fa
stringlengths 3
1.98k
| en
stringlengths 5
2k
| sco
float64 1
1
|
---|---|---|
اوه ، بله چه کسي را ميخواي بکشي . | oh, yeah who you gonna kill. | 1 |
پروردگارا، آنها بسيارى از مردم را گمراه كردند. پس هر كه از من پيروى كند، بى گمان، او از من است، و هر كه مرا نافرمانى كند، به يقين، تو آمرزنده و مهربانى. | "O my Lord! They have indeed led astray many among mankind. But whoso follows me, he verily is of me. And whoso disobeys me, - still You are indeed Oft-Forgiving, Most Merciful. | 1 |
نباید جای سوزن انداختن باشه | Place should be packed. | 1 |
نهتنها برای تعداد معدودی از افراد، بلکه برای تمامیکسانی که به آن میپیوندند(خواستار آن هستند). | Not only to those targeted, but also to those who spread it. | 1 |
اين کار هنوزم امکانش هست که اتفاق بيفته جناب کشيش مگه اينکه يه مقصر ببريم جلوي مردم نشون بديم | It could still happen, reverend, unless we deliver a culprit to the mob. | 1 |
ترکیه، که به دولت اخوان المسلمین محمد مرسی مشوره میداد، از محکوم نمودن کودتای جنرال ال سیسی دست بر نمیدارد و مردم را در شورش بر ضد قدرت جدید نظامی ترغیب میکند. | Turkey, which had been counselling the Muslim Brotherhood government of Mohamed Morsi, persists in denouncing General Al-Sissi's coup d'état and encouraging people to revolt against the new military power. | 1 |
گفتنی است، همکاری آکادمی فرنیا با ژئوپارک جهانی قشم در قالب یک همکاری معنوی، بسترساز توسعه و رشد کودکان و نوجوانان در حوزه فناوری اطلاعات و آشنایی با ژئو پارک جهانی قشم می باشد. | It worth to say that, Farnia’s cooperation is of sentimental cooperation with aim of constructing foundations for kinds and teenagers’ development in IT field and their familiarity with Qeshm international Geopark. | 1 |
اومدم تا دوباره مغازتو پُر کنم | I've come to replenish your stores. | 1 |
اجاره ماه اول و آخرت رو پیش پیش میخوام که میشه ماهی 49 دلار | I'm gonna need the first month's and the last month's up front for $49 a month. | 1 |
از چند دههی پیش بهاینسو، آنهایی که درسراسر جهان دلواپس سلامت خود بودهاند از مکملهای آنتیاکسیـدان استفاده و غذاهای سرشار از آنتیاکسیدان خوردهاند زیرا معتقد بودند این کار یکی از راههای رسیـدن به سلامت کامل و طـولعمر است. | For decades, health-conscious people around the globe have taken antioxidant supplements and eaten foods rich in antioxidants, figuring this was one of the paths to good health and a long life. | 1 |
آنان مهربانترین و با محبّت ترین و مهمان نوازترین مردم اند. | They are the nicest, loving people. | 1 |
بنظرم قبل از اینکه آفتاب بزنه باید جایی برای مخفی شدن پیدا کنیم وگرنه کارمون ساخته ست | I figure we got to find a place to hide before the sun comes up tomorrow, and this ain't it. | 1 |
روز عروسی، خبرنگارهای زیادی از کشورهای مختلف میان | On the day of the wedding, reporters from many different countries will be present. | 1 |
کره شمالی از واشنگتن خواسته موضع خود را در مذاکرات خلع سلاح هسته ای که به رغم سه نشست میان رهبران دو کشور پیشرفت چندانی نداشته، ملایم تر کند. | North Korea is asking Washington to soften its stance in denuclearisation talks that have made little progress despite three meetings between the two countries’ leaders. | 1 |
وقتی بهت رسیدم بنظر مثل بقیه بزرگترا بودی | By the time I got to you, you just looked like the rest of'em to me. | 1 |
باید ساکت باشی! | You need to calm down! | 1 |
آناند بايد توي ماشين ميبود. | Anand was supposed to be here. | 1 |
Hummingbird توجه بیشتری به هر کلمه در یک جستجو دارد و اطمینان حاصل می کند که کل عبارت -جمله یا گفتگو یا معنای آن- به جای کلمات خاصی مورد استفاده قرار گیرد. | “Hummingbird is paying more attention to each word in a query, ensuring that the whole query – the whole sentence or conversation or meaning – is taken into account, rather than particular words. | 1 |
