fa
stringlengths 3
1.98k
| en
stringlengths 5
2k
| sco
float64 1
1
|
---|---|---|
سلتیک لینک کشتی به Rosslare و Cherbourg ارائه دهنده خدمات مسافری و حمل و نقل. سلتیک لینک کشتی است کرایه کم ایرلندی متعلق به کشتی شرکت.
|
Celtic Link Ferries provides passenger and freight services to Rosslare and Cherbourg. Celtic Link Ferries is an Irish-owned low fares ferry company.
| 1 |
شایان ذکر است که آمار AdDuplex بر اساس نمونه 5000 اپلیکیشن ویندوز استور که از SDK این موسسه استفاده می کنند به دست آمده است.
|
Keep in mind that AdDuplex's numbers are based on a sampling of 5,000 Windows Store apps that make use of its SDK.
| 1 |
شب خوبي داشته باشي کريس
|
You have a good night, Chris.
| 1 |
شماره یک، از پولدار بگیر
|
Number one, take from the fat.
| 1 |
طبیعیه که من از شما مشاوره بخوام
|
It's only natural that I ask you for your advice.
| 1 |
فرداشب میبینمت
|
See you tomorrow night.
| 1 |
فلورا دوشیزه فرانسه در سال ۲۰۱۴ شد و به عنوان نماینده بخش اورلینیس در این مراسم شرکت کرد.
|
Coquerel was crowned as Miss France 2014 and represented the region of Orléanais at the pageant.
| 1 |
- قراره یه محموله دیگه بیاد از... این سری کجاییان؟
|
-I've got another shipment coming in of...
| 1 |
مدفوع رو زمين
|
Scum of the earth!
| 1 |
-ميتونم اين كارو بكنم.
|
- I can do that.
| 1 |
میبینم که با اهالی دوبروونیک همراه شدی
|
So the Dubrovnik couple were with you, too.
| 1 |
نوع این شیر نامشخص است، اما احتمال میرود که شیر بز یا گاو بوده.
|
The type of milk is unknown, but goats or cows are likely suspects.
| 1 |
هر روز نظاره گر مرگ آدما هستم
|
Every day, I watch people die.
| 1 |
همونطور که شما بچها میبینید ما الگوریتم های مورد علاقه خودمون رو داریم
|
As you guys can see, we all have our favorite algorithms.
| 1 |
وای خدا - چرا اینکارو کردن؟
|
- Goodness. - Why are they doing this?
| 1 |
وی گفت، «طالبان در قول و عمل خود صادق نیستند؛ آنها به افغان ها و جامعه جهانی دروغ می گویند. آنها به صلح و آرامش باور ندارند؛ یگانه منطق آنها انتحار و کشتار است.»
|
"The Taliban are not honest in their words and actions; they are lying to Afghans and the international community," he said. "They do not believe in peace and calm; their only logic is suicide and killing."
| 1 |
یا باید بهمون شکلات بدی یا میتونی واسه شیطنت دعوتمون کنی بیایم تو
|
You can give us some candy, but you can also just invite us in for a treat.
| 1 |
یا نمیخواد الان ازدواج کنه؟"
|
Or does she not want to get married now?"
| 1 |
یه خواهر حامله اینجا هست، خدا لعنتتون کنه!
|
We got a pregnant sister in here, God damn it!
| 1 |
0تعلیم دهنده شئون الهی به مردم
|
The instruction for God's people
| 1 |
3- بهترین تالنت – Talent برای کلاس PVE Affliction Warlock DPS
|
3- The best talent – Talent for PVE Elemental Shaman DPS class
| 1 |
{\ an8} باید در اینجا حضور داشته باشد، زیرا او مسیر را میداند.
|
Should be on it here'cause he knows the track.
| 1 |
آکانه املتُ تو یه چشم به هم زدن خورد
|
Akane swallowed his omelette in a snap.
| 1 |
آوای قلب ایرانیان وارد کننده و توزیع کننده محصولات بیهوشی، تنفسی، سیستم لوله ها، مدیریت ایروی، اورژانس، بیهوشی موضعی و سایر محصولات می باشد
|
Our pride is our experience of supplying the hospitals and clinics all over Iran and the region in the field of Anaesthesia, Cardiology, Cardiography, Surgery.
