fa
stringlengths 3
1.98k
| en
stringlengths 5
2k
| sco
float64 1
1
|
---|---|---|
مرگ را میتوان طور دیگری هم دید.
|
We can also look at death in another way.
| 1 |
مقالات موضوعی سفارش تبلیغات ارسال مقاله درباره ما ورود Remember Me Log in Forgot your password?
|
Username password Keep me logged in Forgot Your Password?
| 1 |
- ممنون که اومدی.
|
-It was good of you to come.
| 1 |
. من تو رو خاک کردم . برات گريه کردم
|
I buried you, Lily. I mourned you.
| 1 |
من يه رئيس به اسم "اليوت سالاد" دارم؟ !
|
I have a boss named Elliot Salad?
| 1 |
ميخواي الان بکني؟
|
Would you do it?
| 1 |
ميخوايم کار کنيم
|
We want to work!
| 1 |
مي دونستم بايد توي کلاس شيمي بيشتر گوش ميدادم
|
I knew I should've paid more attention in Chemistry class.
| 1 |
نکات نقل مکان به آلمان نقل مکان به آلمان زمان هیجان انگیزی است، اما تعداد زیادی موارد مهم هستند که از پیش باید در نظر گرفته شوند.
|
Tips on Moving to Germany Moving to Germany is an exciting time, but there are a number of important elements to consider beforehand.
| 1 |
نگران ظرف ها نباش من ترتیبشون رو میدم
|
Don't worry about the dishes. I'll take care of them.
| 1 |
- نه. منم ازش خوشم نمیاد
|
- No, I don't like it either.
| 1 |
نوابغ می دانند که چگونه در اجتماعات جدید فکر کنند ، همه چیز را از دیدگاه های مختلف، بهتر از هر کس دیگری ببینند.
|
Geniuses know how to think in new combinations, see things from a different perspective, than anyone else.
| 1 |
نوع مطلب: برچسب ها: آموزش رانندگی، آموزشگاه رانندگی، آموزش رانندگی به گواهینامه دارها، آموزش رانندگی خصوصی، آموزش رانندگی حرفه ای، آموزش رانندگی باخودرو شخصی شما، آموزش رانندگی به بانوان،
|
Content type: Tags: driving, driving school, driving license owners, teaching private driving, driver training professionals, training Bakhvdrv your personal driving, driver education to women,
| 1 |
هرچند قانون کلیسا صراحتاً کاردینالها را از اداره کردن کلیسا منع میکند.
|
The Constitution of Honduras prohibits clergy from serving as president.
| 1 |
- همانطور که گفتم آنها کار کرده اند.
|
Like I said, they work.
| 1 |
همچنین ستاره های دنباله دار مشکوک به آوردن عناصری هستند که احتمالا زندگی خودراه انداز ایجاد می کند .
|
Comets are also suspected of having brought the elements which may have bootstrapped life.
| 1 |
و ازتون محافظتم ميکنم
|
And I'll protect you as well.
| 1 |
و در طول دوران بارداری، آموزش و پرورش زایمان می تواند به زنان کمک کند تا بره های کار را توسعه دهند تا زایمان بتوانند به بهترین نحو در بهترین و سالم ترین راه ها گسترش یابند.
|
And, over the course of the pregnancy, childbirth education can help women develop plans for labor so that labor and birth can unfold optimally in the safest, healthiest way possible.
| 1 |
و دریافتم که دریاچه زنده است
|
And find out the ship is alive.
| 1 |
وسیله ی آن می تواند فایل های FLV خود به فرمت های مختلفی از جمه AVI، MPEG, WMV, MP4 و … تبدیل کنید
|
convert and split videos among AVI, DivX, XviD, MPEG, WMV, ASF, MOV, QT, RealMedia formats.
