fa
stringlengths
3
1.98k
en
stringlengths
5
2k
sco
float64
1
1
شاه حسین مرتضوی معاون سخنگوی ریاست جمهور غنی گفت "مجلس بدون توجه به درخواست رییس جمهور، برای به تعویق افتادن استیضاح وزیران، روحیه تقابل را در پیش گرفته است."
Shah Hussain Murtazawi, the deputy spokesperson of president Ghani, said, "The Parliament ignoring President's request to postpone the dismissal of cabinet ministers has taken a confrontational approach."
1
شما با توجه به ایستگاه های متفاوت و زدیکی ان ها به مقصد می توانید از قطار یا اتوبوس استفاده کرده و به مقصد نهایی خود در مرکز شهر برسید و از سفر به پاریس لذت ببرید علاوه بر اتوبوس و قطار مسیرهای دیگری برای رسیدن به مقصد وجود دارد.
The two airports operate both international and domestic flights. Berlin Tegel and Berlin Schonefeld are located close to the city centre and are easily reachable.
1
شما بسیار ماهر هستند تیرانداز از خفا باید قاتلان غرایز درست برای تکمیل هر ماموریت استفاده کنید. تنها راه برای رسیدن به هدف شما این است که به فکر می کنم تاکتیکی و تصور کنید پشت توپ. ...
You are a highly skilled sniper should use true instincts murderers to complete each missions. The only way to achieve your goal is to think tactically and imagine behind the gun....
1
صبح شکست
Broke this morning
1
فکر کنم میگیریمش
I think we're gonna get it.
1
قسمام داد به کسی نگویم.
I swear that I will not tell anyone else.
1
که حتی وقتی غصه خوردیم ، بزرگ شدیم ،
That even as we grieved, we grew
1
.«گروه فرعون. آیا پروا ندارند؟!»
and ask them, "Why do you not fear God?"
1
لعنتی، آخرین نخ بود.
Still, it was the last straw.
1
لعنتی , مرکز هلیکوپتر کجاست ؟
Damn it, dispatch, where is my airship?
1
-مذاکره رو در نظر نگيريد
I would not have spoken.
1
مقیاسهای روش زندگی در مسکن - فصلنامه مسکن و محیط روستا
Lifestyle Scales in Dwelling - Journal of Housing and Rural Environment
1
من پيش بيني ميکنم ، " برندون فلتون " عصر امروز سري به خونه هانسونها ميزنه
I predict that Brandon Fulton will pay a visit to the Hanson residence this evening.
1
... منظورم اينه شما نزديک به 40 دقيقه است که اينجائيد و سراغ در نرفتيد ...
I mean, you've been here nearly 40 minutes and haven't bolted for the door.
1
من كه بهت مواد دادم.
You had your bump.
1
من نمی تونم حقایق رو توی شهادتم تغییر بدم
I can't change the facts of my testimony.
1
من نیمدونم که چطوری مردم...
I don't know how people...
1
موقعیت ایستگاه متروی ترمینال ۲ و ۳ هیترو در Greater London
Location of Heathrow Terminals 2 & 3 in Greater London
1
. میدونستم که در این مورد تسلیم نمیشی
I knew you weren't going to budge on this.
1
میگفتند خیلی مریض است.
They say she is too sick.
1
نسل هزاره به طور کامل باور دارند که مهارتهای رهبری برای کسب و کار مهم هستند و میدانند که در این راستا توسعه آنها ممکن است کامل نباشد.
Millennials fully appreciate that leadership skills are important to business and recognize that, in this respect, their development may be far from complete.
1
نظرت چیه یکم غیبت کنیم؟
How about a little gossip talk?
1
نگران نباش. "پير ژولز"ــت پيداش ميشه.
Don't worry. Your Père Jules will show up.
1
نه کاری که تو کردی کمک بزرگی بهمون کرد
No, it wasn't an easy task.
1
هيروکو قراره بره سر کار
Hiroko is going to work.
1
یونانیان باستان دستهای ا ز زنبورها به نام وزوز کنان میشناختند. آنها بزرگتر از کارگران بودند اگر چه آنها تنبلی وزوزکها را عیب میدانستند چون که میدیدند وزوزکها فقط کارشان این است که دور کندو بچرخند تا زمان پرواز جفت گیری-- آنها نر هستند.
The ancient Greeks knew that there was a class of bees, the drones, that are larger than the workers, although they disapproved of the drones' laziness because they could see that the drones just hang around the hive until the mating flight -- they're the males.
