fa
stringlengths
3
1.98k
en
stringlengths
5
2k
sco
float64
1
1
دیگرانی هم هستند و من میخواهم که این مساله با صداقت برای مردم بیان بشود.»
There are others, and I want this to be explained to the people explicitly.”
1
سایتهایی که در واقع واسطه میان
Websites that actually do stuff
1
سعید رهنما: نکتهی اخیر شما به سؤال بعدی من مربوط میشود.
RR: Your point about communicating goes into my next question.
1
شاید به جای پاداش آنها را جریمه کنم.
So I may delete it rather than pay for it.
1
عقیده دارم اگر بمب افکن هامون ورود پیدا کنند روسها تسلیم میشن
I think if our bombers get through, the Russians will surrender.
1
علاوه بر این، لوبیا سبز غنی از کاروتن، ویتامین C، B، PP، و همچنین مواد معدنی - آهن، کلسیم، منیزیم، سدیم، روی، مس است. تمام این اجزا کمک می کنند تا سطح قند خون طبیعی خود را حفظ کنند.
In addition, the sash beans are rich in carotene, vitamins C, B, PP, as well as minerals - iron, calcium, magnesium, sodium, zinc, copper. All of these components help to maintain normal blood sugar levels.
1
فقط میخوام بدونی نمیتونیم از هم جدا بشیم
I just want to know why we can't detach ourselves, huh?
1
قانون ، پیشگیری از جرم
UN News - Law & Crime Prevention
1
قضیه چطوریه؟
How does this all work?
1
کسايي که تا پاي جون پاش وايسن
Those who will be bonded to him even in death.
1
کی پرنده باهوشه کوچولوئه؟ بزن قدش،دوستم
Oh, I'll bring it by tomorrow!
1
کیفر کسانی که (بر حکومت اسلامی میشورند و بر احکام شریعت میتازند و بدینوسیله) با خدا و پیغمبرش میجنگند، و در روی زمین (با تهدید امنیّت مردم و سلب حقوق انسانها، مثلاً از راه راهزنی و غارت کاروانها) دست به فساد میزنند، این است که (در برابر کشتن مردم) کشته شوند، یا (در برابر کشتن مردم و غصب اموال) به دار زده شوند، یا (در برابر راهزنی و غصب اموال، تنها) دست و پای آنان در جهت عکس یکدیگر بریده شود، و یا این که (در برابر قطع طریق و تهدید، تنها) از جائی به جائی تبعید گردند و یا زندانی شوند. این رسوائی آنان در دنیا است، و برای ایشان در آخرت مجازات بزرگی است. [[«یُحَارِبُونَ»: میجنگند. «فَسَاداً»: حال است و به جای (مُفْسِدِینَ) به کار رفته است و یا این که مفعولٌله است. «یُصَلَّبُوا»: به دار زده شوند. «مِنْ خِلافٍ»: عکس یکدیگر؛ یعنی دست راست و پای چپ، و اگر جنایت تکرار شد، دست چپ و پای راستِ باقیمانده. «یُنفَوْا»: تبعید شوند. زندانی شوند. «خِزْیٌ»: خواری. رسوائی.]]
Those that make war against God and His Messenger and spread disorder in the land shall be put to death or crucified or have their hands and feet cut off on alternate sides, or be banished from the country. They shall be disgraced in this world, and then severely punished in the Hereafter,
1
،لباسي که من ميخوام بدوزم .تا حالا هرگز دوخته نشده
The dress I intend to make, has never been made before.
1
مطمئنا به زودی به خونه میرسیم
I know we'll reach home soon.
1
ممکن است دردی داشته باشید که به سرطان شما ربطی ندارد.
Remember that some pain might have nothing to do with your cancer.
1
ممکنه امروز مقداری برداشت داشته باشیم.
Might actually get some harvesting in today.
1
من با این درد زندگی كرده ام.
I have lived with such pain.
1
من دیگه نمیتونم راه بیام
I can't go any further.
1
من فقط می خواهم حقیقت رو بدونم
I just want to know the truth.
1
منو توی تخت ندیدی
Don't you see me in bed?
1
ميدونم اون تويي.
I know you are in there.
1
نمیتونن به خاطر این اخراجت کنن
They can't fire you for that.