| 1 |
یک زندانی در ملاء عام در نوشهر به دار آویخته شدPosted on نوامبر 19, 2011 | بدون دیدگاهحقوق بشر ایران، ۲۸ آبان ماه ۱۳۹۰: به گزارش رسانه های ایران بامداد شنبه ۲۱ آبان ماه یک زندانی در ملاء عام در نوشهر به دار آویخته شد. به" گزارش […]
|
One man was hanged publicly in northern IranPosted on November 18, 2011 | No CommentsIran Human Rights, November 18: One man was hanged in public in the north Iranian city of Noshahr reported the state run Iranian media.
| 1 |
۱- جسد هیتلر هرگز پیدا نشد.
|
Number 1: Hitler's body was never found.
| 1 |
آلیوت (روسی: Алеу́ты) که معمولاً در زبان داخلی اسکیموهای آلوت اونانگان (گویش شرقی)، اونانگاس (گویش غربی)، خوانده میشود و Унаңан (اوناگاکس مفرد یعنی "مردم")، این زبان بومیان جزایر آلیوتیان است.
|
The Aleuts (/əˈljuːt, ˈæl.juːt/; Russian: Алеу́ты Aleúty), who are usually known in the Aleut language by the endonyms Unangan (eastern dialect), Unangas (western dialect), Унаңан (lit. "people", singular is Unangax̂), are the indigenous people of the Aleutian Islands.
| 1 |
از متن تخطی نکن
|
Stick to the script.
| 1 |
از نوع چیزی که نمیتوان در روی زمین متوجه شد،
|
The sort of thing you can't see down on the ground
| 1 |
اسکار داشت میومد تورو ببینه
|
Oscar was coming to meet you.
| 1 |
اگه دوباره زنگبزنه
|
I still want to know.
| 1 |
اما اون معنای پشتش رو میبینه
|
But he can see the meaning behind it.
| 1 |
اهالی کارولینای جنوبی در انقلاب آمریکا
|
Category: People of South Carolina in the American Revolution
| 1 |
این چیزا واسه منم چیز آسونی نیست.باشه؟
|
This isn't easy for me either, all right?
| 1 |
این چیز بدی نیست چرا که این یک طراحی جذاب و کلاسیک است.
|
This is not that strange, because it is a true design classic.
| 1 |
این رویدادها شرح رفتار GC ، JIT ، ThreadPool و Interop را در اختیار ما قرار می دهند.
|
These events describe the behavior of GC, JIT, ThreadPool, and interop.
| 1 |
این قبل از قرارداد الجزایر بود؟
|
Was it before the ecumenical movement?
| 1 |
این موجود چشمهای بزرگ و تعداد بسیار زیادی دندان داشته است که نشان میدهد احتمالاً شکارچی بوده است.»
|
“It has big eyes and lots of teeth, so it was probably a predator.”
| 1 |
... با باز شدن بازار بورس ارزش سهام اين شرکت 100 برابر ميشه
|
..the stock of this company will go up 100 times.
| 1 |
باشه، بچهها، قراره بهترین قسمت خونه رو ببینیم -ایول
|
[Julia] Alright guys, let's see the best part of the house.
| 1 |
با فوم چيزي درست کردين؟
|
What about anything with foam?
| 1 |
باید مقدمات سفرش رو آماده کنیم؟
|
Do we need to prepare the materials?
| 1 |
بخاطر مستقل بودن و تصميمات خودم رو گرفتنه
|
It's about having the independence of making your own decision.
| 1 |
برادرت هم اینارو دوست داره
|
Your brother loves these too.
| 1 |
برخی از مطالعات نشان میدهد که میانگین پیشرفت، 2.4 درجه در سال در طول 5 سال است و در سالمندان اسکولیوز به طور متوسط بیش از 10 درجه، افزایش مییابد.
|
Some studies have found a mean progression of 2.4 degrees per year over the course of five years, and in adolescents scoliosis on average progresses more than 10 degrees after 22 years.