1
1. در سایت instagram.com با اکانتی که میخواهید حذف کنید لاگین کنید.
- Confirm that you are currently on the account you want to sign out of.
1
800 دلار واسه يه کادو دادي؟
For the little girl they're adopting. You spent $800 on a gift?
1
Flipcart در 2007 با تعدادی از کارمندان و خدمات محدود تاسیس شده است - در حال حاضر کارمندان 30000 و گردش مالی Rs. 15,129 crore، و آنها به سادگی کالاها را از طریق رسانه های دیجیتال فروش می دهند. وبلاگ ها - Amit Agrawal وبلاگ های منتشر شده در www.labnol.org و به دست آوردن Rs. 20 را به Lacs 30 در هر ماه تنها از طریق وبلاگ های فن آوری IT خود. این قدرت رسانه دیجیتال است که می تواند با به اشتراک گذاری دانش کسب درآمد.
Flipkart founded in 2007 with bunch of employees and limited services – now have 30000 employees and turnover of Rs. 15,129 crore, and they are simply selling the goods through digital media. Blogs – Amit Agrawal publishing blogs on www.labnol.org and earn Rs. 20 lacs to 30 lacs per month only through his IT tech blogs.
1
ابدا اگه بميره چي ؟
No way. What if it dies.
1
از الان باهم هستیم.
We're in lockstep from now on.
1
از این به بعد فقط به شهرت و ثروت خودم اهمیت میدم
From now on, I only care about my fame and fortune.
1
از مساجد هر ده دقیقه یکبار صدای نیایش و قرآن میآمد. آنقدر دلهره آور بود که فردای آن روز که از خواب بیدار شدم نمیدانستم اتفاقات شب گذشته را در خواب دیدهام یا واقعیت داشته است.
The sound of prayer and reading Quran came from mosques every ten minutes. It was so horrific that when I woke up the next day, I didn't know if what I saw the previous night was real or just a dream.
1
از ميان اهل كتاب آنان كه كافر شدند، و نيز مشركان، دوست نمىدارند كه از جانب پروردگار به شما خيرى برسد. و حال آنكه خدا هر كس را كه بخواهد به بخشايش خويش مخصوص مىدارد. خدا صاحب فضلى بزرگ است.
Those who disbelieve from among the followers of the Book do not like, nor do the polytheists, that the good should be sent down to you from your Lord, and Allah chooses especially whom He pleases for His mercy, and Allah is the Lord of mighty grace.
1
اگه با کسی که اومدی برگردی که دیگه خوش گذرونی نیست
It's no fun if you leave with the guy you came with.
1
الان 15,495 روزه که مشروب نخوردم.
I haven't had a drink in 15,495 days.
1
او اهل فرانسه است و پیشتر در نیروی دریایی فرانسه فعالیت میکرده است.
He’s from France, and served in the French Navy.
1
اولین بازی سری میتونه تو یک کلمه خلاصه بشه "اعصاب"
Game one of the series could be summed up in a word: nerves.
1
اون قیافه دیگه برای چیه؟ خانم می شه بغلم کنید؟
Why are you looking at me like that?
1
این اردوی تیم ملی است و همه ...
Now, this is a team exercise and everyone...
1
این به ملال کمک میکنه.
That helps with the boredom.
1
این توانایی، وی را تبدیل به سرچشمهی بیپایانی از انگیزه میکند.
can exhaust that infinite source; therefore an undimi-
1
این کلمات کلمات اصلی شما خواهند بود.
These will become your key words.
1
این موضوع به باز شدن خطوط ارتباطی میان کل سازمان می انجامد و کمک می کند گروه هر گونه رویداد را با دیدگاه تازه حل نماید.
This helps open up better lines of communication across the entire organization and also helps teams solve all sorts of challenges with a fresh perspective.
1
این همون صفحه گم شده ای که گفتی
The missing part, you said... is it like that?
1
با آمدن تو ، روستای ما را شناختند
After arriving, they encircled his village.
1
با این حال گرانولا مفتخر است که محصولات خود را به 9 کشور از جمله ایالات متحده عرضه میکند.
At the moment, GranVela distributes their products to 9 different countries, including the United States.