| 1 |
احتمالاً براي اون جاسوسي ميکرده.
|
Probably spied for him.
| 1 |
احساس می کنم در یه فضای دیگه هستم
|
I feel like were heading for outer space.
| 1 |
استفاده از الکل و مواد مخدر در خارج از کشور
|
Alcohol and drug use abroad
| 1 |
اسمتون چیه؟
|
What are your names?
| 1 |
البته بنده نکاتی را در مورد پدر و مادر در کتاب دو گوهر بهشتی بیان کردم.
|
Then follow the two-month plan for parents as outlined in the back of the book.
| 1 |
اما اغلب متخصصان تاریخ اغذیه معتقدند که نوعی از پاستا سال ها پیش از این تاریخ در ایتالیا رواج داشته است.
|
However, some historians believe that many kinds of pasta found in Italy have been around way longer than that.
| 1 |
او با رئیس جمهور برو ملاقات کرد اما نتوانست برای پذیرش مسافرین به خاک کوبا او را متقاعد کند.
|
He met with President Bru, but failed to persuade him to admit the passengers into Cuba.
| 1 |
اومدم اینجا تا باهاتون درباره ی مانور تیراندازی حرف بزنم . که چند هفته ی پیش اتفاق افتاد
|
I'm here to talk to you about the shooting drill that happened a couple weeks ago.
| 1 |
اون به همون سادگي که از زندان کره شمالي فرار کرد از مال شما هم فرار ميکنه
|
He'd escape from your prison as easily as he did north Korea.
| 1 |
اينبستگيبه خودتوندارهکهچه کسيکدومبخشروبگيره. پسسعيکنينبهترينباشين.
|
It's up to you guys to decide who gets what part, and really dig deep.
| 1 |
اين يه شوخيه .همه چيز فقط يه بازيه
|
It's a joke. Everything's just a game.
| 1 |
با بسته بندی خوب میشه هرچیزی رو با قیمت طلا فروخت
|
With a good packaging you can sell anything at the price of gold.
| 1 |
. . ببينم خودت که ميدوني اگه نميخواي زندگيت .
|
You... know that you have to meet a good guy if you don't want to live like me, right?
| 1 |
به اندازهی کافی وقتمونو گرفتی!
|
You've wasted enough of our time.
| 1 |
به خودت و همهمون یه لطفی بکن
|
Do yourself and all of us a favor.
| 1 |
پس از آن، سیاه و سفید قرمز به نماد حق سیاسی تبدیل شد، به ویژه حق ریشه ای.
|
Thereafter, black-white-red became a symbol of the political right, especially the radical right.
| 1 |
تا آن را به عنوان یک ماجراجویی اوج ببینیم از این ماجراجویی به نام زندگی
|
to see it as the culminating adventure of this adventure called life.
| 1 |
"جوانان ایرانی شاهد آرزوهای سرکوب شدهشان هستند. آنان در آرزوی پیگیری آزادی و فرصتهای قرن بیست و یکم اند."
|
They are longing to pursue the freedoms and opportunities of the 21st century."
| 1 |
چرا داری این بلا رو سرم میاری؟
|
Why are you doing this to me?
| 1 |
چیپس برام خریدی؟
|
Did you get me potato chips?
| 1 |
حالا دانشمندهای شبکه بهش اضافه کردن که احتمالا دوستان شما همیشه از شما پولدارتر و خوشحالتر هم هستن.
|
Now network scientists say your friends are probably wealthier and happier, too.
| 1 |
حتينميتونمدستگيرهاشو بچرخونم.
|
I can't even turn the handle.
| 1 |
حمله با خودرو ۲۰۱۷ شانزلیزه (انگلیسی: June 2017 Champs-Élysées car ramming attack) در روز ۱۹ ژوئن یک خودرو حامل سلاح و تسلیحات انفجاری به سمت کاروان خودروهای ژاندارمی فرانسه که در خیابان شانزهلیزه درحال حرکت بودند رانندگی کرد.