| 1 |
برنامه بصورت خودکار فعال خواهد شد
|
The program will automatically activate
| 1 |
بنابراین، هر امضای دیجیتال به تراکنشی وصله که در اون استفاده میشه.
|
A digital signature is using a private key that keeps the identity of the signatory.
| 1 |
به طور کلی ، روشهای ایجاد کننده سوء جذب منجر به کاهش وزن بیشترینسبت به روشهای محدودکننده می شوند. با این حال ، آنها دارای ریسک بالاتری هستند. تجزیه و تحلیل متاآنالیز از دانشگاه کالیفرنیا ، لس آنجلس ، کاهش وزن را در طی 36 ماه گزارش می دهد: [1]
|
In general, the malabsorptive procedures lead to more weight loss than the restrictive procedures; however, they have a higher risk profile. A meta-analysis from University of California, Los Angeles, reports the following weight loss at 36 months:[1]
| 1 |
به همین دلیل من یک جایگاه خاص برای آنها اختصاص دادهام.
|
That’s why I’ve dedicated a special point to them.
| 1 |
جذب کربن بیشتر باعث افزایش سرعت آن خواهد شد، بنابراین صندوق تأمین مالی جنگل های کاستاریکا در حال کار با صاحبخانه هایی است که طی چند سال آینده گیاهان 7 میلیون درخت را در مزارع گاو و قهوه بکار خواهد برد.
|
Absorbing more carbon will speed it along, so Costa Rica’s forestry-financing agency is working with landowners to plant 7 million trees on cattle and coffee farms in the next few years.
| 1 |
چرا به لکسی دربارهات نگفتم، پسر؟
|
Why didn't I tell Lexi about you, man?
| 1 |
چگونه با بیمار در حال مرگ صحبت کنیم؟
|
How do you talk to a dying patient?
| 1 |
چیو چجوری انجام بدیم؟
|
How should we do what?
| 1 |
حتما درباره محله زندگیمون به فرمانده گفت
|
He would definitely tell him about the place we live.
| 1 |
حتما میخوای به سمت بالا و چپ نگاه کنم.
|
You must want me to look up and to the left.
| 1 |
حروف مصری که پس از کشورگشاییهای ناپلئون احیا شده بود تبدیل به حروف سیاه و پیوسته شد که یکی از اصولیترین فرمهای حروف نگاری آن دوره شد و قالبهای چوبی در این دوره متداول شد.
|
The painted areas became the negative space while the original white ground became bold jagged lines piercing the blackness award for one of these paintings.
| 1 |
حسابداری سادهتری هم وجود دارد!
|
Accounting is also simpler.
| 1 |
درد در دست ها و پاها که با تغییرات حرکت و دما بدتر می شود
|
• pain in the hands and feet that gets worse with movement and temperature changes
| 1 |
درستی و راستکرداری از مظاهر دیگر استحکام اخلاقی اوست؛ از این نظر فسادناپذیر بود.
|
This true virtue (as opposed to prideful self-righteousness) is genuinely attractive.
| 1 |
در وین، زنها در رینگاشتراسه رژه میرفتند و بنرهایی به افتخار شهدای کمون پاریس حمل میکردند.
|
In Vienna, women paraded on the Ringstrasse and carried banners honoring the martyrs of the Paris Commune.
| 1 |
دقت کنید هر خط که با علامت تعجب آغاز میشود یک توضیح متنی است.
|
Each line that starts with an exclamation mark is a comment.
| 1 |
دونگ ها به مامانت نگاه کن
|
Dong-He, look at your Mother.
| 1 |
راستش رو بخواید من هم خیلی مشتاق هستم که در افریقای جنوبی زندگی کنم ...
|
Overall, I’m really excited about eating in South Africa.
| 1 |
راستش رو بگم...
|
To be honest... I didn't.
