fa
stringlengths
3
1.98k
en
stringlengths
5
2k
sco
float64
1
1
رفتم اونجا، ميدوني، تا بهش بگم...
I went over there, you know, to tell him how...
1
اما آن حیوان وحشی که زمانی زنده بود و دیگر زنده نیست هشتمی است و با وجود آن [یا: و با این وجود، او] یکی از آن هفت نفر می باشد و به سوی هلاکت میرود".(90)
11 And the beast that was, and is not, even he is the eighth, yet is one of the seven and goeth into perdition.
1
رئیس جمهور فرانسه امانوئل ماکرون (در تصویر) فقط با اظهارات خود در یک مجله راست فرانسوی ، رسوایی دیپلماتیک ایجاد کرد که وی مهاجران قانونی آفریقایی را به باندهای غیرقانونی اوکراینی یا بلغاری ترجیح داد.
France’s President Emmanuel Macron just told a French far-right magazine that he preferred legal immigrants from Guinea or Cote d’Ivoire to the illegal Ukrainian or Bulgarian...
1
آمریکایی ها معتقدند که کار سخت کلید موفقیت است.
Americans believe that key factor for success is hard work.
1
متن کامل گزارش پزشکي مذکور نيز به عنوان پيوست فنی قابل دانلود بوده و مطالعه آن به تمامی کارشناسان توصیه می گردد.
The full text of the medical report can also be downloaded as a technical attachment and its study is recommended to all experts.
1
لبخند بزنید این که هزینه ای ندارد
Smile because it costs nothing..
1
بنده هم به عنوان یکی از داوران این مسابقات دعوت شدم.
I was invited along as one of the judges.
1
و در اخر، خيلي مهم بود
And in the end, it mattered too much.
1
نیز متفاوت خواهد بود.
He will be different, too.
1
تنها راه خفه کردنش ای نه که توش پول ندا زی،
The only way to stop that thing is not to feed it any nickels.
1
نه دیگه اون آدم قبل نیستی شدی یه آدم دیگه که یادم نمیره
You wouldn’t have become this person that I don’t know anymore.
1
اونوقت من بهش حسادت میکردم که من انجامش ندادم
And there I was, jealous I wasn't the one who'd done it.
1
چون اونا هم مثل ما یک لحظه هم نخوابیدن اون، اون صدای 4:
Because they, like us, hadn't had a wink of sleep. That. That... 4:26.
1
در همین حال، منابع کره ای چینی در شن یانگ، استان لیائونینگ نیز گزارش دادند که فراریان کره شمالی یکی پس از دیگری در این شهر دستگیر می شوند. در اواسط ماه گذشته، یکی از آشنایان یک مرد کره ای-چینی زمانی که ارتباطش را با دوست دخترش (یک فراری از کره شمالی) که در یک کافه تریا در نزدیکی ایستگاه شن یانگ کار می کرد، قطع شد، درخواست کمک کرد.
Meanwhile, Korean sources in Shenyang, Liaoning Province, also reported that a number of North Korean women have been arrested one after another in the city. In the middle of last month, a Korean male acquaintance of mine called me asking for help, saying that he had lost contact with his girlfriend (a North Korean woman who had defected), who worked in a restaurant near Shenyang Station.
1
فکر میکردم که اگر روح باشم و یا روح بشوم، چون میتوانم راه بروم،
I thought, if I'm a ghost, I'll BE a ghost! I'll walk.
1
این فرشها همانند تابلو قاب شده و بر روی دیوار نصب میگردند.
The facet joints are like tiles on a roof, overlapping one another.
1
اما هنگامی که سرمایه گذاری اولیه را انجام دادید در ادامه نیازی به صرف هزینه ی دیگری برای جذب ترافیک به وب سایتتان ندارید.
However, once you have made the initial investment, there is no ongoing cost to keep attracting traffic to your content.
1
نقشهی اینترنتی ساحل و کرانهی رقومی NOAA، این امکان را به شما میدهد تا متوجه شوید لیدار ساحلی در ایالات متحده، دقیقاً کجا واقع شده است.
NOAA’s Digital Coast webmap gives you the ability to know exactly where coastal LiDAR is located in the United States.
1
خب، نظریه های شما بهتر شدن؟
- So are your ideas any clearer now?
1
...من حتی24ساعت هم وقت ندارم،آخ سرم
I don't even have 24 hours left. My head...
1
میشه به ثانیه صبر کنی؟
Can you hang on a sec?
1
بخاطر اعتراف شجاعانه اي که کردن، بيايد آقاي سو هيوکمون رو تشويق کنيم
Let's encourage our Soo Hyuk, who made a brave confession.