|
On 19 June 2017, a car loaded with guns and explosives was rammed into a convoy of Gendarmerie vehicles on the Champs-Élysées in Paris, France.
| 1 |
خب، باید آخرین تشریفات برگزار بشه
|
Well, we have to record the last ritual.
| 1 |
خط کودک دفتر ملی دارای
|
The National Childline Office
| 1 |
خیلی نرم هستند مثل چیزی که باید نوازش بشه
|
Feels almost soft, like something to be caressed.
| 1 |
داريم سعي ميکنيم دنيا رو نجات بديم اون وقت تو کيف مردم رو ميزني؟
|
We're trying to save the world and you're lifting wallets?
| 1 |
در شرق آسیا این رقم سه نفر در هر ۱۰۰ نفر است.
|
In Tanzania, in eastern Africa, this number is three per 100,000.
| 1 |
در کل می توانید از آن برای همیشه استفاده کنید.
|
Overall you can still use it forever.
| 1 |
زود باش تفش کن
|
You... You spit it out now.
| 1 |
ژنرال "کانبي" خيلي محتاطه.
|
General Kanbei is too cautious
| 1 |
سر رابرت پیل و تجارت آزاد
|
Sir Robert Peel and Free Trade
| 1 |
سودو، تو قول ما رو شکستي، درسته؟
|
SUDO, you broke our agreement didn't you?
| 1 |
شبها گهگاهی صدای حرکت ...کامیونها رو میشنویم
|
Uh, you hear trucks moving through at night occasionally...
| 1 |
طبق طرحی با عنوان ” شرکتهای برتر ایران ” ، 100 شرکت برتر تجاری با تجارت عمومی هر ساله بر اساس 17 شاخص مالی شامل رشد فروش و سود سهام و همچنین افزایش سود انتخاب می شوند.
|
Under a plan called "Top Iranian Companies" the 100 top publicly traded Iranian corporations are chosen each year based on 17 financial indices including growth in sale and dividends as well as rise in profits.
| 1 |
ظاهراً هر دو نفرشون به سرعت اينجارو ترک کردن.
|
There's less time in between them.
| 1 |
-فکر میکردم که ...
|
- I thought he was...
| 1 |
قارون از قوم موسى بود و بر آنان ستم كرد، و از گنجينهها آن قدر به او داده بوديم كه كليدهاى آنها بر گروه نيرومندى سنگين مىآمد، آنگاه كه قوم وى بدو گفتند: «شادى مكن كه خدا شادىكنندگان را دوست نمىدارد.
|
Indeed, Qarun was from the people of Moses, but he tyrannized them. And We gave him of treasures whose keys would burden a band of strong men; thereupon his people said to him, "Do not exult. Indeed, Allah does not like the exultant.
| 1 |
کاش مرده بود!»
|
Or wish she were dead.”
| 1 |
گفتهام عنوان «دکتر» را روی کتابهایم ننویسند
|
I asked her not to include the doctor title in my name.
| 1 |
متوسط قد سربازان امریکایی که در ۱۹۴۴ در نورماندی کشته شدند ۱۷۳ سانتی متر بود، و اگر آن ها را پشت سر هم در یک ردیف دراز به دراز می خواباندی، طولشان به ۳۸ کیلومتر می رسید.
|
“The Americans who fell in Normandy in 1944 were tall men measuring 173 centimeters on average, and if they were laid head to foot they would measure 38 kilometers.
| 1 |
مثلا یه اسم رمز؟
|
Like a safe word?
| 1 |
مجبور نیستین همه چی رو بسته بندی کنین
|
You don't need to wrap everything.
| 1 |
مگه 2 نفرمون کافی نیستیم؟
|
Are the two of us not enough?
| 1 |
من از اوني که به نظر مياد خيلي باهوش ترم
|
I'm way smarter than I look.
| 1 |
من اون فرد ديوانه هستم؟
|
Am I the mad one, Graviturtle?
| 1 |
منُ خوابوند ♫
|
They put me to sleep, ♫
| 1 |
من زنگ میزنم به ایستگاه های پلیسِ سائو لوئیس
|
I'm calling the police stations in São LuÃs.
