌بار به تنهایی در انظار عمومی ظاهر شد. پس از اینکه ۱۸ ساله شد، پارلمان قوانین را تغییر داد تا او بتواند در زمان ناتوانی یا غیبت پدرش، مانند زمان حضور شاه در ایتالیا در ژوئیه ۱۹۴۴، به عنوان یکی از پنج مشاور دولت عمل کند. در فوریه ۱۹۴۵، الیزابت با شماره خدمت ۲۳۰۸۷۳ به صورت افتخاری به عنوان افسر دوم در نیروی کمکی خدمت قلمرویی انتخاب شد. او به عنوان یک راننده و مکانیک تعلیم دید و پنج ماه بعد به صورت افتخاری عنوان فرمانده کهتر (معادل زنانه سروان) را دریافت کرد.
در چه سالی الیزابت برای اولین بار به تنهایی در انظار عمومی ظاهر شد؟
{ "answer_start": [ 883 ], "text": [ "۱۹۴۳" ] }
PersianQuAD:4fb6f3b6-55ac-4b6c-86ea-979c8682c506
فضازمان
فضا-زمان‌ها عرصه‌هایی هستند که در آن‌ها تمام رویدادهای فیزیکی اتفاق می‌افتد-یک رویداد، نقطه‌ای است در فضا-زمان که می‌توان آن را با زمان و مکانش مشخص کرد. برای مثال حرکت سیاره‌ها به دور خورشید را می‌توان با نوع خاصی از فضا-زمان توضیح داد؛ و حرکت نور به دور یک ستارهٔ در حال دوران را با نوع دیگری از فضا-زمان. عناصر اصلی فضا-زمان، رویدادها هستند؛ در هر فضا-زمان داده شده، یک رویداد، یک مکان یکتا در یک زمان یکتا است، چون رویدادها، نقاط فضا-زمان را تشکیل می‌دهند؛ برای مثال: یک نمونه از یک رویداد، در فیزیک کلاسیک نسبیتی
عناصر اصلی فضازمان ها را چه چیزهایی تشکیل می دهند؟
{ "answer_start": [ 329 ], "text": [ "رویدادها" ] }
PersianQuAD:73379314-b375-4284-87ac-72ad4ce2cfba
فضازمان
فضا-زمان‌ها عرصه‌هایی هستند که در آن‌ها تمام رویدادهای فیزیکی اتفاق می‌افتد-یک رویداد، نقطه‌ای است در فضا-زمان که می‌توان آن را با زمان و مکانش مشخص کرد. برای مثال حرکت سیاره‌ها به دور خورشید را می‌توان با نوع خاصی از فضا-زمان توضیح داد؛ و حرکت نور به دور یک ستارهٔ در حال دوران را با نوع دیگری از فضا-زمان. عناصر اصلی فضا-زمان، رویدادها هستند؛ در هر فضا-زمان داده شده، یک رویداد، یک مکان یکتا در یک زمان یکتا است، چون رویدادها، نقاط فضا-زمان را تشکیل می‌دهند؛ برای مثال: یک نمونه از یک رویداد، در فیزیک کلاسیک نسبیتی
نام عرصه هایی که در آن هاتمام رویداد های فیزیکی اتفاق می افتد چه نام دارد؟
{ "answer_start": [ 0 ], "text": [ "فضا-زمان‌ها" ] }
PersianQuAD:6bf8bbd1-3a16-4380-a34f-d1107f9e5fc4
فضازمان
فضا-زمان‌ها عرصه‌هایی هستند که در آن‌ها تمام رویدادهای فیزیکی اتفاق می‌افتد-یک رویداد، نقطه‌ای است در فضا-زمان که می‌توان آن را با زمان و مکانش مشخص کرد. برای مثال حرکت سیاره‌ها به دور خورشید را می‌توان با نوع خاصی از فضا-زمان توضیح داد؛ و حرکت نور به دور یک ستارهٔ در حال دوران را با نوع دیگری از فضا-زمان. عناصر اصلی فضا-زمان، رویدادها هستند؛ در هر فضا-زمان داده شده، یک رویداد، یک مکان یکتا در یک زمان یکتا است، چون رویدادها، نقاط فضا-زمان را تشکیل می‌دهند؛ برای مثال: یک نمونه از یک رویداد، در فیزیک کلاسیک نسبیتی
یک رویداد در هر فضا زمان، چیست؟
{ "answer_start": [ 384 ], "text": [ "مکان یکتا در یک زمان یکتا" ] }
PersianQuAD:b26d640a-b5dc-49a1-adba-e85b3059eac7
فضازمان
فضا-زمان‌ها عرصه‌هایی هستند که در آن‌ها تمام رویدادهای فیزیکی اتفاق می‌افتد-یک رویداد، نقطه‌ای است در فضا-زمان که می‌توان آن را با زمان و مکانش مشخص کرد. برای مثال حرکت سیاره‌ها به دور خورشید را می‌توان با نوع خاصی از فضا-زمان توضیح داد؛ و حرکت نور به دور یک ستارهٔ در حال دوران را با نوع دیگری از فضا-زمان. عناصر اصلی فضا-زمان، رویدادها هستند؛ در هر فضا-زمان داده شده، یک رویداد، یک مکان یکتا در یک زمان یکتا است، چون رویدادها، نقاط فضا-زمان را تشکیل می‌دهند؛ برای مثال: یک نمونه از یک رویداد، در فیزیک کلاسیک نسبیتی
نوع خاصی از فضا زمان را برای چه کاربردی استفاده می کنند؟
{ "answer_start": [ 164 ], "text": [ "حرکت سیاره‌ها به دور خورشید" ] }
PersianQuAD:de0a4d54-fc80-422f-8fa3-cc43043cf93d
زبان‌های تای-کادای
زبان‌های تای-کادای (انگلیسی: Tai–Kadai‎) که با نام‌هایی همچون کرا-دای (انگلیسی: Kra–Dai‎)، دایک (انگلیسی: Daic‎)، و کادای (انگلیسی: Kadai‎) نیز شناخته می‌شوند، یک خانوادهٔ زبانی از زبان‌های بسیار نواخت‌بر در جنوبِ چین، شمال باختریِ هند، و آسیای جنوب شرقی است. زبان‌های تایلندی و لائو که به ترتیب زبان‌های ملیِ تایلند و لائوس هستند نیز در همین خانوادهٔ زبانی جای دارند. این خانوادهٔ زبانی چیزی نزدیک به ۱۰۰ میلیون گویشور در سراسر جهان دارد. اتنولوگ ۹۵ زبان را در این خانواده فهرست کرده که ۶۲ تایشان در شاخهٔ تای جای گرفته‌اند.گوناگونیِ زبان‌های تای-کادای در چین جنوبی، و به ویژه در گوئیژو و هاینان، نشان می‌دهد که این ناحیه باید به اورهایمات (میهنِ اصلیِ نیازبانِ یک خانوادهٔ زبانی) بسیار نزدیک باشد. تنها نزدیک به یک هزار سال پیش بود که شاخهٔ تای به سوی جنوب پیش رفت و در آسیای جنوب شرقی، جایی که پیشتر قلمروی زبان‌های استرا-آسیایی بود، جایگیر شد و ملت‌های تایلند و لائوس را پدید آورد.