من واقعا فکر ميکنم که او خوشگلترين دختره | I really think she's the cutest girl. | 1 |
بيايد برگرديم به روز مراسم محلي تکزاس. | Let's move to the day of the Texas state fair. | 1 |
عالیه من بهت بیرونو نشون میدم | That'd be great. I'll show you out. | 1 |
کلمه Properties را کلیک نمایید. | Define The Word Property. | 1 |
جیب (سمت چپ) و جنوا (سمت راست) در قایقهای بادبانی | The FoR gazebo (on the left) behind the boats. | 1 |
منهمیشه تو رو در اون می بینم من اسم تو رو در اسم اون میشنوم | why did you love me so much that my heart is no longer mine! | 1 |
ميخواي راجع به كاترين راس صحبت كني؟ | You wanna talk about Katharine Ross? | 1 |
تا آخرین لحظه هم درس خواندم. | I studied until the last minute. | 1 |
افرادی که در جنگل همراهش بودند حد و مرز نمیشناسند | Those who live in forests can go to any extent, Bukka. | 1 |
فقط اسم عشق رو براش انتخاب کردم | "I simply call it love." | 1 |
و ماییم که تسبیح گویانیم | It is we who celebrate Allah’s glory.’ | 1 |
میتونم نادیدهاش بگیرم یا کسی رو بفرستم تا باهاش صحبت کنه؟ | Can I push him off or send someone to talk to him? | 1 |
ولو اين ما نيستيم | But that's not who we are. | 1 |
در حال حاضر، فشار اونو بسته نگه داشته | Now, the pressure's holding it closed. | 1 |
قبل ازينکه کارم رو با اون شروع کنم يک "ستاره" بودم! | I was already a star when I started working with him! | 1 |
فورا نیروهای خودتون رو خارج کنید و جمهوری بریتانی را به رسمیت بشناسید یا اینکه... | Withdraw your troops at once... and recognize The Breton Republic or... | 1 |
...کمتر از یک ماه پیش یک خانواده از اقامتکنندهها در حالی که .تیکهتیکه شده بودن، پیدا شدن | Less than month ago... a whole family of settlers was found cut into slices. | 1 |
خب این یه مشکلیه. | Well that is a problem. | 1 |
یکی از جمعیت های شناخته شده، به نام AEGEAN-169، به ویژه در آبهای سطحی چرخاب اقیانوس آرام جنوبی بیشمار بود، در حالی که تحقیقات قبلی آنها را فقط در عمق ۵۰۰ متری کشف کرده بود. | One of the populations identified, called AEGEAN–169, was particularly numerous in the surface waters of the SPG, whereas previous research had only discovered them at 500-metre depths. | 1 |
-همونقدرا، فکر کنم | - About the same, I think. | 1 |
ولی از دهه پنجاه میلادی جمعیت آنها به شدت کاهش یافت و به خاطر فعالیتهای انسانی در برخی از مناطق، نسل آنها کاملا منقرض شده است. | But by 1950, their population had dramatically decreased, and was entirely extinct in some areas due to human activities. | 1 |
دوم،افکارمنحرفانهممنوع. | Second, you can't peek at all either. | 1 |
میدونم برای این کار میبایست دوباره اعتمادتو جلب کنم | I know that doing that will require earning your trust back. | 1 |
در این هنگام انیگما و روند در حال رشد “اتاقهای فرار” میتواند شما را به داخل یک بازی که مختص خودتان است برده و شما را به سمت یک تجربه فراموشنشدنی و سفری هیجانانگیز راهنمایی کند. | This is where Enygma and the growing trend of “Escape Rooms” can thrust you into your very own game and lead you on an exciting journey. | 1 |
پام به گا رفت. اما الان آماده ام دوباره بازی کنم | Fucked my leg, but I'm back and fit to play again now. | 1 |
آزادی رسانه ها با تهدید روبروست | Because the freedom of the media is under serious threat. | 1 |
رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا که در جمع نمایندگان اتحادیه حاضر شده بود اضافه کرد: «ما باید توازن درستی بین سیاستهای قدیمی و اولویتهای جدید بیابیم.» | In her pitch to parliamentarians, von der Leyen called for compromise, arguing that "we have to find the right balance between our old policies and new priorities." | 1 |
برای آخرین بار،ممنونم | Thank you for last time. | 1 |