| 1 |
من فقط میخواستم شغل اون مرد رو بگیرم نه مردونگیش رو
|
I just wanted to take the man's job not his manhood.
| 1 |
من نميخوام پشت سر مرده حرف بزنم ولي از اونجايي که کورا رو خوب ميشناسم، اون هميشه يک داستانپردازي خوب رو به حقيقت ترجيح ميداد
|
I don't like to speak ill of the dead, but from what I know of Cora she wouldn't let the truth stand in the way of a good story.
| 1 |
مورد بعدی در وزن است.
|
The next thing is weight.
| 1 |
موسيو ژورنت به خوبي ما مي دونه که تو نمي توني از دست خودت فرار کني
|
Monsieur Journet knows as well as we do you can't run away from yourself.
| 1 |
هر کی جرئت کنه جلوی ولینعمت من شمشیر بکشه
|
Who dare draw swords in front of my benefactor
| 1 |
همسرش، آیدا[۱۰] نیز از رفتن به قایق نجات امتناع ورزید و جای خود را به خانم الن بِرد، پیشخدمت جدیدشان، داد.
|
His wife also refused to get on a lifeboat, giving her place to Ms. Ellen Bird, their new housemaid.
| 1 |
و اگر خواستيد همسرى [ديگر] به جاى همسر [پيشين خود] ستانيد، و به يكى از آنان مال فراوانى داده باشيد، چيزى از او پس مگيريد. آيا مىخواهيد آن [مال] را به بهتان و گناه آشكار بگيريد؟
|
But if you want to replace one wife with another and you have given one of them a great amount [in gifts], do not take [back] from it anything. Would you take it in injustice and manifest sin?
| 1 |
و حالا داره برای فرانسین انجام می ده
|
And now he's doing it for Francine.
| 1 |
و شماها نام خانوادگی متفاوتی دارین برای تو چو هستش وبرای اون سگ
|
And you have different surnames. You're "Cho," and that's "Dog."
| 1 |
ولياگـهپولـَمروازتو نگيرم ، ميرمازاونميگيرم.
|
But if I don't get my money from you, I'm gonna get it from her.
| 1 |
و نمیخوام این کارو با تو انجام بدم
|
And I don't wanna do it with you.
| 1 |
یک گروه اکتشافی متشکل از فضانوردان آمریکا و شوروی به سیاره مشتری فرستاده می شوند تا از سرنوشت فضاپیمای "دیسکاوری" اطلاعاتی بدست آورند...
|
A joint American-Soviet space expedition is sent to Jupiter to learn what happened to the Discovery.
| 1 |
۱5.الف) *من به مسافرت رفته نبودم.
|
00:54:15 – did not travel
| 1 |
39.5)حفظ توانایی اقتصاد کشور برای تامین نیازهای نیروهای مسلح، سایر نیروها و نهادها.
|
e) maintaining the capability of the national economy to meet the needs of the Armed Forces, other troops and bodies;
| 1 |
Naviera Armas در ارائه گذرگاه کشتی در مسیرهای 46 از جمله کشتی به لانزاروته، فورتونتورا، جزایر مادیرا، اسپانیا، جزایر قناری Gran Canaria، تنریف، پرتغال، لا Gomera، لا پالما و کشتی به El Hierro.
|
Naviera Armas offer Ferry crossings on 46 routes including Ferries to Lanzarote, Fuerteventura, Madeira Islands, Spain, Gran Canaria, Tenerife, Portugal, La Gomera, La Palma & Ferries to El Hierro.
| 1 |
Q4 اگر در هنگام حمل و نقل کالا آسیب دیده است ، چگونه می توان اقدام کرد؟
|
Q4. If the goods is damaged in transit, how to do?
| 1 |
آیا شخصیتهای کار شما بیهیچ استثنایی برگرفته از زندگی واقعی هستند؟
|
Are any of your characters taken from real life?
| 1 |
احمد کاترادا، ۲۷ سال را در زندان سپری کرد که ۱۸ سال آن در جزیره روبن بود.
|
On 11 February 1990, Nelson Mandela was released from prison after serving twenty-seven years in prison, 17 of those years on Robben Island.