کدام زبان‌ها در خانواده زبانی تای-کادای جای دارند؟
{ "answer_start": [ 269 ], "text": [ "تایلندی و لائو" ] }
PersianQuAD:a2768ec8-325b-46f4-97bb-5b9d84236127
زبان‌های تای-کادای
زبان‌های تای-کادای (انگلیسی: Tai–Kadai‎) که با نام‌هایی همچون کرا-دای (انگلیسی: Kra–Dai‎)، دایک (انگلیسی: Daic‎)، و کادای (انگلیسی: Kadai‎) نیز شناخته می‌شوند، یک خانوادهٔ زبانی از زبان‌های بسیار نواخت‌بر در جنوبِ چین، شمال باختریِ هند، و آسیای جنوب شرقی است. زبان‌های تایلندی و لائو که به ترتیب زبان‌های ملیِ تایلند و لائوس هستند نیز در همین خانوادهٔ زبانی جای دارند. این خانوادهٔ زبانی چیزی نزدیک به ۱۰۰ میلیون گویشور در سراسر جهان دارد. اتنولوگ ۹۵ زبان را در این خانواده فهرست کرده که ۶۲ تایشان در شاخهٔ تای جای گرفته‌اند.گوناگونیِ زبان‌های تای-کادای در چین جنوبی، و به ویژه در گوئیژو و هاینان، نشان می‌دهد که این ناحیه باید به اورهایمات (میهنِ اصلیِ نیازبانِ یک خانوادهٔ زبانی) بسیار نزدیک باشد. تنها نزدیک به یک هزار سال پیش بود که شاخهٔ تای به سوی جنوب پیش رفت و در آسیای جنوب شرقی، جایی که پیشتر قلمروی زبان‌های استرا-آسیایی بود، جایگیر شد و ملت‌های تایلند و لائوس را پدید آورد.
خانواده زبانی تای-کادای چند گویش‌ور دارد؟
{ "answer_start": [ 393 ], "text": [ "نزدیک به ۱۰۰ میلیون" ] }
PersianQuAD:8f441dfd-a9c8-45be-a956-35a43a68fb37
زبان‌های تای-کادای
زبان‌های تای-کادای (انگلیسی: Tai–Kadai‎) که با نام‌هایی همچون کرا-دای (انگلیسی: Kra–Dai‎)، دایک (انگلیسی: Daic‎)، و کادای (انگلیسی: Kadai‎) نیز شناخته می‌شوند، یک خانوادهٔ زبانی از زبان‌های بسیار نواخت‌بر در جنوبِ چین، شمال باختریِ هند، و آسیای جنوب شرقی است. زبان‌های تایلندی و لائو که به ترتیب زبان‌های ملیِ تایلند و لائوس هستند نیز در همین خانوادهٔ زبانی جای دارند. این خانوادهٔ زبانی چیزی نزدیک به ۱۰۰ میلیون گویشور در سراسر جهان دارد. اتنولوگ ۹۵ زبان را در این خانواده فهرست کرده که ۶۲ تایشان در شاخهٔ تای جای گرفته‌اند.گوناگونیِ زبان‌های تای-کادای در چین جنوبی، و به ویژه در گوئیژو و هاینان، نشان می‌دهد که این ناحیه باید به اورهایمات (میهنِ اصلیِ نیازبانِ یک خانوادهٔ زبانی) بسیار نزدیک باشد. تنها نزدیک به یک هزار سال پیش بود که شاخهٔ تای به سوی جنوب پیش رفت و در آسیای جنوب شرقی، جایی که پیشتر قلمروی زبان‌های استرا-آسیایی بود، جایگیر شد و ملت‌های تایلند و لائوس را پدید آورد.
چند زبان از زبان‌های شناخته‌شده خانواده زبان‌های تای-کادای توسط اتنولوگ، در شاخه تای قرار دارند؟
{ "answer_start": [ 488 ], "text": [ "۶۲" ] }
PersianQuAD:f00a5924-09f6-4675-9484-d025d55cbddb
زبان‌های تای-کادای
زبان‌های تای-کادای (انگلیسی: Tai–Kadai‎) که با نام‌هایی همچون کرا-دای (انگلیسی: Kra–Dai‎)، دایک (انگلیسی: Daic‎)، و کادای (انگلیسی: Kadai‎) نیز شناخته می‌شوند، یک خانوادهٔ زبانی از زبان‌های بسیار نواخت‌بر در جنوبِ چین، شمال باختریِ هند، و آسیای جنوب شرقی است. زبان‌های تایلندی و لائو که به ترتیب زبان‌های ملیِ تایلند و لائوس هستند نیز در همین خانوادهٔ زبانی جای دارند. این خانوادهٔ زبانی چیزی نزدیک به ۱۰۰ میلیون گویشور در سراسر جهان دارد. اتنولوگ ۹۵ زبان را در این خانواده فهرست کرده که ۶۲ تایشان در شاخهٔ تای جای گرفته‌اند.گوناگونیِ زبان‌های تای-کادای در چین جنوبی، و به ویژه در گوئیژو و هاینان، نشان می‌دهد که این ناحیه باید به اورهایمات (میهنِ اصلیِ نیازبانِ یک خانوادهٔ زبانی) بسیار نزدیک باشد. تنها نزدیک به یک هزار سال پیش بود که شاخهٔ تای به سوی جنوب پیش رفت و در آسیای جنوب شرقی، جایی که پیشتر قلمروی زبان‌های استرا-آسیایی بود، جایگیر شد و ملت‌های تایلند و لائوس را پدید آورد.
اتنولوگ وجود چند زبان را در خانواده زبان‌های تای-کادای نشان می‌دهد؟
{ "answer_start": [ 448 ], "text": [ "۹۵" ] }
PersianQuAD:310abbd3-85fe-4b77-abb8-736ca8987656
زبان‌های تای-کادای
زبان‌های تای-کادای (انگلیسی: Tai–Kadai‎) که با نام‌هایی همچون کرا-دای (انگلیسی: Kra–Dai‎)، دایک (انگلیسی: Daic‎)، و کادای (انگلیسی: Kadai‎) نیز شناخته می‌شوند، یک خانوادهٔ زبانی از زبان‌های بسیار نواخت‌بر در جنوبِ چین، شمال باختریِ هند، و آسیای جنوب شرقی است. زبان‌های تایلندی و لائو که به ترتیب زبان‌های ملیِ تایلند و لائوس هستند نیز در همین خانوادهٔ زبانی جای دارند. این خانوادهٔ زبانی چیزی نزدیک به ۱۰۰ میلیون گویشور در سراسر جهان دارد. اتنولوگ ۹۵ زبان را در این خانواده فهرست کرده که ۶۲ تایشان در شاخهٔ تای جای گرفته‌اند.گوناگونیِ زبان‌های تای-کادای در چین جنوبی، و به ویژه در گوئیژو و هاینان، نشان می‌دهد که این ناحیه باید به اورهایمات (میهنِ اصلیِ نیازبانِ یک خانوادهٔ زبانی) بسیار نزدیک باشد. تنها نزدیک به یک هزار سال پیش بود که شاخهٔ تای به سوی جنوب پیش رفت و در آسیای جنوب شرقی، جایی که پیشتر قلمروی زبان‌های استرا-آسیایی بود، جایگیر شد و ملت‌های تایلند و لائوس را پدید آورد.
