fa
stringlengths 3
1.98k
| en
stringlengths 5
2k
| sco
float64 1
1
|
---|---|---|
«گاردهای سرخ»، دستههای مسلح کارگران، سربازان و روشنفکران به پادگانها و ادارههای دولتی حمله بردند، مراکز حساس را به تصرف درآوردند و وزرای دولت موقت را در «کاخ زمستانی» دستگیر کردند. | Through the Red Guards, paramilitary organizations of revolutionary workers, sailors and soldiers; the Soviet government was able to storm The Winter Palace and officially abolishing the Provisional government. | 1 |
"تغییرات اقلیمی، درسته یا غلط؟" | I mean, "Climate change, true or false?" | 1 |
ارائه بهترین کیفیت با منوی متنوع | Provide the best people with diversity | 1 |
به یک مکان آفتابی بروید. | Moving to a sunny location. | 1 |
بنظرم مراجعه به آراء عمومی راهنمایی خیلی بدی است در رابطه بامیزان اعتمادی که براستی وجود دارد ، زیرا آنها تلاش در جهت زدودن قضاوت خوبی دارند که صرف اعتماد کردن می شود. | I think the polls are very bad guides to the level of trust that actually exists, because they try to obliterate the good judgment that goes into placing trust. | 1 |
شما ماشينو روشن گذاشتيد | You left the engine running. | 1 |
چطور جرات میکنی به من دروغ بگی؟ | How dare you lie to me. | 1 |
زنگ بزن اون شاید ب کمکت نیاز داره ، کی میدونه | Dial, he may need help. Who knows. | 1 |
بیگ ماوس فقط کسایی که روی بیگ ماوس شرط بستن | Big Mouse. Only people who bet on Big Mouse. | 1 |
اسکار یاد آوری کرد که فیلیکس رتبه جهانی داشته... پس من یه کم کاوش کردم و... | Oscar mentioned that he was nationally ranked, so I did some digging and... | 1 |
هر چند که ما راه طولانی را پیش رو داریم، اما فغانستان اکنون از سیاستهای ایجاد ثبات در اقتصاد به سمت سیاستهای ایجاد رشد و تحرک در اقتصاد در حرکت است که نتایج حاصل شده هم نشاندهندۀ آن است. | Though we have a long road ahead of us, Afghanistan is now moving from policies of economic stabilization toward policies of economic growth, with results to show for it. | 1 |
! اگه آروم باهام میومدی این اتفاق نمیفتاد | This wouldn't have happened if you had followed me quietly! | 1 |
چونکه دارم یائسه میشم ، و هورمون هام بهم میریزه | I stopped birth control because I started menopause, and now my hormones are going crazy. | 1 |
نظرتون چيه سخنراني رسمي دربارهش ترتيب بديم. | I think it's a great idea, sir. | 1 |
معمولا مامانت بهجای تو سوالها رو جواب میده؟ | DOES YOUR MOTHER USUALLY ANSWER QUESTIONS FOR YOU? | 1 |
اصلاً چرا پا شدی اومدی تو دفتر من که معذرت بخوای،بدون اینکه اون پول رو بهم بدی؟ | Why do you come to the office to apologize without offering the money? | 1 |
جایگزین کردن مو برای افراد زیر نمیتواند گزینه خوبی باشد: | Hair replacement isn't a good option for: | 1 |
و بعدش من اینو درست کردم تا بتونه باهام حرف بزنه | And then I made this so he could talk to me. | 1 |
تو مشکل رو فهمیدی ولی کوله بار که هنوز هست | Well, yeah, you figured it out, but the baggage is still there. | 1 |
ببینید، نمیدونم چقدر اونو میشناسین، ولی باور دارم که اون جزو یه گروه از آدمهاست که خیلی خاص هستن. | Look, I don't know how much you know about him, but I believe he's part of a very special group of people. | 1 |
اين ملت با تلاش زياد اين جمعيت ساخته شده، که تو اين جمعيت رو با نام خرخوان ميشناسي. | This great nation is built upon the hard work of, well, as you would say, nerds. | 1 |
اول نوامبر، وقتی که توالت آمادهی تحویل بود، یه نفر زنگ زده و گفته "دیگه نیازی نداریم" | When it was to be delivered on 1 st November someone called and said it wasn't needed after all. | 1 |
ميخوام با پسرم تنها باشم. | I want to be alone with my son. | 1 |
.دولت هندوستان گفت که شما جزء اونا نيستيد | The Indian government says you're not one of them. | 1 |
شما اعدام رو از مجازات من بردارید و من به شما میگم که چطوری ریموند ردینگتون رو دوا کنید | You take the death penalty off the table, and I'll tell you how to cure Raymond Reddington. | 1 |