1
به جاش الان بهش زنگ زدی می دونی چرا؟
But you call her now. You know why?
1
برای رسیدن به این جا ما نیاز داریم که با طرف دیگر در سطح انسانی ارتباط پیدا کنیم.
To get there, you need to connect with the other party on a human level.
1
امیدوارم انشالله هر چه زودتر حق پیروز شود.
And, hopefully he will soon!
1
حرف کی رو میخواید باور کنید ؟ شکی نیست که بازپرس ..
Well, no doubt the prosecution over here is gonna make the suggestion that your mind starts playing tricks on you when you get older.
1
اوکی، پس ممکنه وقتش باشه که قانون نیویورک به روز بشه تو قرن 21
Okay, so maybe it's time we update New York law into the 21st Century.
1
سپس شما را در آن باز می گرداند و باز به صورتی ویژه بیرون می آورد،
God made you grow from the earth. He will make you return to it and then take you out of it again.
1
آن زمان او تقریبا ۹ ماه با عبدل یکجا بود.
At that time, she had been dating Abdul for around nine months.
1
مبارزه با استرس با تغذیه سالم
Fight Stress with Healthy Eating
1
و عاشق فيلم "آرماگدون" هستم
And I've got a soft spot for Armageddon.
1
70٪ احتمال خرید از طریق موبایل بیشتر است
70% more likely to buy via mobile.
1
خب حالا من به همه میگم حقیقت این نبوده
Yeah, well, I'm gonna make sure everybody knows it wasn't!
1
هرچي سفارش داده بودي رو گرفتم.
I got whatever you ordered.
1
حال چه بايد کرد؟
What on earth do you make of it?
1
از سوی دیگر، ویروسها سلولهایی ندارند.
On the other hand, viruses don’t have a cell.
1
تقریبا نزدیک شیش ماهه که دیوینو جای خودشو تغییر میده پواتیه,فرانسه
Devineaux was quietly transferred from his department in Poitiers, France, nearly six months ago.
1
به طور کلی ، اغلب پزشکان دو تا سه سال را صرف تمرین به عنوان یک افسر پزشک مقیم (RMO) (یا همان دستیار پزشکی ) در یک بیمارستان قبل از شروع آموزش تخصصی میکنند .
In general, most doctors who complete medical degree in Australia spend two to three years practicing as a Resident Medical Officer (RMO) in a hospital before commencing specialist training.
1
بنابراین Dauntless همان بازی Monster Hunter است.
Dauntless is a monster hunter free-to-play.
1
بانويي از شانگهاي
The Lady from Shanghai
1
«اقدام بهداشت گیاهی» ـ هر گونه قانون، مقرره یا روش رسمی با هدف جلوگیری از ورود و یا گسترش آفات.
"Phytosanitary measure" - any legislation, regulation or official procedure having the purpose to prevent the introduction and/or spread of pests;
1
آنها را از سیمایشان می شناسی، با اصرار (چیزی) از مردم نمی خواهند.[1]
Thou shalt know them by their (Unfailing) mark: They beg not importunately from all the sundry.
1
فکر نمیکنی یه توضیح بهم بدهکاری؟
Don't you think you owe me an explanation?
1
این پاپوشه؟
Is this a frame job?
1
بنابراین اکنون می فهمید که اصطلاح "backlink" به این معنی است که به SEO مرتبط است.
So now you have got the meaning of the word "backlink" because it relates to SEO.
1
تلویزیون دولتی سعودی گزارش می دهد ۵۰ هزار سرباز و نیروی پلیس که با هلی کوپتر و زره پوش مجهز شده اند در حال آماده باش قرار دارند. تعداد زیادی آمبولانس، ماشین آتش نشانی و خودرو ی پلیس نیز به چشم می خورد.
Saudi government TV reports 50,000 soldiers and police, backed by helicopters and armored vehicles, are being deployed. Scores of ambulances, firetrucks, and police trucks were also visible, amid the security detail.
1
از نظر تکنیکی، او از همه مهارت ها برخوردار است.
Physically, he's got all the skills.
1
بنابراین او به بیرون رفت و یک هدیه برای مادر من خریداری شده است.”
So he went out and bought a present for my mother."
1
آنگاه مورد برکت قرار خواهید گرفت.»
Then you’ll receive a blessing.”
1
کمک فنر سانتافه 2700 کایابا و کره ای اصل
Shock Santa Fe 2700 Kayaba and Korean Article
1
من فکر کردم تو یه چیزی رو فراموش میکنی
I thought you lacked one element.
