Chapter
int64
1
61
Part
int64
1
76
Bait
int64
1
890
Mesra
int64
1
2
Text
stringlengths
18
34
8
12
32
1
بفرمود تا دخترش رفت پیش
8
12
32
2
همی دست برزد به رخسار خویش
8
12
33
1
دو گل رابدو نرگس خوابدار
8
12
33
2
همی شست تا شد گلان آبدار
8
12
34
1
به رودابه گفت ای سرافراز ماه
8
12
34
2
گزین کردی از ناز برگاه چاه
8
12
35
1
چه ماند از نکو داشتی در جهان
8
12
35
2
که ننمودمت آشکار و نهان
8
12
36
1
ستمگر چرا گشتی ای ماه‌روی
8
12
36
2
همه رازها پیش مادر بگوی
8
12
37
1
که این زن ز پیش که آید همی
8
12
37
2
به پیشت ز بهر چه آید همی
8
12
38
1
سخن بر چه سانست و آن مرد کیست
8
12
38
2
که زیبای سربند و انگشتریست
8
12
39
1
ز گنج بزرگ افسر تازیان
8
12
39
2
به ما ماند بسیار سود و زیان
8
12
40
1
بدین نام بد دادخواهی به باد
8
12
40
2
چو من زاده‌ام دخت هرگز مباد
8
12
41
1
زمین دید رودابه و پشت پای
8
12
41
2
فرو ماند از خشم مادر به جای
8
12
42
1
فرو ریخت از دیدگان آب مهر
8
12
42
2
به خون دو نرگس بیاراست چهر
8
12
43
1
به مادر چنین گفت کای پر خرد
8
12
43
2
همی مهر جان مرا بشکرد
8
12
44
1
مرا مام فرخ نزادی ز بن
8
12
44
2
نرفتی ز من نیک یا بد سخن
8
12
45
1
سپهدار دستان به کابل بماند
8
12
45
2
چنین مهر اویم بر آتش نشاند
8
12
46
1
چنان تنگ شد بر دلم بر جهان
8
12
46
2
که گریان شدم آشکار و نهان
8
12
47
1
نخواهم بدن زنده بی‌روی او
8
12
47
2
جهانم نیرزد به یک موی او
8
12
48
1
بدان کو مرا دید و بامن نشست
8
12
48
2
به پیمان گرفتیم دستش بدست
8
12
49
1
فرستاده شد نزد سام بزرگ
8
12
49
2
فرستاد پاسخ به زال سترگ
8
12
50
1
زمانی بپیچید و دستور بود
8
12
50
2
سخنهای بایسته گفت و شنود
8
12
51
1
فرستاده را داد بسیار چیز
8
12
51
2
شنیدم همه پاسخ سام نیز
8
12
52
1
به دست همین زن که کندیش موی
8
12
52
2
زدی بر زمین و کشیدی به روی
8
12
53
1
فرستاده آرندهٔ نامه بود
8
12
53
2
مرا پاسخ نامه این جامه بود
8
12
54
1
فروماند سیندخت زان گفت‌گوی
8
12
54
2
پسند آمدش زال را جفت اوی
8
12
55
1
چنین داد پاسخ که این خرد نیست
8
12
55
2
چو دستان ز پرمایگان گرد نیست
8
12
56
1
بزرگست پور جهان پهلوان
8
12
56
2
همش نام و هم رای روشن روان
8
12
57
1
هنرها همه هست و آهو یکی
8
12
57
2
که گردد هنر پیش او اندکی
8
12
58
1
شود شاه گیتی بدین خشمناک
8
12
58
2
ز کابل برآرد به خورشید خاک
8
12
59
1
نخواهد که از تخم ما بر زمین
8
12
59
2
کسی پای خوار اندر آرد به زین
8
12
60
1
رها کرد زن را و بنواختش
8
12
60
2
چنان کرد پیدا که نشناختش
8
12
61
1
چنان دید رودابه را در نهان
8
12
61
2
کجا نشنود پند کس در جهان
8
12
62
1
بیامد ز تیمار گریان بخفت
8
12
62
2
همی پوست بر تنش گفتی بکفت
8
13
1
1
چو آمد ز درگاه مهراب شاد
8
13
1
2
همی کرد از زال بسیار یاد
8
13
2
1
گرانمایه سیندخت را خفته دید
8
13
2
2
رخش پژمریده دل آشفته دید
8
13
3
1
بپرسید و گفتا چه بودت بگوی
8
13
3
2
چرا پژمرید آن چو گلبرگ روی
8
13
4
1
چنین داد پاسخ به مهراب باز
8
13
4
2
که اندیشه اندر دلم شد دراز
8
13
5
1
ازین کاخ آباد و این خواسته
8
13
5
2
وزین تازی اسپان آراسته
8
13
6
1
وزین بندگان سپهبدپرست
8
13
6
2
ازین تاج و این خسروانی نشست
8
13
7
1
وزین چهره و سرو بالای ما
8
13
7
2
وزین نام و این دانش و رای ما
8
13
8
1
بدین آبداری و این راستی
8
13
8
2
زمان تا زمان آورد کاستی
8
13
9
1
به ناکام باید به دشمن سپرد
8
13
9
2
همه رنج ما باد باید شمرد
8
13
10
1
یکی تنگ تابوت ازین بهر ماست
8
13
10
2
درختی که تریاک او زهر ماست
8
13
11
1
بکشتیم و دادیم آبش به رنج
8
13
11
2
بیاویختیم از برش تاج و گنج
8
13
12
1
چو بر شد به خورشید و شد سایه‌دار
8
13
12
2
به خاک اندر آمد سر مایه‌دار
8
13
13
1
برینست فرجام و انجام ما
8
13
13
2
بدان تا کجا باشد آرام ما
8
13
14
1
به سیندخت مهراب گفت این سخن
8
13
14
2
نوآوردی و نو نگردد کهن
8
13
15
1
سرای سپنجی بدین سان بود
8
13
15
2
خرد یافته زو هراسان بود
8
13
16
1
یکی اندر آید دگر بگذرد
8
13
16
2
گذر نی که چرخش همی بسپرد
8
13
17
1
به شادی و انده نگردد دگر
8
13
17
2
برین نیست پیکار با دادگر
8
13
18
1
بدو گفت سیندخت این داستان
8
13
18
2
بروی دگر بر نهد باستان
8
13
19
1
خرد یافته موبد نیک بخت
8
13
19
2
به فرزند زد داستان درخت