از وقتي که 4 سالش بود | Since he was 4. | 1 |
... و هیچوقت ندیدم یه مرد بره پیش مدیر کلاب | And I... I've never seen a man at the end of the show walk up to the manager and go | 1 |
6 Jul 15 به سازمان و باروری, تماس با مدیریت | 6 Jul 15 in Organisation & Productivity, Contact management | 1 |
فعلا بیخیال اندازه گیری بشین و دنبالم بیاین | Stop what you are doing. Come with me. | 1 |
اوه بيخيال ،شما که نميخواين به اين گوش کنين ،اين که مدرک نيستش | You're not gonna listen to this. This isn't evidence. | 1 |
به همین خاطر مهم است که ببخشیم. | That’s why it is so important to forgive. | 1 |
ولی فکر کنم ساعت 4 بیاد خونه | But I think he gets home at 4:00. | 1 |
خب اگر هم بوده؛ از طرف من نبوده | Well, if there was, it didn't come from me. | 1 |
شیری که خورشید رو میبلعه، نماد سنگ فلاسفه (شیر و خورشید نماد ایران) | [Ed] This piece takes it to the next level. An image of the lion swallowing the sun... Symbolizing the Philosopher's Stone. | 1 |
آخرین بار من کمکت کردم که مدیرعامل بشی. | I helped you become a new CEO last time. | 1 |
( صدای دستگاه ) برونو ! تو می توانی به خانه بروی ! | (Beeps) Oh Bruno, you can go home, actually. | 1 |
پسرش Hirohito، Emperor Akihito، با اکثر موارد، یک است پادشاه بسیار محبوب - کسی که مهر شخصی خود را در این موسسه قرار داده است. | Hirohito’s son, Emperor Akihito was, by most accounts, a hugely popular monarch – one who put his personal stamp on this institution. | 1 |
کی میدونه که معمار خوبی بوده یا نه؟ | Would I have been a good one? | 1 |
۷ تعجّب نكن كه به تو میگویم همه باید دوباره متولّد شوند. | 7 Do not be surprised at my telling you that you all need to be born over again. | 1 |
معامله بین آلیس و باب | The transaction between Alice and Bob | 1 |
1 مهمان و 0 عضو آنلاین هستند | There is 1 guest and 0 members online. | 1 |
بهترین راه حل مشکلات خانوادگی چیست؟ | What Is The Best Way To Resolve Family Issues? | 1 |
در حالیکه البته عده ی خیلی کمی، آشکارا به این استراتژی اقرار میکنند کاری که میکنند چهره ی این را | While very few, of course would admit to such a strategy outright what they do is mask it within the | 1 |
حفظ شخصیت واقعی خود و عدم تظاهر | 6.Expressing your real opinion and not pretending. | 1 |
آخرین گزارش سالانه آژانس اطلاعات دفاعی ایالات متحده بیان میکند: «بعد از برداشته شدن محدودیتهای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، ایران احتمالا اقدام به خرید جنگنده سوخو-۳۰، جت یاکوولف یاک-۱۳۰ و تانک پیشرفته تی-۹۰ خواهد کرد.» | The latest annual report by the US Defense Intelligence Agency states, “Iran’s potential acquisitions after the lifting of UNSCR 2231 restrictions include Russian Su-30 fighters, Yak-130 trainers and T-90 MBTs.” | 1 |
به ایشان عرض کردم: «ممکن است خواهش کنم بایستید!». | So I mean, they may have said, “Can you spell that again please?” | 1 |
حدود شصت سال آنجا موعظه کرد. | He preached for over 60 years. | 1 |
وی افزود: ما چیزی برای از دست دادن نداریم . | Implied: We have nothing to lose. | 1 |
با سکوت و ترس قبولش میکنن | Accept it with the silence, which is lingered in fear. | 1 |
آره، اون شخصا محاصره اش ميکنه | Sure, he has. He's got surround them personally. | 1 |
-حقیقتش دکتر نمیخوام | - No, I don't need a doctor. | 1 |
گردنبند سبز سبز سبک اسلاید 20mm با لهستانی جامد 18K زرد طلا | Flower Shape Emerald Green Necklace Slide Style 20mm With Polish Solid 18K Yellow Gold | 1 |
آخرین رابطه ای که داشتی و بیش از یک سال طول کشید کی بود؟ | When was the last relationship you had that went more than a year? | 1 |
بروزرسانی شدن تا مستقیماً با میز کنترل من اتصال داشته باشن | Updated to interface directly with my sand table. | 1 |
در روز پدر ، در شب قاتل زنجیره ای | Father by day, serial killer by night. | 1 |