1
نه آنان و نه پدرانشان به اين [گفتار] دانشى ندارند. سخن بزرگى است كه از دهانشان بيرون مىآيد. [و] جز دروغ نمىگويند
Neither they nor their fathers had any knowledge of such utterance (that God has begotten a son). Whatever they say about (this matter) is vicious blasphemy and plain lies.
1
هر اسرائیلی می داند که این کار ضروری بوده، چون تظاهرکنندگان به موانع مرزی یورش آورده بودند و چیزی نمانده بود به داخل اسرائیل سرازیر شوند.
Every Israeli knows that this was necessary because the demonstrators stormed the fence and were about to swarm into Israel.
1
همچنین گفته شده است که تا سال 2020 میلادی در بخشهای رایانه، ریاضیات، معماری و مهندسی 2 میلیون فرصت شغلی جدید ایجاد میشود.
It also states that 2 million new jobs will open up by 2020 in areas like computing, math, architecture and engineering.
1
و حالا میخام اون نامه رو به شما بفروشم و قیمتی که من میخوام حمایت آشکارتون از برنامه آرژانتینه
And now I am going to sell you that letter, and the price I ask is your public support of the Argentine scheme.
1
وی در 10 سپتامبر 2018، او اعلام کرد که از علی بابا بازنشسته خواهد شد و کار آموزشی را دنبال می کند.
On 10 September 2018, China’s richest man Jack Ma announced that he will retire from Alibaba and pursue educational charity work.
1
یک درام بزنید- اینجا-
- give a drum roll. - Here.
1
یک کلبه کوچک آن جا قرار گرفته است.
A small town lay there.
1
یه چیزی درآورده و گذشته توی یه کیسه
He took something out and put it into a bag.
1
3. درجه مواد، آلیاژ و خواص (ترکیب شیمیایی)
3. Material Grade ,alloy and temper .(Chemical Composition)
1
آنها میگویند این به بدی یک بیمارستان منطقه جنگی نظامی است.
They say it's as bad a military war zone hospital.
1
آیا این باور که فرشتگان الهی زن هستند، درست است ؟
They really do think they are God’s gift to women, don’t they?
1
اتفاقی که داره میافته، مثبته ولی ای کاش زودتر اتفاق میافتاد
What is happening is positive, but I wish it had happened earlier.
1
از اینجا برو صدامو نمیشنوی؟
Get out here! Hear me, don't you?
1
از گوشواره خوشت میاد؟
You like the earrings?
1
اگر طبیعت واقعی حمایت آمریکا از سازمانهای تروریستی مثل سازمان مجاهدین بیش از این شناخته شود، روایت حاضر برای فریب افکار عموم در مورد مداخله آمریکا در عراق و سوریه، با شکست مواجه خواهد شد.
If the true nature of America’s support for terrorist organizations like MEK were more widely known, the current narrative driving US intervention in Iraq and Syria would crumble.
1
. اما شما اينو نگفتيد
But that's not what you said.
1
"اما "مکس چشمش رو روي استعدادهاش بسته بود
But Max, he was blind to her gifts.
1
اون زيباترين چيزي نيست که من تا حالا ديدم سلام
- It's not the prettiest thing I've ever seen.
1
-اينو نگه دار، ميرم يه حمامي پيدا کنم
-Hold on to this. I'm gonna find a bathroom.
1
ایمانی که خود را در با چشمان خداوند ببینید
Learn to see yourself with God’s eyes.
1
اینجا چه کار میکنی؟ - .بیا تو ماشین-
- What are you doing here?
1
- این موقعیت را تا یک دقیقه نگه دارید و مجددا در سمت چپ تکرار کنید.
Stay in this position for a couple of seconds and take a few deep breaths.
1
باید پادشاهی چولا رو از درگیری های خانوادگی نجات بدیم
We must save the Chola kingdom from a murderous family strife.
1
بدتر از اون موقع تو میدان "کنمور"ـه که تیم ساکس برندهی لیگ شد
It's worse than Kenmore Square when the Sox won the series.
1
بعد از پایان سؤالهایم به من گفته شد که وقت آن رسیده که بازگردم.
After the last question, I was told it was time to go back.
1
به او میگوید خیلی حرف میزنی.
She says you talk too much.