گاهی اوقات بچه ها فقط می خواهند توجه شما را جلب کنند و یا حد و حدود را آزمایش کنند. | Most of the time, children just want to get your attention or test boundaries. | 1 |
اگر چشم های عقاب رو داشتی می تونستی یه خرگوش رو درحال دویدن ببینی..." | "If you had eagle eyes, you could spot a running rabbit." | 1 |
پس کاملا طبیعی بود که خانوم پارخ به دانانجی شک کنه | That is why it was quite natural for Mrs.Parekh to suspect Dhananjoy. | 1 |
در دوران پهلوی، امور کشوری در پایتخت متمرکز شد و تعداد کارکنان دولتی در شهر به سرعت افزایش یافت؛ در این دوران، شهر تهران علاوه بر دو وظیفهٔ سیاسی و تجاری، وظیفهٔ اداری را نیز پذیرفت.[۲۸] | During the Pahlavi era, state affairs in the capital were concentrated, and the number of government employees in the city increased rapidly; during this time, Tehran, besides two political and commercial duties, accepted the administrative duty | 1 |
،هيچ اشکالي نداره زياد نميمونم | That's quite all right. I won't be staying long. | 1 |
وقتی ازش خواستگاری کردم، یک حلقه نامزدی بهش دادم. | When I proposed to her I gave her an engagement ring. | 1 |
به اين ميگن طناب بازي | This is known as skipping rope. Skip once. | 1 |
قرارهيهخانمپيروحسابيخوشحالکنيم. | We're gonna make one old lady very happy. | 1 |
ولی قبل از فرمان سلطنتیتون | Before I received the royal command, | 1 |
نميدونم والا بيا مثل دو تا آدم بالغ حلش کنيم | Let's settle this as adults. | 1 |
نه.ولی تا الان هم یبار به تعویق انداختید | No, but you've had one postponement already. | 1 |
اونوقت هی در گوشم میخوند که چقدر ازش متنفره | When he talks to me about how much he hates him. | 1 |
نگران نباشيد ، خودم يه راه براي ، دادن هزينه هاي تعمير پيدا کردم که شاملِ آشپزي کردن و . فروختنِ پاي توي خونه ميشه | Don't worry, I found a way to pay for the repairs, which involves baking and selling pies at the swap meet. | 1 |
سال ها پيش چهار ملت در صلح با هم زندگي مي کردن | Long ago, the four nations lived together in harmony. | 1 |
از دوستاي قديمي استيو. | I'm an old friend of Steve's. | 1 |
تازگی یه قرارداد بزرگ کوک که ازش برای اسپانسری توی کانال موجسواری و کسب لیگ جهانی میخوام استفاده بکنم بستم. | I just signed a big Coke deal that I'm gonna leverage into a sponsorship with the Surf Channel and an acquisition of the WSL. | 1 |
علل سندروم تونل کارپال | Tag: carpal tunnel syndrome | 1 |
( نه عضو که با نه رنگ مختلف اجرا رو تکمیل کردند) | (9 members' 9 colors complete the performance.) | 1 |
همیشه کار خود را میکند، با عشق هم کار میکند. | It always works for me, as does his love. | 1 |
ما ميليون ها دلار در مياورديم اما هميشه پول نقد کم داشتيم | We were earning millions, but we were always strapped for cash. | 1 |
گفتنی است که کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا قرار است هفته آینده در مورد «قانون مجوز دفاع ملی» (NDAA) بحث و مذاکره کند؛ قانونی که میزان بودجه دفاعی را تصویب کرده و روشهایی برای نظارت بر نحوه مصرف این بودجه تعیین می کند. | The House Armed Services Committee is due to debate next week the annual National Defense Authorization Act (NDAA), which authorizes the level of defense spending and sets policies controlling how the funding is used. | 1 |
انتقال تکنولوژی در مدیریت انرژی، 3. | Series on technology management, 3. | 1 |
واقعا؟ هيچكدوم از مشترياش رو مي شناختي؟ | And did you know any of her clients at all? | 1 |
... تو يه سال پيتزاي مجاني | You win a year's supply of free pizza | 1 |
شرکت های رقیب می توانند برای همان اصطلاح جستجو پیشنهاد دهند. | Rival companies can bid for the same search term. | 1 |
هی، آلیس! یکی به بابات بدم؟ | Hey, Alice, do you think we should let your dad have one too? | 1 |
بخشی از راز موفقیت در زندگی اینست که چیزی که دوست داری را بخوری و بگذاری غذا خودش در درونت مبارزه کند. | “Part of the secret of success in life is to eat what you like and let the food fight it out inside.” | 1 |