شاید خیلی زود بگویم که این کتاب زندگی من را تغییر داد؟ اما این کار را کرد. | It may sound like hyperbole to say this book changed my life, but it really did. | 1 |
بياين بغلم دخترا چرا احساس ميكنم | - Bring it in here, girls. | 1 |
به نظر می رسد برخی از عوارض جانبی مانند پوست چرب و آکنه گزارش شده اند ولی در مقایسه با دیانابول یا آنادرول نسبتا زیاد نیست. ماهیت قوی آندروژنی این هورمون باعث می شود برخی از عوارض جانبی آندروژن رایج مانند از دست دادن مو در سر و افزایش رشد مو در بدن. باز هم، این بد نیست به عنوان winstrol یا دوزهای سنگین anavar. | Some side effects, like oily skin and acne, seem to be reported but not as much when compared to dianabol or anadrol. The strong androgenic nature of this hormone does cause some of the most common androgen side-effects like loss of hair on the head and increased hair growth on the body. Again, this is not as bad as winstrol or heavy doses of anavar. | 1 |
اهداف خود را تصور کنید؛ مهمترین تصمیم شما چیست؟ | Establish your purpose – What is the main purpose for your goal? | 1 |
اره، یه لحظه وقت داری؟ | I was doing the thing, yeah. Yeah, you got a second? | 1 |
سعی میکرد به مردم تو خیابون کمک کنه، و بیارتشون تو برنامه. | Trying to help people get off the streets, and into the program. | 1 |
همش منتظر وقتیم که بتونم از این بدن داغون برم | I've been wondering when I'll leave this broken body behind. | 1 |
من دو مثال می زنم. ما دوچرخه رانی برای AIDS را با سرمایه گذاری اولیه ۵۰,۰۰۰ دلار راه اندازی کردیم. | I'll give you two examples. We launched the AIDSRides with an initial investment of 50,000 dollars in risk capital. | 1 |
چرا با یانگ دال هی اینجا بودین؟ | Why were you here with Dal Hee? | 1 |
آماده اي - عاشقشم - | - Are you ready? - I love that. | 1 |
برخی از آنها سخنان مرا تصدیق کردند و برخی مرا مسخره و ریشخند. | And some (probably quite a lot of) people will make fun of me, and a few people will complain about me. | 1 |
مذاکرات وین بر سر بازگشت به قرارداد نیز قرار بوده برای اولین دور پس از ریاست جمهوری «پرزیدنت ابراهیم رئیسی» در ماه اوت، در هفته های آینده از نو برقرار شود. | Talks in Vienna on a return to the deal are expected to restart in the coming weeks, for the first round since hardline President Ebrahim Raisi took office in August. | 1 |
روز ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۶ (۷ مهر ۱۳۹۵)، شعبهی ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران حکم زندان علیه خانم نرگس محمدی را که در تاریخ ۱۸ مه ۲۰۱۶ (۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵) صادر شده بود تأیید کرد. دادگاه تجدید نظر در حکم خود تأکید کرد که پیرو مادهی 134 قانون مجازات اسلامی 1392، «مجازات اشد» ـ یعنی 10 سال زندان ـ اجرا میشود. | On September 28, 2016, Branch 36 of the Tehran Court of Appeals upheld the sentence which had been issued on May 18 against Ms. Nargess Mohammadi. | 1 |
این شیوه ی مصاحبه، که با عنوان مصاحبه ی رفتاری شناخته شده است، متکی بر این فرض است که عملکرد گذشته بهترین شاخص رفتار آینده است. | This form of interviewing, known as a behavioral interview, relies on the premise that past performance is the best indicator of future behavior. | 1 |
بسه، تامي، همينجا متوقفش کن - .تو اينقد پول تو جيبت نداري - | ~ That's it, Tom, you have to stop. ~ You don't have it in your belt. | 1 |
آره ، يه دفعه يه اتاق رديف شد آخه | Yeah. A room just got vacant. | 1 |
اون روز تنها روزیه که میتونم صداش کنم | That's the only day I can request him. | 1 |
اگر برای شما امکان دارد به منزل من بیا و شب را با من باش. | However, you can come home with me and spend the night. | 1 |
Previous Previous post: بیا با من ای آسمان گریه کن (آهنگ برتر هفته) | Previous Previous post: Sing Happy Birthday and Cry With Me | 1 |
Healing the School Body Light | Healing the Light Body School | 1 |