نام‌های کرا-دای، دایک و کادای به کدام زبان‌ها اطلاق می‌شوند؟
{ "answer_start": [ 9 ], "text": [ "تای-کادای" ] }
PersianQuAD:2a9e5abf-b8bd-4bcd-943a-0e8da36c149f
تیمور
این نامه از قدیمی‌ترین نامه‌های مهردار فرمانروایان ایران است که در آسیای صغیر و ۱۲ روز پس از شکست تاریخی عثمانی‌ها و اسارت سلطان بایزید ایلدرم نگاشته شده‌است. نامه لحنی دوستانه دارد ولی پر از غلط‌های نوشتاری است (نامه توسط اسقف سلطانیه نگارش شده‌است) و اصل آن به شمارهٔ ۹۳۷ در خزانهٔ اسناد رسمی در پاریس بایگانی و مورخ به تاریخ سه‌شنبه ۱۸ مرداد ۷۸۱ ه‍.خ) غرهٔ محرم سنهٔ ۸۰۵ هجری برابر ماه اوت ۱۴۰۲ مسیحی) می‌باشد. نامهٔ تیمور توسط «فری جوآن مارحسیا مطران» معروف به «جان دوم» کشیش بزرگ منطقه‌ای که سلطانیه در مرکز آن قرار داشت و اصالتاً از مردم ایتالیا و فرقهٔ فرانسیسکن بود فرستاده شد. وی در ژوئن ۱۴۰۳ به پاریس رسید.
نامه‌ی تیمور توسط چه کسی فرستاده شد؟
{ "answer_start": [ 432 ], "text": [ "فری جوآن مارحسیا مطران» معروف به «جان دوم" ] }
PersianQuAD:ac3d0a74-924a-4b44-8ff8-c1eb39b8aad5
تیمور
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. به‌ویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به‌دقت به تحولات داخلی ایران می‌نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و به‌دقت برنامه‌هایش را تنظیم می‌کرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح می‌کند و به خاک و خون می‌کشد.تیمور در خانواده‌ای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه‍.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه‍.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتناب‌ناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه‍.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول می‌رساندند. این بدان جهت بود که می‌خواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
تیمور در چه سنی بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح نمود؟
{ "answer_start": [ 350 ], "text": [ "حدود پنجاه سالگی" ] }
PersianQuAD:716d0973-4f61-40b0-93e3-0e22faa89114
تیمور
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. به‌ویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به‌دقت به تحولات داخلی ایران می‌نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و به‌دقت برنامه‌هایش را تنظیم می‌کرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح می‌کند و به خاک و خون می‌کشد.تیمور در خانواده‌ای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه‍.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه‍.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتناب‌ناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه‍.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول می‌رساندند. این بدان جهت بود که می‌خواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
تیمور پس از فرمانروایی مستقل در بلخ خود را چه نامید؟
{ "answer_start": [ 1679 ], "text": [ "صاحبقران" ] }
PersianQuAD:d019a364-539b-40ad-ab7d-a5e86f002ad6
تیمور
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. به‌ویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به‌دقت به تحولات داخلی ایران می‌نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و به‌دقت برنامه‌هایش را تنظیم می‌کرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح می‌کند و به خاک و خون می‌کشد.تیمور در خانواده‌ای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه‍.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه‍.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتناب‌ناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه‍.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول می‌رساندند. این بدان جهت بود که می‌خواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
تیمور در چند سالگی بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را تصرف کرد؟
{ "answer_start": [ 355 ], "text": [ "پنجاه سالگی" ] }
PersianQuAD:05deb88b-96df-4fe2-8f8e-db1b00c01e51
تیمور
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. به‌ویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به‌دقت به تحولات داخلی ایران می‌نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و به‌دقت برنامه‌هایش را تنظیم می‌کرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح می‌کند و به خاک و خون می‌کشد.تیمور در خانواده‌ای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه‍.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه‍.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتناب‌ناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه‍.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول می‌رساندند. این بدان جهت بود که می‌خواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
نام پدر تیمور چه بود؟
{ "answer_start": [ 696 ], "text": [ "تراغای" ] }
PersianQuAD:63eeba2e-dff4-4da3-83ef-ff133903fccb
تیمور
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. به‌ویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به‌دقت به تحولات داخلی ایران می‌نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و به‌دقت برنامه‌هایش را تنظیم می‌کرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح می‌کند و به خاک و خون می‌کشد.تیمور در خانواده‌ای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه‍.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه‍.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتناب‌ناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه‍.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول می‌رساندند. این بدان جهت بود که می‌خواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
نسب تیمور به چه قبیله ای می رسد؟
{ "answer_start": [ 477 ], "text": [ "برلاس" ] }
PersianQuAD:cd7ecdbb-f0f1-4570-a021-dde98c3bf811
تیمور
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. به‌ویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به‌دقت به تحولات داخلی ایران می‌نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و به‌دقت برنامه‌هایش را تنظیم می‌کرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح می‌کند و به خاک و خون می‌کشد.تیمور در خانواده‌ای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه‍.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه‍.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتناب‌ناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه‍.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول می‌رساندند. این بدان جهت بود که می‌خواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
تیمور کدام شهر را پایتخت خویش قرار داد؟
{ "answer_start": [ 1807 ], "text": [ "سمرقند" ] }