ما 239 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم | We have 128 guests and no members online | 1 |
"راس"،چي كار ميكني؟ | What are you doing? | 1 |
- بریم سراغ کارتن | - Let's go get the box. | 1 |
این تحلیل با اعداد GlobalWebIndex موافق است. | A survey from GlobalWebIndex provides some insight. | 1 |
خب، لورکا... بیا جاتو بهت نشون بدم. | Here, Lorca, I'll show you where to go. | 1 |
شدید تر از حال عادی آها اینجوریاست؟ | - More so than usual. - Oh, yeah? | 1 |
مطمئني؟ فيبي فقط ...دو تا سرباز انداخت دور | you sure? phoebe just threw away two jacks... | 1 |
عین همون بمب توی اف۱۶ | Same as a bomb on an F-16. | 1 |
7 ثانیه از صفر به 100 کیلومتر بر ساعت می رسد. | Seven seconds from zero to a hundred km/h. | 1 |
کریستین که نسبت به مرگ پدرش بیتفاوت است، و ظاهراً بیشتر به یک انسان تبدیل شده است، آهسته به سمت باغ بیرون خانه ژنسییر قدم برمیدارد در حالیکه یکی از پرندههایی را که آزاد کرده بود را در آغوش گرفتهاست. | Christiane, unmoved by her father's death, walks slowly into the woods outside Génessier's house with one of the freed doves on her hand. | 1 |
تو نباید به کسی چیزی بگی | You mustn't mention a word of it to anyone. | 1 |
آيا شما اونو بوسيدين؟ | Many times. Did you kiss him? | 1 |
کریس، من با مردم کوبا... . | Chris, I am speaking to the people of Cuba in a language they understand | 1 |
او در زمان انتشار کتابش تاکید کرده بود که این کتاب برای مردان و زنان معمولی نوشته شده است. | But he assured right away that this book has been written for the common man of average intelligence. | 1 |
از جان دوستتر دارند جوانان سعادتمند پند پیر دانا را». | The youngsters should have guidance from the elders, who are wise and enlightened. | 1 |
خانواده کانگ چول به قتل رسیدن بهچولتهمتقتل خانوادهاشرو زدناما... | Chul's entire family is murdered... and Chul is falsely charged for it. | 1 |
- چرا باید بریم؟ | - Why do we have to go? | 1 |
آنگاه خدا بعد از آن واقعه (جنگ حنین) از سر تقصیر هر که میخواهد (از مؤمنانی که فرار کرده هر که توبه نمود، و از کافران هر که ایمان آورد) در میگذرد و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است. | Then after that Allah will accept the repentance of whom He will. And Allah is Oft-Forgiving, Most Merciful. | 1 |
با این فرض که اینا شاملِ تقدیس و تقبلِ خواهرم هم میشن | It looks like a girl in a white gown, | 1 |
او تاریخ دقیق سفرش را اعلام نکرد. | He did not state the exact dates of travel. | 1 |
اگر از تصویر زیر دیدن کنید، متوجه خواهید شد که خزشگر موتور جستجو یک دیدگاه بسیار متفاوت از وب سایت های ما را نسبت به انسان ها ما می کند. | If you check out the screenshot below you’ll notice that search engine spiders get a very different view of our websites than us humans do. | 1 |
بين من و تو، هر چيزي که روي تو تاثير بذاره، رو من هم تاثير مي ذاره | Between the two of us, whatever affects you, affects me. | 1 |
کاغذ کرافت شمارنده بالا تظاهرات / تبریک نمایش کارت برای LED | Kraft Paper Counter Top Display Stands / Greeting Card Display For LED | 1 |
دستگاه GPS شما محکم به مچ شما بسته شده و حالا آماده هستید تا به پیاده روی بروید. | Your GPS is loaded, and you’re ready to drive. | 1 |
برادر شن، بیرون که رفتیم، بیا بریم رستوران یه چیزی بنوشیم | Brother Shen, once we leave the Palace, come and have a drink with me at a restaurant. | 1 |
آثار مورد علاقه خود را بیابید و بشنوید با بهترین دوستان در دیگر شبکه اجتماعی به اشتراک بگذارید تا آنها هم در شنیدنش سهیم کنید | Share your favorite Podcast with your friends on social networks | 1 |
برآوردن آرزوی گلها برای ابد | As in wishing for a flower to bloom forever. | 1 |
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.