| 1 |
رده: شهرهای بندری در کارائیب
|
Port cities in the Caribbean
| 1 |
روز پنجشنبه، باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا روسیه را ترغیب کرد مستقیما با دولت جدید اوکراین مذاکره کند.
|
On Thursday, Mr. Obama urged Russia to negotiate directly with the newly-elected Ukrainian government.
| 1 |
شاید خودت نخوای باشی، ولی اینکار کمکی بهت نمیکنه.
|
You may not want to be, but you can't help yourself.
| 1 |
شرکت خودروسازی آستون مارتین قصد دارد زیردریایی بسازد!
|
Aston Martin has made a submarine!
| 1 |
شما می دانید که من صحبت می کنم، بله؟ شاید شما در یک وضعیت آسیب پذیر قرار داشته باشید، حتی اگر نتیجه نهایی نتواند و تغییر نخواهد کرد - تعطیلات مدرسه در تعطیلات مدرسه باقی می ماند، سلب حق اقامه دعوی خانه برای جلوگیری از محرومیت در منزل بود، تشخیص رفتن بود تشخیص خود را ادامه دهید - دیگر انسانی که با دسترسی به منابع، اطلاعات یا مقامات (سرپرست مدرسه یا حسابدار یا پزشک) مشارکت داشته باشد، می تواند حضور داشته باشد، تماس چشم و شأن شما را به عهده بگیرد.
|
Perhaps you’ve been in a vulnerable situation, when even if the ultimate outcome could not and would not change—the school suspension was going to stay the school suspension, the home foreclosure was going to stay the home foreclosure, the diagnosis was going to stay the diagnosis—the other human being involved with access to resources, information, or authority (the head of school or the accountant or the doctor) was able to be present, make eye contact, and treat you with dignity.
| 1 |
عاشق کار بودن مهم است.
|
Loving your workout is important.
| 1 |
فکر مي کردم هستيم
|
I thought we were exclusive.
| 1 |
-قسمت کاريش برملا شه
|
- into his side business.
| 1 |
کار درست رو انجام بده
|
Do what is right.
| 1 |
کار ساده ای تو نیویورک نیست جایی که ساختمان ها میتونه
|
No easy task in New York, where the buildings can reflect...
| 1 |
کاری که ما معمولا می کنیم، نه؟».
|
It’s what we usually do, isn’t it?
| 1 |
کدام حیوان برای من مناسب است؟
|
Which tier is good for me?
| 1 |
کریمی: دوست دارم به فوتبال اروپا برگردم
|
Messi: I'd like to return to Argentinian football...
| 1 |
گفته شده است که تزریق دز سوم واکسن کرونا برای آن دسته از شهروندانی که از سیستم ایمنی ضعیف برخوردارند باید دستکم ۲۸ روز پس از دز دوم صورت گیرد.
|
Timing: The third dose of either the Pfizer or Moderna vaccine should be administered at least 28 days following the second dose.
| 1 |
ما میریم و با مخلفات بیشتر برمی گردیم
|
We'll come back with more details.
| 1 |
ما هر جا که بریم آرامش رو پیدا میکنیم.
|
We take our comfort wherever we find it.
| 1 |
مثلا ما میدانیم كه تجربه ذهنی بصری كاملا به فرایندهایی در قشر بینایی مرتبط است.
|
We know, for example, that the subjective experience of vision is closely linked to processes in the visual cortex.
| 1 |
مردم نیز از او استقبال کردند.
|
People there also welcomed him.
| 1 |
مسیر حرکت آنها نیز به صورت دقیق رصد می شود.
|
Their movements are tracked closely.
| 1 |
معرفی کشور انگلستان لندن پایتخت کشور انگلستان Please follow and like us:
|
Please FOLLOW and like us:
| 1 |
من از دریاها عبور میکنم و از زنگ ها میگذرم تا راهمو به سمت تو پیدا کنم
|
I would brave the oceans and sail past the sirens to find my way back to you.