1
به خاطر داشته باشید که قالب سازی تنها به هنرهای زیبا محدود نمی شود.
Note that they are not limited to the fine arts.
1
بهش گفتم پیشرفت قابل توجهی داشتیم
- I told him we have noticed a great improvement.
1
پارکر بغلش کرد و اون روش تف کرد ولي پارکر زياد از اين قضيه ناراحت نشد.
Parker hugged her and she spit up on him, but Parker didn't seem to care.
1
توآمریکابستههاروبازمیکنن ... بهشلاکتوزاضافهمیکننومیشهسهکیلو ! کهاونطرفصدو پنجاههزاردلارمی ارزه !
In the United States, they cut it, add lactose and it becomes three kilos which are worth a 150,000 there.
1
توفقط بايد خفه شي
Will you just shut the fuck up?
1
جزئیات را در www.kinoeyes.eu مشاهده کنید ... [+]
See in detail at www.kinoeyes.eu... [+]
1
جشنواره فیلم فجر
International Fajr Film Festival
1
جهانی "Deca" یکی از استروئیدهای آنابولیک است که به طور گسترده استفاده می شود.
World wide "Deca" is one of the most widely used anabolic steroids.
1
چرا پلیس ها خونه ما رو بازرسی کردن
Why did the cops search our house?
1
چرا قبل از ورزش نوشیدن قهوه مناسب است؟
Why is it Bad to Drink Coffee Before Running?
1
حالا جعبهاي که ته کيف هست رو بردار و بازش کن
Okay, now grab the box at the bottom of the bag and open it up.
1
. " حالا وايسا و تماشا کن " . " شخصا ماسکِتو ميکنم "
Wait and see. I'll personally take off your mask...
1
حرف بزن نه تلفن قطع نشد
As per the contract, the portfolios should reach here by 1 o'clock.
1
حق نداري منو ببري اونجا
Don't you dare take me there!
1
خب، ببينم، من و مامانت ميخواستيم يه حالي ازتون بپرسيم.
So, look, your mom and i just wanted to check in.
1
در تاریخ 20 دسامبر 2013، مجمع عمومی سازمان ملل متحد (UNGA) در 68اُمین نشست خود، روز سوم مارس (12 اسفند) را به عنوان روز جهانی حیاتوحش اعلام کرد.
On 20 December 2013, at its 68th session, the United Nations General Assembly (UNGA) proclaimed 3 March, the day of signature of the Convention on International Trade in Endangered Species of Wild Fauna and Flora (CITES), as UN World Wildlife Day to celebrate and raise awareness of the world’s wild animals and plants.
1
! رفتارهای سازمانی را با ارزشهای عملیاتی هماهنگ می سازد.
· Align organizational behaviors with operating values
1
ساعت رو ببین. باید به حسابداری زنگ بزنم.
I've got to call accounting.
1
شما منو با 60,000 یوان اخراج کردین.
You dismissed me with ¥60,000.
1
شونه م درد می کنه بریم
Why does my shoulder hurt?
1
طبق اصل 370 قانون اساسی هند، این منطقه به جز در مسایل دفاعی و امور خارجی، در سایر ...
Article 370 mentions that except for Defence, Foreign Affairs,
1
علی نوروزفف از نویسندگان صداهای جهانی که برای فرانت لاین کلوب می نویسد، سئوالاتی را مطرح کرده که بسیاری در آذربایجان می پرسند.
It could be anybody, but why is there no concrete news as to what actually happened?
1
فقط یه چرخی میزدم و به عنوان گروگان اونجا موندم
I just ran around and stayed there as a hostage.
1
قرص کافيه عمل جراحي کافيه ديگه مدرسه عوض کردن بسه
Enough pills, enough operations, enough changing schools.
1
کي حرف از مامان من زد؟
Why are we talking about Mom?
1
گزارش تصویری _ انجمن حفظ محیط کوهستان
Gallery _ Mountain Environment Protection Society
1
[مارک] غذاهای ایتالیایی، این آشپزی است که تقریباً از فقر ساخته شده است، پس اگر بخواهند مرغی را بکشند،
[Mark] Italian cuisine, it's a cuisine that was developed out of poverty almost, so if they're gonna kill a chicken, there's no way that they're going to waste anything about the chicken.