1
بازتاب اخلاق حرفهای در کتب درسی رشته پرستاری در دوره کارشناسی - دوماهنامه علمی- پژوهشی راهبــردهای آموزش در علوم پزشکی
The reflection of professional ethics in undergraduate nursing textbooks - Education Strategies in Medical Sciences
1
با فروش بیش از ۶۰ میلیون دستگاه، بازی هایی مانند ماریو و زلدا برای نخستین بار به همراه نس راهی خانه های مردم شد.
Selling over 60 million units, people brought games like Mario and Zelda into their homes for the first time on the NES.
1
با کلیک بر روی دکمه ی Next ویندوز تنظیمات مربوطه را انجام خواهد داد و شبکه ی شما آماده است.
Then right click on the network you want to export and select Properties from the context menu.
1
ببین مسیر تو رو کجا می بره
See where that road takes you.
1
برام مهم نیست خندیدین یا نه. اون یه جوک احمقانه بود
I don't care if you laugh or not, that's a smart-ass joke.
1
بنابراین کارشناسان امنیت سایبری (که مستقیما استخدام شده یا بهعنوان مشاور عمل میکنند) که میتوانند چنین سیستمهایی را بسازند و بهطور مرتب بهروزرسانی کنند، بهاندازهٔ طلایی هموزن خودشان ارزش دارند؛ بهویژه وقتی در چنین حوزهٔ تاریکی از قلمرو آنلاین کار کنند.
Cybersecurity experts – whether employed directly or in a consulting capacity – who can build and constantly update such systems are, therefore, worth their weight in gold, especially when operating in such a murky area of the online domain.
1
پس چون مژدهرسان آمد، آن [پيراهن] را بر چهره او انداخت، پس بينا گرديد. گفت: «آيا به شما نگفتم كه بىشك من از [عنايت] خدا چيزهايى مىدانم كه شما نمىدانيد؟»
Then, when the bringer of the glad tidings came, he cast it upon his face and he became clear-sighted. He said: said I not unto you, verily I know from Allah that which ye know not.
1
پس می ذاریش روی "دی"... "دی" هم یعنی حرکت- باشه-
- Put it in "D." "D" is for drive. - Ja.
1
تاحالا چیزی ازش نشنیدم
I have never heard of this person.
1
تو چرخ سومی
You are a third wheel.
1
تو را بدست خواهم آورد.
'Tis thee I shall earn.
1
توي خيابون نمونيد .برين داخل يه جايي
Get off the street. Get inside somewhere.
1
تیم حمله به گلزنی کامل می رسد. پس از دست زدن به دفاع تیم حمل و نقل حمله به سه هدف کوچک در اسرع وقت. حداکثر یک دقیقه برای حمله اجازه دهید (می تواند متفاوت باشد).
The attacking team scores into the full sized goal. After gaining possession defending team attacks three mini goals as soon as possible. Allow maximum one minute to attack (can be varied).
1
چشمانم تار شدند و نمیتوانم بیشتر بخوانم
And dimm'd mine eyes, that I can read no further.
1
چگونه چنین نباشد، و حال آنکه اگر اینان بر شما دست یابند نه پیوند و نه پیمانی را در حق شما رعایت میکنند، اینان شما را با زبان خود خشنود میکنند، حال آنکه دلهایشان از آن ابا دارد و بیشترشان نافرمانند
How (can they be trusted)? If they prevail against you they will neither observe pacts nor good faith with you. They flatter you with their tongues, but their hearts are averse to you, for most of them are iniquitous.
1
حتی فرهنگ پاپ مدرن است ترویج کتاب های صوتی آنلاین و بنابراین بازار برای کتاب های صوتی آنلاین رشد می کند روز به روز – ساخت کتاب های صوتی به آسانی به هر مرد در دسترس
Even modern pop culture is promoting audio books online and so the market for audio books online grows by the day – making audio books readily available to every man.
1
خب پس برای این نقشه داشتی
Oh, so that you have a plan for.
1
خرافاتی نیستم
I am not superstitious.
1
خودت خواستهت چیه؟
What do you want?
1
در حال حاضر، اعلام نیاز به رایانه در مدارس از چهار طریق صورت میگیرد:
Currently, the need for computers in schools is announced in four ways:
1
دوست دارن به جای این کار راحت بشینن ناهارشون رو بخورن
That like to take their time, have some lunch.
1
رفيقمون خودش رو به کُشتن ميده
Our boy's gonna get himself killed.