1
مطمئنم که به زودی خبرهایی میرسه
I am sure that there will be news soon.
1
مقامات مربوطه در انتظار ورود آنها گرد هم آمده بودند و تنها حفاظشان از آفتاب، همان چترهای معمولی هر روزی بود.
The officials were there with no more protection against the sun than ordinary umbrellas
1
تنها انتخابتون اينه که مقابلشون بايستيد حتي اگه به قيمت بعضي چيز ها براتون تموم بششه
Your only choice is to stand up to them, even if it costs you something.
1
حالا باید یه اسم خوشمزه کشف کنیم اسم مستعار برای این جنگ
Now we have to invent a delicious bekkende nickname for this war.
1
[ ] در حالی که بعضی از طرفداران بهداشت عمومی سیگاریهای الکترونیکی را به عنوان یک کمک موثر برای توقف مصرف سیگار می دانند، برخی دیگر از خطرات بالقوه مانند سطح بالای نیکوتین هشدار می دهند.
[] While some public health advocates consider e-cigarettes an effective aid for smoking cessation, others warn about the potential risks, such as the high levels of nicotine.
1
که دربارهی روابط بین انسانها و روباتها تحقیق میکرد. من هنوز رؤیای ساختن یک چراغ مطالعهی واقعی
It was one of the first groups researching the relationships between humans and robots.
1
بعضیا سگهایی که یه عمر بزرگشون کردنو ول میکنن
Some owners abandon their dogs they raised for their whole lives.
1
هرچند، تیم آنها با محدودیتهای بخصوصی روبرو شد.
But the teams faces extraordinary limitations.
1
یکی از سربازا منو دید، درسته؟
One of the soldiers saw me, right?
1
سپس شما پس از اینها میرا هستید
Then indeed, after that you are to die.
1
ترس و نه بیشتر
Fear and nothing else.
1
نگران چي هستي؟
- What are you worried about?
1
و ازت محافظت میکنم
And I'll take care of you.
1
اینو داخل شقیقه اش فرو کن
...you put it through his temple.
1
این کار می تواند اطمینان حاصل کند که فرد دچار شرایط خاص دیگر و یا مرگ نمی شود، و درمان لازم برای غلبه بر مسمومیت الکلی را دریافت می کند.
This can ensure that the person doesn't develop any other serious conditions or die, and get the necessary treatment to overcome alcohol poisoning.
1
امیدی به فرار یا انجام هر کار خوب یا بدی نداشت، تنها احساس میکرد که باید حلقه را بگیرد و آن را در دست کند».
Not with the hope of escape, or of doing anything, either good or bad: he simply felt that he must take the Ring and put it on his finger.
1
من حدس میزنم که این ترکیبی است، ما با معدنچیها مکالمه داریم، با شرکتهای بیمه مکالمه داریم و با تنظیمکننده مقررات مکالمه داریم زیرا هیچگونه مقررات جهانی در مورد استانداردهای باطله وجود ندارد و میبینیم که امروز برخی از کشورهای بزرگتر مقررات مختلفی ایالت به ایالت دارند.
JC: I guess it’s a mix, we have conversations with miners, we have conversations with insurance companies and we have conversations with regulators because there have been no global regulations on tailings standards and we see that today some of the bigger countries have different regulations State by State.
1
بچه من يه پرچم نيست
My baby's not a flag.
1
کارگردان : Eliza Hittman
A film by Eliza Hittman
1
یعنی اگه ماموریت بهم نمیخورد میخواستم همه روز رو بمونم
I mean, if I wasn't on duty, I'd have stayed all day.
1
تو همش دنبال آدمايي هستي که شيمي خوبي باهات داشته باشن اما همه موضوع اين نيست
You keep looking for people you have that chemical thing with, but that's not the whole package.
1
من يکي از طرفداراي پروپاقرص شما هستم، آقاي کورتز
I am tremendous fan of your work Mr. Cortez.
1
همین الان یه پیغام فوری گرفتم
I've just received an urgent message.
1
شما باید مدرکی از عملکرد تحصیلی بالاتر از حد متوسط را ارائه دهید ، در فعالیت های داوطلبانه به نفع جامعه در کشور خود فعالانه فعالیت داشته باشید و علاقه مند به مسائل سیاسی باشید .
You’ll need to present proof of an above-average academic accomplishment, have been keenly involved in voluntary work for the advantage of society in your home country, and have an interest in political matters.