این به احتمال زیاد به این دلیل است که رتبه بندی سئو تمایل دارد ارزش و پایداری خود را در طول سال ها حفظ کند. | This is likely because SEO rankings tend to hold its value and sustain over the years. | 1 |
مطالعات طراحی برنامه دکتری همچنین اجازه می دهد دانش آموزان به انجام مطالعات دکترای پیوسته.... [-] | Design Studies doctoral program also allows students to accomplish conjunct doctoral studies. | 1 |
2. معمولاً قیمت نمونه دو یا سه برابر است. | Usually the sample price is double or triple price. | 1 |
و فاصله تنها 5.5 کیلومتر میشه. | to a level distance of only 5.5 kms. | 1 |
پول باید زندگی ما را بهبود بخشد نه اینکه ما را کنترل کند. | Money should enhance our lives, not run it. | 1 |
این داده ها دارای ارزش اقتصادی هستند و این سرقت ها می تواند به توسعه ابزارهای هوش مصنوعی در چین و همچنین ایجاد بسته های هدفمند اطلاعات کمک کند. | “This data has economic value, and these thefts can feed China’s development of artificial intelligence tools, as well as the creation of intelligence targeting packages.” | 1 |
فقط یه ایراد بهت دارم تو منطق نداری | I have just one objection. You don't make sense. | 1 |
البته خودش جواب را میدانست. | He knew the answer of course. | 1 |
چيني ها به خودشون هم رحم نميکنن | Chinese have cutters of their own. | 1 |
این مَت فکر کرده آدم ماجراجوییـه چون "کاگول" داره (نوعی کاپشن) | Matt thinks he's adventurous'cause he owns a cagoule. | 1 |
اون میخواست به ایرلند برگرده | (said together) She was going back to Ireland. | 1 |
گفتم نه، کُلي درس و مشق دارم که بايد انجام بدم. | I said no, I gotta lot of homework to do, | 1 |
♪ تو همین شهر به زندگیم ادامه میدم ♪ | My life is in this town | 1 |
بیاین باهم رو این پروژه کار کنیم، آرتیست لی | Let's work on this project together, Artist Lee. | 1 |
«تا برخی از از گناهانتان را بر شما بپوشاند. و شما را سوی اجلی نامبرده ]:ناگزیر و ناگریز[ به تأخیر اندازد. اگر میدانستید، چون وقت مقرّر خدا در رسد، هرگز تأخیر نخواهد داشت.» | And He will forgive you of your sins, and reprieve you until a stated term. God’s term cannot be deferred once it has arrived, if you only knew.” | 1 |
هرچند کارو کاسبیم در کل کساده | The business is not going well though. | 1 |
دلیلش هم ساده است: آرزو داشتن هزینهای ندارد! | The reason is simple: They don’t want to lose their money! | 1 |
همچنین عبدالله بن زبیر از پدرش از عایشه نقل میکند: «از رسول خدا(ص) شنیدم: بین دو چشم دجّال نوشته شده کافر، که هر مؤمن باسواد و بیسوادی قادر به خواندن آن است» (ابنحنبل، بیتا: ج6، 140؛ ابنحنبل، 1406: ج1، 443؛ مروزی، 1414: ج2، 522؛ طبرانی، 1412: 124؛ الدانی، 1416: 1191). | Similarly, when Paul defended himself before Felix, he asserted the Scriptural orthodoxy of his worship using the same word: "But this I confess unto thee, that after the way which they call heresy, so worship I the God of my fathers, believing all things which are written in the law and in the prophets" (Acts 24.14). | 1 |
.وضعیت بد حالا بدتر شد | A very bad situation now made worse. | 1 |
چرا گذاشتی من بمیرم، پسر؟ | Why'd you let me die, man? | 1 |
اگه این کار رو نکنی- دیوونه شدی؟ - | - Have you gone mad? | 1 |
ناامیدم کردی! | I am so disappointed in you! | 1 |
،اگه هنوز شعلهای باقی مونده باشه . باید بنزین بیشتری بریزیم که مطمئن بشیم | If there's any flame left, we should pour more gasoline to check. | 1 |
سیستم سرمایه داری متکبر و جهانی شده ای که در آن زندگی می کنیم، ما را به سال های 1840 و شروع سوداگری بر می گرداند. | The world of global and arrogant capitalism in which we live is taking us back to the 1840s and the birth of capitalism …. | 1 |
از سه یا چهار ماهگی خستگی بر گرسنگی تقدم پیدا می کند. | You will feel hunger for the first 3-4 days. | 1 |
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.