PersianQuAD:80645a2a-3235-47ef-bb73-a04fd7446203
تیمور
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. به‌ویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به‌دقت به تحولات داخلی ایران می‌نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و به‌دقت برنامه‌هایش را تنظیم می‌کرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح می‌کند و به خاک و خون می‌کشد.تیمور در خانواده‌ای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه‍.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه‍.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتناب‌ناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه‍.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول می‌رساندند. این بدان جهت بود که می‌خواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
تیمور در چه سالی متولد شد؟
{ "answer_start": [ 613 ], "text": [ "۷۳۶" ] }
PersianQuAD:a940ab61-8563-4a69-a8a9-0a682844c2e6
تیمور
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. به‌ویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به‌دقت به تحولات داخلی ایران می‌نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و به‌دقت برنامه‌هایش را تنظیم می‌کرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح می‌کند و به خاک و خون می‌کشد.تیمور در خانواده‌ای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه‍.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه‍.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتناب‌ناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه‍.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول می‌رساندند. این بدان جهت بود که می‌خواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
همسر تیمور چه نام داشت؟
{ "answer_start": [ 1242 ], "text": [ "اولجای ترکان" ] }
PersianQuAD:7c08edf4-25b6-4706-bb24-d819f483df71
تیمور
تیمور در ابتدای جوانی هیچ نقش جدی و مهمی در تاریخ تحولات منطقهٔ خود نداشت. بسیاری رخدادها در منطقه پدید آمد اما او هیچ واکنشی نشان نداد. به‌ویژه شواهد بسیار زیادی وجود دارد که به‌دقت به تحولات داخلی ایران می‌نگریست و مواظب اختلافات موجود میان شاهان و سردستگان ایرانی و مغول بود. او منتظر فرصتی مناسب بود و به‌دقت برنامه‌هایش را تنظیم می‌کرد. تنها در حدود پنجاه سالگی است که ناگاه بخش بزرگی از آسیای مرکزی و غربی را فتح می‌کند و به خاک و خون می‌کشد.تیمور در خانواده‌ای از قبایل برلاس، یک قبیله ترک با اصالت مغول، در فرارود (ماوراءالنهر) و در شهر «کش» - از توابع سمرقند در ترکستان (آسیای مرکزی و ازبکستان فعلی)- در ۷۳۶ ه‍.ق / ۱۳۳۵ م. متولد گردید و خیلی زود در سوارکاری و تیراندازی مهارت یافت. پدرش تراغای از ملاکین متوسط شهر کش بود. در ۷۶۱ ه‍.ق / ۱۳۶۰ م. فردی به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتای، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجی برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها «شهر سبز» خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغای - تیمور گورکان - سپرد. تیمور که در چنین آشوبی قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام ۲۵ سال داشت. او از همان آغاز کار توانست با زیرکی و سیاست و با اظهار اطاعت نسبت به مهاجمان، شهر کش را از قتل و غارت نجات دهد. سپس با امیر حسین - نوادهٔ قزغن در کابل - بنای دوستی گذاشت و بالاخره خواهر او - اولجای ترکان - را به عقد ازدواج خود درآورد.تیمور به سبب همین خویشاوندی در خانوادهٔ امیر حسین به «گورکان» (به معنای داماد) مشهور شد. با این حال دوستی تیمور با امیر حسین دیری نپایید و با مرگ اولجای ترکان جنگ بین این دو امیر اجتناب‌ناپذیر شد. در آخرین نبرد، قلعهٔ هندوان نزدیک بلخ، به محاصرهٔ سپاه تیمور درآمد و امیر حسین مغلوب شد و به قتل رسید. با این پیروزی، تیمور در بلخ به فرمانروایی مستقل رسید (رمضان ۷۷۱ ه‍.ق / آوریل ۱۳۷۰ م) و خود را صاحبقران خواند. چهار تن از زنان امیر حسین را نیز به ازدواج خود درآورد و باقی را به سرداران بخشید. پس از آن به ماوراءالنهر رفت و سمرقند را پایتخت خویش ساخت.پس از قدرت یافتن یا شاید در زمان جانشینانش نسب او را به چنگیز خان مغول می‌رساندند. این بدان جهت بود که می‌خواستند خود را جانشینان چنگیز قلمداد کنند.
معنی کلمه "گورکان" چیست؟
{ "answer_start": [ 1357 ], "text": [ "داماد" ] }
PersianQuAD:ebbbf379-5697-46f2-9b10-fe863f502827
جلبک
جلبک‌های قرمز موجوداتی پرسلولی هستند که در آب‌های گرم اقیانوس‌ها زندگی می‌کنند. این جلبک‌ها به علت داشتن رنگیزه‌های فیکوسیانین (سبز مایل به آبی) و فیکواریترین (قرمز)، به رنگ‌های بنفش، سبز زیتونی، ارغوانی و صورتی و غیره دیده می‌شوند. رنگیزه‌های این جلبک‌ها برای جذب امواج نوری در اعماق دریا به روشی مناسب سازماندهی شده‌است و آن‌ها قادرند در اعماق دریا به راحتی زیست کنند. در دیواره سلولی بعضی از این جلبک‌ها کربنات کلسیم وجود دارد. از بعضی از جلبک‌های قرمز برای تهیه آگار استفاده می‌شود. چرخه زندگی جلبک‌های قرمز پیچیده بوده و معمولاً از نوع تناوب نسل است. از بعضی جلبک‌های قرمز به عنوان منبع غذایی سرشار از پروتئین استفاده می‌کنند.
چرخه زندگی جلبک‌های قرمز چگونه است
{ "answer_start": [ 512 ], "text": [ "پیچیده بوده و معمولاً از نوع تناوب نسل است" ] }
PersianQuAD:d55eebee-1109-4687-9c6b-5f03e9e339eb
جلبک
جلبک‌های قرمز موجوداتی پرسلولی هستند که در آب‌های گرم اقیانوس‌ها زندگی می‌کنند. این جلبک‌ها به علت داشتن رنگیزه‌های فیکوسیانین (سبز مایل به آبی) و فیکواریترین (قرمز)، به رنگ‌های بنفش، سبز زیتونی، ارغوانی و صورتی و غیره دیده می‌شوند. رنگیزه‌های این جلبک‌ها برای جذب امواج نوری در اعماق دریا به روشی مناسب سازماندهی شده‌است و آن‌ها قادرند در اعماق دریا به راحتی زیست کنند. در دیواره سلولی بعضی از این جلبک‌ها کربنات کلسیم وجود دارد. از بعضی از جلبک‌های قرمز برای تهیه آگار استفاده می‌شود. چرخه زندگی جلبک‌های قرمز پیچیده بوده و معمولاً از نوع تناوب نسل است. از بعضی جلبک‌های قرمز به عنوان منبع غذایی سرشار از پروتئین استفاده می‌کنند.
چه رنگیزه‌ای در جلبک‌های قرمز سبز مایل به آبی است
{ "answer_start": [ 116 ], "text": [ "فیکوسیانین" ] }
PersianQuAD:7f38e2d1-b22d-4752-b388-f230eea45a26
جلبک
جلبک‌های قرمز موجوداتی پرسلولی هستند که در آب‌های گرم اقیانوس‌ها زندگی می‌کنند. این جلبک‌ها به علت داشتن رنگیزه‌های فیکوسیانین (سبز مایل به آبی) و فیکواریترین (قرمز)، به رنگ‌های بنفش، سبز زیتونی، ارغوانی و صورتی و غیره دیده می‌شوند. رنگیزه‌های این جلبک‌ها برای جذب امواج نوری در اعماق دریا به روشی مناسب سازماندهی شده‌است و آن‌ها قادرند در اعماق دریا به راحتی زیست کنند. در دیواره سلولی بعضی از این جلبک‌ها کربنات کلسیم وجود دارد. از بعضی از جلبک‌های قرمز برای تهیه آگار استفاده می‌شود. چرخه زندگی جلبک‌های قرمز پیچیده بوده و معمولاً از نوع تناوب نسل است. از بعضی جلبک‌های قرمز به عنوان منبع غذایی سرشار از پروتئین استفاده می‌کنند.