1
- ShopSavvy (رایگان) - این برنامه آندروید اسکن کدهای QR، اما همچنین اسکن کدهای UPC و بهترین قیمت در نزدیکی شما را می یابد. که من پیدا کردم آن را به کم کردن سرعت وقتی که من استفاده می شود به استفاده از آن با این حال خواننده بد کد QR برای گوشی نیست.
- ShopSavvy (Free) – This Android app scans QR codes but also scans UPC codes and finds the best prices near you.
1
تنها روش برای ورود به برنامه ویزای تنوع فرهنگی 2013 را از طریق این فرایند الکترونیکی است.
The sole method for entry to the 2018 Diversity Visa Program is through this electronic process.
1
به چه جراتي مي خواد بازجويي رسمي راه بندازه؟
We'll see how he goes. That rude jerk.
1
آکروبات بازها سرِجاشون بودن، و يه نمايشِ حسابي برامون اجرا کردن.
Acrobats were in the place, put on quite a show for us.
1
اون پدر بچه منه، و دلیلی که زندگیمون تموم شد بخاطر کاری که اون کرد نبود
He's the father of my children, and the reason our marriage fell apart wasn't because of what he did to me but because of what he didn't do with me.
1
آره. شاید اینطوری یخِ قلبشون هم آب شه
That might thaw their frozen hearts.
1
چرا جلوشو نگرفتی؟
Why didn't you stop it? Why didn't you stop it?
1
تمومش هم نمیکنه
It'll never be the end again.
1
سس و و
Food and Cosmetic
1
دخترهایش را صدا زد و گفت: او را ببرید داخل.
She called him and he said “bring her right in.”
1
مبلغی که پرداخت میکنی خیلی خیلی باصرفه
The price you are paying is way too high.
1
من سه بار صدات زدم، کِیت!
I just said your name three times, Kate.
1
او به من گفت: «آن را بردار و بخور.
He said to me, ’Take it and eat it.
1
در نخستین حمله، دنکیشوت چنان ضربتی کاری با شمشیر بر یکی از قاطرچیان نواخت
to begin with, Don Quixote delivered a slash at one of them
1
به گزارش پایگاه خبری المسله نیوز به نقل از منابع امنیتی در وزارت کشور عراق انفجار یک بمب کنار جاده ای در منطقه زعفرانیه در جنوب شرقی بغداد یک نفر را کشت و چهار تن دیگر را زخمی کرد.
Another bombing in the New Baghdad district in southeastern Baghdad killed one person and wounded 10, while the car bombing in the Al Meshtel district in southeastern Baghdad led to one dead and 13 injured, he said.
1
باید از اینجا بری دکتر-
You've got to get out of here. Doctor.
1
بیا از مغزمون استفاده کنیم، نباید عجله کنیم
Let's use our heads. Is the time to save.
1
بان گی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد، ساعاتی اندک پس از انتشار خبر قتل سه نوجوان اسرائیلی ربوده شده این جنایت را محکوم کرد و نوشت «نمی توان برای چنین کشتاری که مردم یک کشور عامدانه مورد هدف قرار می گیرند، هیچ توجیهی را عنوان کرد». بیانیه دبیر کل سازمان ملل ابراز امیدواری می کند که اسرائیل و فلسطینی ها ضمن همکاری با یکدیگر بتوانند قاتلان را یافته، آنها را به پای میز محاکمه بیآورند (وبسایت سازمان ملل متحد، سی ام ژوئن 2014).
A few hours after the deaths of the three Israeli youths were announced, UN Secretary General Ban-ki Moon said in a statement that “There can be no justification for the deliberate killing of civilians,” and that he hoped "Israeli and Palestinian authorities will work together to bring the perpetrators swiftly to justice."[3]
1
رفتی دنبال اون؟
Did you go after him?
1
هنگامی که این عمل را انجام نمی دهد او را تحسین کنید.
Praise him when he does not.
1
بتدریج مردم به طور کلی به رسانه های دیجیتالی عادت میکنند.
People are gradually getting used to digital media in general.
1
زن کنسول خیلی کمک حال شد.
The consul's wife has been very helpful.
1
این چیزی بود که نتونستم ازش خارج بشم
It was something I could never get out.
1
برخی از داوطلبان سنسورهای تشخیص زلزله را به همراه دارند که شبیه فلش درایوهای USBاست که معمولا برای ذخیره و انتقال فایلهای کامپیوتری استفاده میشود.
Some volunteers host quake sensors that resemble the finger-sized USB flash drives commonly used to store and transfer computer files.
1
وارد شدن به مرکز کنترل بیماری
Getting into the CDC.
1