1
- ما مجبور نيستيم ديگه اينطوري فکر کنيم
We don't have to think like that any more.
1
ما می توانیم یکنواختی روشنایی و رنگی صفحه نمایش LED را با آزمایش رنگ های RGB و سفید خود بررسی کنیم.
We can check the brightness and color uniformity of LED displays by testing their RGB and white colors.
1
معیارهای اصلی همکاری میان کشورهای بریکس+می تواند شامل موارد زیر باشد:
The main modalities of cooperation between BRICS+ countries could involve the following:
1
-ممنون که اومدین .
- Thanks for coming
1
من جراحی رو ادامه می دم
We're switching the operating surgeon.
1
ميدونستي که "هاروي" بازپرس قضايي بوده ؟ -نه، نبود .
Did you know that Harvey, uh, was a prosecutor?
1
میذاری الان حرف بزنم یا چی؟
Let me talk now or what?
1
نکته این است که اکثریت مردم به سادگی نمی دانند که روش های آموزش بی خشونت در دسترس هستند.
The point is, the majority of the population simply doesn’t know that nonviolent training methods are available.
1
نمیدونیم دیگه چیکار میکنه
We don't know what else she'll do.
1
نه، بزار فقط من حرف بزنم
No, just let me do the talking.
1
و بعدش فهمیدم باید بخاطر خسارات وارده یه چک واسه صاحبخونهام بنویسم
AND THEN I REALIZE I GOTTA WRITE A CHECK TO COVER THE DAMAGES TO MY LANDLORD,
1
يه نگاهي بنداز بامزه نيستش؟
Take a look. How cute is this?
1
آره، توی اتاق خیلی خوب منظورت رو رسوندی.
Yeah, you made that very clear in the room.
1
آیا برندهشدن در بخت آزمایی میتواند شما را خوشحالتر کند؟
Does winning the lottery make you happier?
1
اسمم "سِر" هست آقایِ سِر
The name is Sir. Mr. Sir.
1
اگر فکر می کنید راه رفتن با کفش های پاشنه بلند آسان است، دوباره فکر کنید!
If you think you can get away with old shoes, think again.
1
اهداف این جستوجو عبارت است از 1) شناسایی و قانونی کردن سیگنالهای اولیه تغییرات در تنظیم شرکت و محیط صنعت و بازار؛ 2) پیشبینی ایجاد یا انحراف از بخشهای جدید بازار؛ 3) درک روندهای نوظهور در رفتار مشتری؛ 4) کشف فشارهای مخرب احتمالی بر مدلهای کسبوکار فعلی و 5) پیشبینی ظهور تکنولوژیها و رقبای جدید.
The objectives of this search for intelligence are (1) to identify and validate early signals of changes in the company’s regulatory, industry and market environment; (2) to anticipate the creation or convergence of new market segments; (3) to sense emerging trends in customer behavior; (4) to detect likely disruptive pressures on current business models; and (5) to anticipate the emergence of new technologies and competitors.
1
اين اسم يه گياه حشره خواره
This is the name of an insect-eating plant.
1
اين يک برنامه ي پژوهشگريه
This is a scholarship program.
1
این برادران طراحی آشپزخانه جدید خود را سیستم سرویس سریع نامگذاری کردن
- [Narrator] The brothers named their new kitchen design the Speedee Service System,
1
این فیلمنامه براساس مقاله دیوید گرن در سال ۲۰۰۳ در در نیویورکر با عنوان «پیر مرد و تفنگ» است که بعداً در کتاب شیطان و شرلوک هلمز نوشته ی گرن جمع آوری شد.
The film is based on David Grann’s 2003 article in The New Yorker titled “The Old Man and the Gun”, which was later collected in Grann’s book The Devil and Sherlock Holmes.
1
این مقاله شامل فهرست فرودگاههای اندونزی است که بر پایهٔ مکان قرارگیری آنها مرتب شده است.
List of ports in Indonesia, sorted by location.
1
(با دستش صورتش رو میپوشونه)
(He covers his face with his arm.)
1
براي همين هم آوردمش
That's why I brought it.
1
بعد از یک مدتی، می بینید به سختی می توانید به کاری که در حال انجامش بودید برگردید.
After some time, you’ll find it hard to get back to what you were doing.
1