دلیل آن‌که جلبک‌های قرمز با رنگ‌های متنوعی نظیر بنفش، سبز زیتونی و غیره دیده می‌شوند چیست
{ "answer_start": [ 99 ], "text": [ "داشتن رنگیزه‌های فیکوسیانین (سبز مایل به آبی) و فیکواریترین (قرمز)" ] }
PersianQuAD:5c766851-e9e4-41f5-9b3f-4b1240b27c1f
جلبک
جلبک‌های قرمز موجوداتی پرسلولی هستند که در آب‌های گرم اقیانوس‌ها زندگی می‌کنند. این جلبک‌ها به علت داشتن رنگیزه‌های فیکوسیانین (سبز مایل به آبی) و فیکواریترین (قرمز)، به رنگ‌های بنفش، سبز زیتونی، ارغوانی و صورتی و غیره دیده می‌شوند. رنگیزه‌های این جلبک‌ها برای جذب امواج نوری در اعماق دریا به روشی مناسب سازماندهی شده‌است و آن‌ها قادرند در اعماق دریا به راحتی زیست کنند. در دیواره سلولی بعضی از این جلبک‌ها کربنات کلسیم وجود دارد. از بعضی از جلبک‌های قرمز برای تهیه آگار استفاده می‌شود. چرخه زندگی جلبک‌های قرمز پیچیده بوده و معمولاً از نوع تناوب نسل است. از بعضی جلبک‌های قرمز به عنوان منبع غذایی سرشار از پروتئین استفاده می‌کنند.
چه رنگیزه‌هایی در جلبک‌های قرمز وجود دارد
{ "answer_start": [ 116 ], "text": [ "فیکوسیانین (سبز مایل به آبی) و فیکواریترین (قرمز)" ] }
PersianQuAD:f6e44bb6-1fbb-48d1-be5b-ebc2af79c510
جلبک
جلبک‌های قرمز موجوداتی پرسلولی هستند که در آب‌های گرم اقیانوس‌ها زندگی می‌کنند. این جلبک‌ها به علت داشتن رنگیزه‌های فیکوسیانین (سبز مایل به آبی) و فیکواریترین (قرمز)، به رنگ‌های بنفش، سبز زیتونی، ارغوانی و صورتی و غیره دیده می‌شوند. رنگیزه‌های این جلبک‌ها برای جذب امواج نوری در اعماق دریا به روشی مناسب سازماندهی شده‌است و آن‌ها قادرند در اعماق دریا به راحتی زیست کنند. در دیواره سلولی بعضی از این جلبک‌ها کربنات کلسیم وجود دارد. از بعضی از جلبک‌های قرمز برای تهیه آگار استفاده می‌شود. چرخه زندگی جلبک‌های قرمز پیچیده بوده و معمولاً از نوع تناوب نسل است. از بعضی جلبک‌های قرمز به عنوان منبع غذایی سرشار از پروتئین استفاده می‌کنند.
جلبک‌های قرمز چه موجوداتی هستند
{ "answer_start": [ 23 ], "text": [ "پرسلولی" ] }
PersianQuAD:97778019-6653-4722-94a8-1a2c3eb88ca9
جلبک
جلبک‌های قرمز موجوداتی پرسلولی هستند که در آب‌های گرم اقیانوس‌ها زندگی می‌کنند. این جلبک‌ها به علت داشتن رنگیزه‌های فیکوسیانین (سبز مایل به آبی) و فیکواریترین (قرمز)، به رنگ‌های بنفش، سبز زیتونی، ارغوانی و صورتی و غیره دیده می‌شوند. رنگیزه‌های این جلبک‌ها برای جذب امواج نوری در اعماق دریا به روشی مناسب سازماندهی شده‌است و آن‌ها قادرند در اعماق دریا به راحتی زیست کنند. در دیواره سلولی بعضی از این جلبک‌ها کربنات کلسیم وجود دارد. از بعضی از جلبک‌های قرمز برای تهیه آگار استفاده می‌شود. چرخه زندگی جلبک‌های قرمز پیچیده بوده و معمولاً از نوع تناوب نسل است. از بعضی جلبک‌های قرمز به عنوان منبع غذایی سرشار از پروتئین استفاده می‌کنند.
در صورتی که از جلبک قرمز به عنوان یک منبع غذایی استفاده شود، این ماده حاوی چه منبع غذایی است
{ "answer_start": [ 607 ], "text": [ "پروتئین" ] }
PersianQuAD:b5f561be-37cd-4499-b898-6aba1e73083b
جلبک
جلبک‌های قرمز موجوداتی پرسلولی هستند که در آب‌های گرم اقیانوس‌ها زندگی می‌کنند. این جلبک‌ها به علت داشتن رنگیزه‌های فیکوسیانین (سبز مایل به آبی) و فیکواریترین (قرمز)، به رنگ‌های بنفش، سبز زیتونی، ارغوانی و صورتی و غیره دیده می‌شوند. رنگیزه‌های این جلبک‌ها برای جذب امواج نوری در اعماق دریا به روشی مناسب سازماندهی شده‌است و آن‌ها قادرند در اعماق دریا به راحتی زیست کنند. در دیواره سلولی بعضی از این جلبک‌ها کربنات کلسیم وجود دارد. از بعضی از جلبک‌های قرمز برای تهیه آگار استفاده می‌شود. چرخه زندگی جلبک‌های قرمز پیچیده بوده و معمولاً از نوع تناوب نسل است. از بعضی جلبک‌های قرمز به عنوان منبع غذایی سرشار از پروتئین استفاده می‌کنند.
زیست بوم جلبک‌های قرمز کجا است
{ "answer_start": [ 43 ], "text": [ "آب‌های گرم اقیانوس‌ها" ] }
PersianQuAD:dc889b82-f27b-4daa-8b06-d83c46e052d7
معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا
برای جلوگیری از وقوع یک بحران غیرقابل پیش‌بینی، تصویب یک اصلاحیه جدید قانون اساسی ضروری تشخیص داده شد. در سال ۱۹۶۵، کنگره اصلاحیه بیست و پنجم قانون اساسی را به تصویب رساند و با تصویب آن در سال ۱۹۶۷ توسط مجالس قانونگذاری ایالت‌ها، این الحاقیه جنبه قانونی به خود گرفت. براساس این اصلاحیه، در صورتی که پست معاونت ریاست جمهوری خالی بماند، رئیس‌جمهور موظف است فردی را به کنگره ایالات متحده آمریکا معرفی کند و با تصویب اکثریت آراء هر دو مجلس، وی به عنوان معاون رئیس‌جمهور برگزیده می‌شود. نخستین فردی که بر اساس این اصلاحیه به عنوان معاون رئیس‌جمهور انتخاب شد، جرالد فورد بود. در جریان ماجرای رسوایی واترگیت، اگینو پیش از نیکسون استعفاء کرد و نیکسون، فورد را به عنوان جانشین وی برگزید. اگر اصلاحیه بیست و پنجم در سال ۱۹۶۷ به تصویب نرسیده بود، ۷ سال پس از آن، استعفای نیکسون، رسوایی واترگیت را به یک بحران قانونی تبدیل می‌کرد.