| 1 |
من و وون سون ميخوايم [وون سون: پسر بزرگ شاهزاده]
|
*Won Son and I are both willing to die here.
| 1 |
میتونید با هم از چاله ها دوری و از آتیش جلوگیری کنید
|
You can avoid puddles and prevent fires together.
| 1 |
می دونی چقدر به دست اوردنت سخت بود؟
|
It was so difficult to make you mine.
| 1 |
نفت غذا برای
|
Oil for Food
| 1 |
نقش من توی برنامه الهی چیه؟
|
What is my role in the Divine Plan?
| 1 |
نگاه کنند، طبعا ما هم نمیتوانیم این کار را انجام دهیم.
|
Oh wait, we can't do that either.
| 1 |
نمیتوانید اولویتهای زیادی داشته باشید.
|
You can’t have lots of priorities.
| 1 |
نه اولین سفرش.
|
Not my first trip.
| 1 |
هر شرکت و حتی هر کشور به استراتژی مردمی نیاز دارند ، و باید به سرعت اقدام کنیم . و این استراتژی مردمی چهار بخش دارد .
|
Every company, but also every country, needs a people strategy, and to act on it immediately, and such a people strategy consists of four parts.
| 1 |
هزینههای معلولیت و مزایای کهنه سربازان و هزینههای بهره اخذ وام برای پرداخت هزینه جنگها، سهم بسیار فزایندهای در هزینه جنگهای پس از ۹/۱۱ ایالات متحده دارد.
|
Veterans benefits and disability spending, and the cost of interest on borrowing to pay for the wars, will comprise an increasingly large share of the costs of the US post-9/11 wars.”
| 1 |
همانطوریکه کیسینجر و شولتز به آن اشاره کردند ما در هر قدم با مخالفت این کشورها روبرو خواهیم شد و دست آخر به این خواهد انجامید که آمریکا و نه ایران ٬ ایزوله خواهد شد.
|
As Kissinger and Shultz point out, we will be fought every step of the way, leaving the United States, not Iran, isolated.
| 1 |
هنوز هم نمیدانم کارم درست بود یانه.
|
Not sure if I am just doing something wrong, Ian.
| 1 |
و دارم میرم خونه لباس عوض کنم باشه.
|
And I'm heading home to change.
| 1 |
و هر كجا بر ايشان دست يافتيد آنان را بكشيد، و همان گونه كه شما را بيرون راندند، آنان را بيرون برانيد، [چرا كه] فتنه [=شرك] از قتل بدتر است، [با اين همه] در كنار مسجد الحرام با آنان جنگ مكنيد، مگر آنكه با شما در آن جا به جنگ درآيند، پس اگر با شما جنگيدند، آنان را بكشيد، كه كيفر كافران چنين است.
|
And kill them wherever you find them, and drive them out from whence they drove you out, and persecution is severer than slaughter, and do not fight with them at the Sacred Mosque until they fight with you in it, but if they do fight you, then slay them; such is the recompense of the unbelievers.
| 1 |
يالا فرار کن ، زود باش .
|
Come on, you start running.
| 1 |
يکروز وقتي دوچرخه سواري ميکرد افتاد تو رودخانه
|
One day she was riding her bike and she fell in the river.
| 1 |
يه نفر کشته شدش؟ ؟ اره..
|
- A man was killed?
| 1 |
یک راه ساده برای استفاده از خلبان اردو زدن، این است که موضوع را از منظر نام تجاری خود پوشش دهید، به اشتراک گذاری بینش ها، نظرات و تجربیات خود را با یک مخاطب هدف مشابه.
|
A simple way to use newsjacking is to cover the topic from the perspective of your own brand, sharing your own insights, opinions or experiences with a similar target audience.
| 1 |
یک روز مانده به انتخابات یونان، خیابان های آتن چه حال و هوایی دارد؟
|
The streets of Athens near the Greek parliament are a familiar sight to locals and tourists alike.
| 1 |