| 1 |
اصطلاح فتیش پستان در بافتارهای قومنگاشتی و فمینیستی نیز، برای توصیف جامعهای بهکار میرود که فرهنگش به پستان، معمولاً بهعنوان ابژۀ جنسی، ویژیده شده باشد. برخی فمینیستها، برپایۀ بارگاههای ایزدبانوی چاتالهویوک (در ترکیۀ امروزی)، استدلال کردهاند که فتیش پستان به دوران نوسنگی بازمیگردند. کاوشهای باستانشناختی در این شهر پیرامون سال 1960، آشکار کردند که دیوارهای زیارتگاه(ها) آراستهبه جفت پستانهای بیپیکر هستند، که گویا «وجودی مستقل» دارند. الیزابت گولد دیویس استدلال میکند که پستانها (و نیز نَراَندامهها) را زنان چاتالهویوک بهمثابۀ ابزارهای مادرانه گرامی میداشتند، ولی پس از آنچه که او انقلاب پدرسالاری نام مینهد -زمانی که مردان هم نراندامهپرستی و هم «فتیش پستان» را ازآنِ خود کردند- این اندامها «معنای جنسی که اکنون دارند، بهدست آوردند».
|
The term breast fetishism is also used within ethnographic and feminist contexts to describe a society with a culture devoted to breasts, usually as sexual objects.[1][24] Some feminists have argued that incidents of breast fetishism have been found going back to the neolithic era, with the goddess shrines of Çatalhöyük (in modern Turkey). The archaeological excavations of the town in c. 1960 revealed the walls of the shrine(s) adorned with disembodied pairs of breasts that appeared to have "an existence of their own". Elizabeth Gould Davis argues that breasts (along with phalluses) were revered by the women of Çatalhöyük as instruments of motherhood, but it was after what she describes as a patriarchal revolution – when men had appropriated both phallus worship and "the breast fetish" for themselves – that these organs "acquired the erotic significance with which they are now endowed".[25]
| 1 |
اطمینان حاصل کنید که آب خالص و فیلتر شده می نوشید، زیرا آب فیلتر نشده ممکن است حاوی اندکی مواد شیمیایی باشد که می توانند به پوست شما آسیب برسانند.
|
Be sure to drink pure, filtered water, as unfiltered water may have traces of chemicals that can damage your skin over time.
| 1 |
اغلب افراد از رنگهای خنثی مثل کرم، شیری یا قهوهای کمرنگ، سفید یا طلایی در رنگ پرده استفاده میکنند، اما بهتر است رنگ پردهها با رنگ مبلمان هماهنگ باشد. البته باید به رنگ فرشها و تابلوها هم توجه کرد.
|
It is very important that the design of bedroom curtains harmonize with the design of the rest of the room like the color of the room walls, the color and shape of the furniture and the design of windows and other objects in the bedroom.
| 1 |
اما بزرگترین مشکل بازی نبود زیر نویس آن است!
|
But, the game’s biggest issue isn’t its textures.
| 1 |
امروز فرصتی برای بسیج کردن تمام حامیانِ موضوع علم در خدمت صلح و توسعه از مقامات دولتی و رسانه ها گرفته تا دانش آموزان مدرسه را فراهم می آورد.
|
The Day offers the opportunity to mobilize all actors around the topic of science for peace and development from government officials to the media to school pupils.
| 1 |
اين آهنگ رو سانگ وو قبل مرگش نوشت
|
This is a song Sung-woo wrote before he died.
| 1 |
اينطوري صدمه نمي بيني
|
That way you don't get hurt.
| 1 |
اينکار تو رو دقيقا همونقدر مسئول اين ميکنه که جزمن مسئوله
|
In my book that makes you just as responsible for him being here as the Jazzman.
| 1 |
« این آلبوم یک اشتباه بزرگ بود.
|
That album was a mistake.
| 1 |
این گروه بطور عمده از طریق اخاذی، آدمربایی و مشارکت در تجارت غیرقانونی مواد مخدر سرمایهگذاری میکند.
|
It funds itself primarily through extortion, kidnapping and their participation in the illegal drug trade.
| 1 |
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.