در جریان کدام واقعه جرالد فورد به عنوان معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا انتخاب شد؟
{ "answer_start": [ 586 ], "text": [ "رسوایی واترگیت" ] }
PersianQuAD:beb8a5cb-1d43-4cc3-a6d3-ee2dd62cee00
معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا
برای جلوگیری از وقوع یک بحران غیرقابل پیش‌بینی، تصویب یک اصلاحیه جدید قانون اساسی ضروری تشخیص داده شد. در سال ۱۹۶۵، کنگره اصلاحیه بیست و پنجم قانون اساسی را به تصویب رساند و با تصویب آن در سال ۱۹۶۷ توسط مجالس قانونگذاری ایالت‌ها، این الحاقیه جنبه قانونی به خود گرفت. براساس این اصلاحیه، در صورتی که پست معاونت ریاست جمهوری خالی بماند، رئیس‌جمهور موظف است فردی را به کنگره ایالات متحده آمریکا معرفی کند و با تصویب اکثریت آراء هر دو مجلس، وی به عنوان معاون رئیس‌جمهور برگزیده می‌شود. نخستین فردی که بر اساس این اصلاحیه به عنوان معاون رئیس‌جمهور انتخاب شد، جرالد فورد بود. در جریان ماجرای رسوایی واترگیت، اگینو پیش از نیکسون استعفاء کرد و نیکسون، فورد را به عنوان جانشین وی برگزید. اگر اصلاحیه بیست و پنجم در سال ۱۹۶۷ به تصویب نرسیده بود، ۷ سال پس از آن، استعفای نیکسون، رسوایی واترگیت را به یک بحران قانونی تبدیل می‌کرد.
در چه سالی کنگره اصلاحیه بیست و پنجم قانون اساسی را به تصویب رساند؟
{ "answer_start": [ 110 ], "text": [ "۱۹۶۵" ] }
PersianQuAD:ebd7adc6-7b4d-490a-950f-126694d65da8
معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا
برای جلوگیری از وقوع یک بحران غیرقابل پیش‌بینی، تصویب یک اصلاحیه جدید قانون اساسی ضروری تشخیص داده شد. در سال ۱۹۶۵، کنگره اصلاحیه بیست و پنجم قانون اساسی را به تصویب رساند و با تصویب آن در سال ۱۹۶۷ توسط مجالس قانونگذاری ایالت‌ها، این الحاقیه جنبه قانونی به خود گرفت. براساس این اصلاحیه، در صورتی که پست معاونت ریاست جمهوری خالی بماند، رئیس‌جمهور موظف است فردی را به کنگره ایالات متحده آمریکا معرفی کند و با تصویب اکثریت آراء هر دو مجلس، وی به عنوان معاون رئیس‌جمهور برگزیده می‌شود. نخستین فردی که بر اساس این اصلاحیه به عنوان معاون رئیس‌جمهور انتخاب شد، جرالد فورد بود. در جریان ماجرای رسوایی واترگیت، اگینو پیش از نیکسون استعفاء کرد و نیکسون، فورد را به عنوان جانشین وی برگزید. اگر اصلاحیه بیست و پنجم در سال ۱۹۶۷ به تصویب نرسیده بود، ۷ سال پس از آن، استعفای نیکسون، رسوایی واترگیت را به یک بحران قانونی تبدیل می‌کرد.
بر اساس اصلاحیه بیست و پنجم قانون اساسی، رئیس جمهور موظف است در صورت خالی بودن کدام پست فردی را به کنگره ایالات متحده آمریکا معرفی نماید؟
{ "answer_start": [ 303 ], "text": [ "معاونت ریاست جمهوری" ] }
PersianQuAD:07418606-79de-43a7-83b6-bf9e34e868c1
معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا
برای جلوگیری از وقوع یک بحران غیرقابل پیش‌بینی، تصویب یک اصلاحیه جدید قانون اساسی ضروری تشخیص داده شد. در سال ۱۹۶۵، کنگره اصلاحیه بیست و پنجم قانون اساسی را به تصویب رساند و با تصویب آن در سال ۱۹۶۷ توسط مجالس قانونگذاری ایالت‌ها، این الحاقیه جنبه قانونی به خود گرفت. براساس این اصلاحیه، در صورتی که پست معاونت ریاست جمهوری خالی بماند، رئیس‌جمهور موظف است فردی را به کنگره ایالات متحده آمریکا معرفی کند و با تصویب اکثریت آراء هر دو مجلس، وی به عنوان معاون رئیس‌جمهور برگزیده می‌شود. نخستین فردی که بر اساس این اصلاحیه به عنوان معاون رئیس‌جمهور انتخاب شد، جرالد فورد بود. در جریان ماجرای رسوایی واترگیت، اگینو پیش از نیکسون استعفاء کرد و نیکسون، فورد را به عنوان جانشین وی برگزید. اگر اصلاحیه بیست و پنجم در سال ۱۹۶۷ به تصویب نرسیده بود، ۷ سال پس از آن، استعفای نیکسون، رسوایی واترگیت را به یک بحران قانونی تبدیل می‌کرد.
اصلاحیه بیست و پنجم قانون اساسی، با تصویب چه کسی جنبه قانونی به خود گرفت؟
{ "answer_start": [ 203 ], "text": [ "مجالس قانونگذاری ایالت‌ها" ] }
PersianQuAD:0710b9a7-82da-4182-983e-d26753ea1e12
معاون رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا
برای جلوگیری از وقوع یک بحران غیرقابل پیش‌بینی، تصویب یک اصلاحیه جدید قانون اساسی ضروری تشخیص داده شد. در سال ۱۹۶۵، کنگره اصلاحیه بیست و پنجم قانون اساسی را به تصویب رساند و با تصویب آن در سال ۱۹۶۷ توسط مجالس قانونگذاری ایالت‌ها، این الحاقیه جنبه قانونی به خود گرفت. براساس این اصلاحیه، در صورتی که پست معاونت ریاست جمهوری خالی بماند، رئیس‌جمهور موظف است فردی را به کنگره ایالات متحده آمریکا معرفی کند و با تصویب اکثریت آراء هر دو مجلس، وی به عنوان معاون رئیس‌جمهور برگزیده می‌شود. نخستین فردی که بر اساس این اصلاحیه به عنوان معاون رئیس‌جمهور انتخاب شد، جرالد فورد بود. در جریان ماجرای رسوایی واترگیت، اگینو پیش از نیکسون استعفاء کرد و نیکسون، فورد را به عنوان جانشین وی برگزید. اگر اصلاحیه بیست و پنجم در سال ۱۹۶۷ به تصویب نرسیده بود، ۷ سال پس از آن، استعفای نیکسون، رسوایی واترگیت را به یک بحران قانونی تبدیل می‌کرد.
نام نخستین فردی که بر اساس اصلاحیه بیست و پنجم قانون اساسی به عنوان معاون رئیس جمهور انتخاب شد، چه بود؟
{ "answer_start": [ 554 ], "text": [ "جرالد فورد" ] }
PersianQuAD:7c8fd5d2-0e72-4e69-a5cb-7eef40665b6d
مرام‌نامه
مرام‌نامه یا منشور اخلاقی (به انگلیسی: Code of conduct) سندی رسمی است، که اصول اخلاقی، هنجارها و ارزش‌های معنوی یک نهاد، شرکت یا گروه، در آن قید می‌شود. در این سند انتظاراتی که نهاد مذکور، از لحاظ رفتارهای اخلاقی، از اعضاء در نظر دارد نیز نوشته می‌شود. منشور اخلاقی مجموعه‌ای از قوانین است، که حاوی هنجارهای اجتماعی، وظایف و مسئولیت‌های مذهبی یا رفتارهای مناسب برای یک فرد می‌باشد.از دیدگاه متخصصین سیستم‌های اداری، یک سازمان باید علاوه بر وظایف تشکیلاتی، فلسفه و رسالت اجتماعی نیز داشته باشد. منشور اخلاقی اغلب بر ۲ وجه استوار است؛ نخست کسانی که به‌عنوان مشتری یا ارباب‌رجوع یک سازمان، به‌صورت‌های مختلف با سازمان ارتباط دارند. بخش دوم افرادی هستند که ارائه خدمت به مراجعان را بر عهده دارند.محورهای منشور اخلاقی بر پایه‌هایی استوار می‌باشد، که شامل؛ نظم و انضباط در محل کار، آراستگی ظاهری، وقت‌شناسی، برخورد خوب با ارباب رجوع و رعایت ادب، احترام و نزاکت، انجام امور بر اساس عدل و انصاف و انجام امور ارباب رجوع در کمترین زمان ممکن، می‌باشد. از دیدگاه منشور اخلاقی، خدمات‌دهندگان و خدمات‌گیرندگان با رعایت منشور اخلاقی در انجام هر چه بهتر امور، بر اساس ضوابط و مقررات در پویایی و رشد سازمان‌ها، نقش دارند.