1
زیبا 2 اتاق خواب متحرک خانه پیش ساخته 50-80m2 سفارشی مدرن طراحی شده است
Beautiful 2 Bedroom Movable Prefab House 50-80m2 Custom Modern Designed
1
ژنرال وی میدونه بعد از مبارزات پیروزمندانش در برابر تاتارها اون هنوزم مجبوره نیروهای مرزی رو متحد کنه
General Wei knows that after defeating the Tartars the border will surely have to be safeguarded.
1
سازمان غیر انتفاعی مستقل " Russian International Olympic University " ( RIOU ) در 21 اکتبر 2009 تحت تفاهم نامه بین کمیته بین المللی المپیک (IOC)، کمیت...
The Russian International Olympic University (RIOU) was founded on 21 October 2009 under the Memorandum of Understanding between the International Olympic Committee (IOC), the Sochi 2014 Organising Committee, and the Russian Olympic Committee.
1
سربازهاي ما دقيقاً روياي يه سواره نظام منظم نيستند
Forting up is not exactly a cavalryman's dream.
1
سوزاندن زباله برای تولید توان برای ماینینگ ایدهی دیگری است.
Burning trash to generate the electricity for mining is another idea.
1
شائوجونو ازینجا ببر بیرون، سریع!
Take Shaojun out of here, quick!
1
صروصدا نکنین لطفاً
Not too much noise, please.
1
ظاهرا تو تنها "چرخریسوی کوهی"ـه اینجا نیستی. (نوعی پرنده)
Looks like you're not the only mountain chickadee around here.
1
عشق چیزیه که بیشتر از هرچیزی دوست دارم ولی عشق من همیشه بهم خیانت میکنه
Love is something I like the most in the world, but my love always betrays me.
1
فدرال و مقامات محلی ریختن تو خونه گراهام شاتر
Federal and local authorities have descended on the home of
1
فقط اینجاییم که بدونیم که ازمون مراقبت میشه و میتونیم تو آرامش بمیریم.
Just to know that we will be looked after and able to die in peace.
1
فکر نکنم بتونم خودمو نگه دارم
I don't think I can keep this up.
1
قطعی نیست و فقط نگهدارنده است، افزود:
The priest only shrugged, then added,
1
کتاب بیولوژی نص از آثار او برگزیده بیستونهمین دوره کتاب سال شد.
His final crossing was documented on his 82nd birthday.
1
ما به تجهيزات و اسلحه براي مقابله با اونا نياز داريم
We need weapons and supplies to begin the fight back.
1
ما به دنبال فرایندها هستیم.
We are looking for allies.
1
ما تهِ صفیـم
We're at the bottom of the queue.
1
مامان، چی میگی واسه ی خودت؟
Mom, what are you talking about?
1
محکوم ساختن خشونتهاي غيردولتي در حق فلسطينيها مساله حقيقي را که همانا خشونت «دولتي» است لاپوشاني ميکند؛ محکوم نمودن اسکانهاي غيرقانوني بر غيرقانوني بودن اسکانهاي قانوني سرپوش ميگذارد.
The condemnation of anti-Palestinian violence not carried out by the state blurs the true problem of state violence; the condemnation of illegal settlements blurs the illegality of the legal ones.
1
مدال هر دو را میخواهی؟
Do you get the same medal for both?
1
- مگي گفت: بيا. - اين برادر زاده است.
- He is going on about some paper
1
من همه چيز رو دربارهء زندگيم توي آرژانتين بهت ميگم
I'll tell you everything about my life in Argentina.
1
منو از خودم دور کرد...
Just took me far away from myself...
1
ميدونم موجب دردسر شما هستم، ولي الان ترجيح ميدم قبل از هر جايي پيش شما باشم
I know I'm an inconvenience, but I would rather be with you than just about anybody right now.
1
ميدوني، تو و من هر دو دوست داريم زمان از حرکت بايسته.
You know... Both you and I would like time to stand still.
1
میتونم زیست شناس گیاهان دریایی باشم
I could be a marine biologist.
1
هر چيزي که درونت هست داره فاسد ميشه.
Whatever it is that rots inside of you.
1
هرگز به خاطر قیمت از مشتری عذرخواهی نکنید.
NEVER apologize for your price.
1
هری هریسون دارم.
I have Harry Harrison.
1
همچنین سه واحد سیکل ترکیبی نیز در سال ۱۳۷۹ به این مجموعه اضافه گردید.
7 more network centers were added in 1994 bringing the total to 13.
1
همدلی سیاسی در میان جوانان
Political Engagement Among the Young
1