سند رسمی که هنجارها و ارزش‌ها و اصول اخلاقی یک شرکت یا نهاد در آن ذکر می‌شود، چه نا دارد؟
{ "answer_start": [ 0 ], "text": [ "مرام‌نامه" ] }
PersianQuAD:94183eb8-5c25-4953-a315-a35b7a22e1de
مرام‌نامه
مرام‌نامه یا منشور اخلاقی (به انگلیسی: Code of conduct) سندی رسمی است، که اصول اخلاقی، هنجارها و ارزش‌های معنوی یک نهاد، شرکت یا گروه، در آن قید می‌شود. در این سند انتظاراتی که نهاد مذکور، از لحاظ رفتارهای اخلاقی، از اعضاء در نظر دارد نیز نوشته می‌شود. منشور اخلاقی مجموعه‌ای از قوانین است، که حاوی هنجارهای اجتماعی، وظایف و مسئولیت‌های مذهبی یا رفتارهای مناسب برای یک فرد می‌باشد.از دیدگاه متخصصین سیستم‌های اداری، یک سازمان باید علاوه بر وظایف تشکیلاتی، فلسفه و رسالت اجتماعی نیز داشته باشد. منشور اخلاقی اغلب بر ۲ وجه استوار است؛ نخست کسانی که به‌عنوان مشتری یا ارباب‌رجوع یک سازمان، به‌صورت‌های مختلف با سازمان ارتباط دارند. بخش دوم افرادی هستند که ارائه خدمت به مراجعان را بر عهده دارند.محورهای منشور اخلاقی بر پایه‌هایی استوار می‌باشد، که شامل؛ نظم و انضباط در محل کار، آراستگی ظاهری، وقت‌شناسی، برخورد خوب با ارباب رجوع و رعایت ادب، احترام و نزاکت، انجام امور بر اساس عدل و انصاف و انجام امور ارباب رجوع در کمترین زمان ممکن، می‌باشد. از دیدگاه منشور اخلاقی، خدمات‌دهندگان و خدمات‌گیرندگان با رعایت منشور اخلاقی در انجام هر چه بهتر امور، بر اساس ضوابط و مقررات در پویایی و رشد سازمان‌ها، نقش دارند.
نام دیگر مرام‌نامه چیست؟
{ "answer_start": [ 13 ], "text": [ "منشور اخلاقی" ] }
PersianQuAD:4a1c2e1c-9514-43a0-b8d4-de5827db3168
مرام‌نامه
مرام‌نامه یا منشور اخلاقی (به انگلیسی: Code of conduct) سندی رسمی است، که اصول اخلاقی، هنجارها و ارزش‌های معنوی یک نهاد، شرکت یا گروه، در آن قید می‌شود. در این سند انتظاراتی که نهاد مذکور، از لحاظ رفتارهای اخلاقی، از اعضاء در نظر دارد نیز نوشته می‌شود. منشور اخلاقی مجموعه‌ای از قوانین است، که حاوی هنجارهای اجتماعی، وظایف و مسئولیت‌های مذهبی یا رفتارهای مناسب برای یک فرد می‌باشد.از دیدگاه متخصصین سیستم‌های اداری، یک سازمان باید علاوه بر وظایف تشکیلاتی، فلسفه و رسالت اجتماعی نیز داشته باشد. منشور اخلاقی اغلب بر ۲ وجه استوار است؛ نخست کسانی که به‌عنوان مشتری یا ارباب‌رجوع یک سازمان، به‌صورت‌های مختلف با سازمان ارتباط دارند. بخش دوم افرادی هستند که ارائه خدمت به مراجعان را بر عهده دارند.محورهای منشور اخلاقی بر پایه‌هایی استوار می‌باشد، که شامل؛ نظم و انضباط در محل کار، آراستگی ظاهری، وقت‌شناسی، برخورد خوب با ارباب رجوع و رعایت ادب، احترام و نزاکت، انجام امور بر اساس عدل و انصاف و انجام امور ارباب رجوع در کمترین زمان ممکن، می‌باشد. از دیدگاه منشور اخلاقی، خدمات‌دهندگان و خدمات‌گیرندگان با رعایت منشور اخلاقی در انجام هر چه بهتر امور، بر اساس ضوابط و مقررات در پویایی و رشد سازمان‌ها، نقش دارند.
یکی از اصولی که مرام‌نامه بر آن استوار است را نام ببرید؟
{ "answer_start": [ 791 ], "text": [ "وقت‌شناسی" ] }
PersianQuAD:e1cc1c60-fca1-4a0f-8200-a6a50ab03ff7
طرح‌واره (روانشناسی)
تطبیق به معنی ایجاد یک طرحواره‌ی جدید است که با محیط جدید سازگارتر باشد. تطبیق همچنان می‌تواند به عنوان محدودیت گذاشتن بر طرحواره‌ی کنونی تفسیر شود. تطبیق هنگامی استفاده می‌شود که تشبیه (شبیه‌سازی) شکست بخورد. تشبیه به استفاده از طرحواره‌ی فعلی برای درک جهان اطراف گفته می‌شود. پیاژه معتقد بود، طرحواره بر زندگی روزمره اعمال می‌شود. از این رو افراد به طور طبیعی اطلاعات را تطبیق داده و تشبیه می‌کنند. برای مثال، اگر مرغی که در مثال قبلی گفته شد، پرهای قرمز داشته باشد، باب می‌تواند یک طرحواره‌ی جدید به وجود آورد که می‌گوید «مرغ‌های پرقرمز می‌توانند تخم بگذارند.» این طرحواره می‌توانند در آینده تغییر کرده یا از بین برود.
چه کسی معتقد بود طرحواره بر زندگی روزمره اعمال می‌شود؟
{ "answer_start": [ 278 ], "text": [ "پیاژه" ] }
PersianQuAD:1adf1285-427c-417c-b145-4a6663bb98c8
طرح‌واره (روانشناسی)
تطبیق به معنی ایجاد یک طرحواره‌ی جدید است که با محیط جدید سازگارتر باشد. تطبیق همچنان می‌تواند به عنوان محدودیت گذاشتن بر طرحواره‌ی کنونی تفسیر شود. تطبیق هنگامی استفاده می‌شود که تشبیه (شبیه‌سازی) شکست بخورد. تشبیه به استفاده از طرحواره‌ی فعلی برای درک جهان اطراف گفته می‌شود. پیاژه معتقد بود، طرحواره بر زندگی روزمره اعمال می‌شود. از این رو افراد به طور طبیعی اطلاعات را تطبیق داده و تشبیه می‌کنند. برای مثال، اگر مرغی که در مثال قبلی گفته شد، پرهای قرمز داشته باشد، باب می‌تواند یک طرحواره‌ی جدید به وجود آورد که می‌گوید «مرغ‌های پرقرمز می‌توانند تخم بگذارند.» این طرحواره می‌توانند در آینده تغییر کرده یا از بین برود.
ایجاد یک طرحواره جدید و سازگار با محیط جدید چه نامیده می‌شود؟
{ "answer_start": [ 0 ], "text": [ "تطبیق" ] }
PersianQuAD:185b812d-5b6d-42ff-8d2a-45564d80cdd8
طرح‌واره (روانشناسی)
تطبیق به معنی ایجاد یک طرحواره‌ی جدید است که با محیط جدید سازگارتر باشد. تطبیق همچنان می‌تواند به عنوان محدودیت گذاشتن بر طرحواره‌ی کنونی تفسیر شود. تطبیق هنگامی استفاده می‌شود که تشبیه (شبیه‌سازی) شکست بخورد. تشبیه به استفاده از طرحواره‌ی فعلی برای درک جهان اطراف گفته می‌شود. پیاژه معتقد بود، طرحواره بر زندگی روزمره اعمال می‌شود. از این رو افراد به طور طبیعی اطلاعات را تطبیق داده و تشبیه می‌کنند. برای مثال، اگر مرغی که در مثال قبلی گفته شد، پرهای قرمز داشته باشد، باب می‌تواند یک طرحواره‌ی جدید به وجود آورد که می‌گوید «مرغ‌های پرقرمز می‌توانند تخم بگذارند.» این طرحواره می‌توانند در آینده تغییر کرده یا از بین برود.
تطبیق به عنوان محدودیت گذاشتن بر چه چیزی می‌تواند باشد؟
{ "answer_start": [ 122 ], "text": [ "طرحواره‌ی کنونی" ] }
PersianQuAD:d33232ed-40d4-4a37-922b-cfab67fcd28f
طرح‌واره (روانشناسی)
تطبیق به معنی ایجاد یک طرحواره‌ی جدید است که با محیط جدید سازگارتر باشد. تطبیق همچنان می‌تواند به عنوان محدودیت گذاشتن بر طرحواره‌ی کنونی تفسیر شود. تطبیق هنگامی استفاده می‌شود که تشبیه (شبیه‌سازی) شکست بخورد. تشبیه به استفاده از طرحواره‌ی فعلی برای درک جهان اطراف گفته می‌شود. پیاژه معتقد بود، طرحواره بر زندگی روزمره اعمال می‌شود. از این رو افراد به طور طبیعی اطلاعات را تطبیق داده و تشبیه می‌کنند. برای مثال، اگر مرغی که در مثال قبلی گفته شد، پرهای قرمز داشته باشد، باب می‌تواند یک طرحواره‌ی جدید به وجود آورد که می‌گوید «مرغ‌های پرقرمز می‌توانند تخم بگذارند.» این طرحواره می‌توانند در آینده تغییر کرده یا از بین برود.
با شکست چه چیزی از تطبیق استفاده می‌شود؟
{ "answer_start": [ 180 ], "text": [ "تشبیه (شبیه‌سازی)" ] }
PersianQuAD:d5193e27-9293-4d84-82a0-4ba3c4906822
طرح‌واره (روانشناسی)
تطبیق به معنی ایجاد یک طرحواره‌ی جدید است که با محیط جدید سازگارتر باشد. تطبیق همچنان می‌تواند به عنوان محدودیت گذاشتن بر طرحواره‌ی کنونی تفسیر شود. تطبیق هنگامی استفاده می‌شود که تشبیه (شبیه‌سازی) شکست بخورد. تشبیه به استفاده از طرحواره‌ی فعلی برای درک جهان اطراف گفته می‌شود. پیاژه معتقد بود، طرحواره بر زندگی روزمره اعمال می‌شود. از این رو افراد به طور طبیعی اطلاعات را تطبیق داده و تشبیه می‌کنند. برای مثال، اگر مرغی که در مثال قبلی گفته شد، پرهای قرمز داشته باشد، باب می‌تواند یک طرحواره‌ی جدید به وجود آورد که می‌گوید «مرغ‌های پرقرمز می‌توانند تخم بگذارند.» این طرحواره می‌توانند در آینده تغییر کرده یا از بین برود.
استفاده از طرحواره‌های فعلی برای درک جهان چه نامیده می‌شوند؟
{ "answer_start": [ 210 ], "text": [ "تشبیه" ] }
PersianQuAD:0b1b1f45-f3bc-4622-82a0-6fd7f5541167
طرح‌واره (روانشناسی)
در دهه‌ی ۷۰ میلادی، ماروین مینسکی که یک مهندس کامپیوتر بود، تلاش می‌کرد ماشینی بسازد که توانایی‌های شبه‌انسانی داشته باشند. در همان زمان که وی در تلاش بود راه حلی برای سختی‌هایی که با آن‌ها مواجه می‌شد پیدا کند، به کارهای بارتلت برخورد و فهمید که اگر بخواهد ماشینی بسازد که مانند انسان‌ها رفتار کند، نیاز است تا ماشین‌ها از دانش قبلی و ذخیره‌شده‌ی خود برای حل کردن مسائل استفاده کنند.در عوض، او آنچه را که به عنوان سازه فریم شناخته می‌شود ایجاد کرد، تا بتواند استفاده از دانش را در ماشین‌ها نمایان سازد. او مفهوم دانش چارچوبی را به عنوان راهی برای تعامل با اطلاعات جدید ایجاد کرد. وی پیشنهاد کرد که اطلاعات گسترده و ثابت، به عنوان چارچوب ارائه می‌شوند، اما همچنین دارای شکاف‌هایی هستند که طیف وسیعی از مقادیر مختلف را می‌پذیرند؛ پس اگر جهان چیزی برای پر کردن شکاف نداشت، شکاف با مقدار پیش‌فرض خود پر می‌شود. به خاطر کار مینسکی، امروزه کامپیوترها تاثیر قوی‌تری بر روانشناسی دارند. در دهه‌ی ۸۰ میلادی، دیوید راملهارت، با گسترش ایده‌ی مینسکی، یک تئوری صریح روانشناسی ارائه داد.راجر شانک و رابرت ابلسون، ایده‌ای را مطرح کردند که به عنوان یک دانش عمومی حاصل از توالی اتفاقات شناخته می‌شود. این کار منجر به بسیاری از مطالعات تجربی شد که نشان می‌دادند، ارائه‌ی یک طرحواره‌ی مرتبط می‌تواند درک و فراخوانی را ارتقا دهد.
ماروین مینسکی به دنبال ساختن چه وسیله ای بود؟
{ "answer_start": [ 60 ], "text": [ "تلاش می‌کرد ماشینی بسازد که توانایی‌های شبه‌انسانی داشته باشند" ] }