fa
stringlengths
3
1.98k
en
stringlengths
5
2k
sco
float64
1
1
تخریب وب سایت ها نیز بسیار عادی شده بود.
Web defacements were also common.
1
ترکیبی از طرح و رنگهای متنوع که چشمان هر بینندهای را می نوازد.
You will be amazed by the different colors and designs that frogs eyes come in.
1
توي دنيا آدمايي هستن که با دستمزد پايين کار ميکنن
There are people living in low wages around the world.
1
جوابم منفی است" یا "می دانم چقدر دوست داری به این مهمانی بروی اما جای بحث وجود ندارد.
The answer is no. Or, "I understand how much you want to go, but there is no room for negotiation.
1
...چون قبلنا یه تهیه کننده بوده
Because he is a former producer,
1
، چون که ما اربابشون نيستيم حتي بيشتر جنون هاي ناشي از هوس .
because were not their masters, even the most bizarre manias.
1
حالا باید چیکار کنیم؟
Well, what are we going to do, then?
1
حالا، توی دیزنی، آدمهایی رو پیدا میکنی که بهترین دهنی رو برات میرن.
Now, back in Disney, is where you'll find the guys that give the best blowies.
1
حالا میشه بری؟
Now will you go?
1
خداوند به آنچه انجام میدهند داناست!
Allah knows well what they do.
1
داری با جیپ مثل یه ماشین قراضه رانندگی میکنی
You're driving the jeep like it's a tiny broken car!
1
در جایی گفتید که نوشتن زندگیتان را نجات داد.
He says writing saved his life.
1
در حال حاضر، این دوقلوها ممکن است یکی از اولین دسته از میلیاردر های ثروتمند بیت کوین Bitcoin در جهان باشد.
The twins could be among the world's first bitcoin billionaires.
1
در حالی که بسیاری از اهالی کشورهای غربی امروزه چای مینوشند ؛ در شرق جهان از قدیم چای به عنوان کلید سلامتی، شادی، آرامش و دانایی شناخته میشده است.
While many of us from western countries commonly drink tea today, it has been long been regarded in the East to be a key to health, happiness, and tranquility and wisdom.
1
روشن است که بخش سلامت، فرصت عظیمی برای توقف گرمایش جهانی و تبدیل شدن به بازیکن بزرگ تر در انتقال انرژی پاک را دارد.
But now it’s clear the health sector has a huge opportunity to stop contributing so much to global warming and become a much bigger player in the clean energy transition.
1
زنانی که پریودشان بین 24 تا 35 روز است احتمالا به صورت طبیعی تخمکگذاری میکنند.
Women who get their periods every 24 to 35 days are probably ovulating normally.
1
زنی که نازا بود، هفت طفل به دنیا آورد،
The woman who is childless gives birth to seven,
1
ساریا داره به یه بیمارستان دیگه منتقل میشه این تمام چیزیه که بهم گفتن
Sarya's being transferred to another hospital. That's all they told me.
1
شاخص توسعه انسانی (HDI) هر ساله توسط برنامه پیشرفت و توسعه ملل متحد (UNDP) سنجیده میشود.
The Human Development Index (HDI) is published annually by the United Nations Development Programme (UNDP).
1
شرکت های معماری به همین نحو مدل های ساختمان ها و اتاق ها را می سازند و یا برای تامین نیازهایشان با شرکت های حرفه ای تر در صنعت چاپ کار می کنند.
Architecture firms do the same to model buildings and rooms, or work with more professional-grade printing companies to meet their needs.
1
شما می توانید با خرده فروشان تماس بگیرید و به آنها پیشنهادات پرسود بدهید تا آنها محصول شما را در فروشگاههای خود بفروشند.
You can contact retailers and give them lucrative offers so that they will sell your product in their stores.
1
شنیدم دنبال تخت میگردی.
I hear you're looking for a bed.
1
شنیدم متنت قراره تبدیل به نمایشنامه بشه
I heard your script will be turned into a play.
1
عمرا همینطوری بندازتش دور.
She wouldn't have just tossed it.
1
فقط این که داشتی به باد کردن عضلاتت فکر میکردی.
Just that you were considering bicep inflation.
1
فقط مطمئن شوید که یک استراتژی پشتیبان گیری قوی دارید، با استفاده از هر دو نوع پشتیبان گیری Onsite و Offsite، بنابراین بدین ترتیب شما یک شبکهی امنیتی گستردهای را در برابر هر نوع و هر زمان از دست دادن فایلهای خود ایجاد مینمایید.
Just make sure you have a solid backup strategy, with onsite and offsite backups, so you have a wide safety net against ever losing your files.
1
کلي جا رو ديديم
We saw many places.
1
مشتریان شما اینجا هستند پس شما هم باشید.
Your clients are there, so you need to be, too.
1
منظور من آن بود که شخصیت وی را پرورش دهم و او را تبدیل بیک مرد نیرومند نمایم...
My object was to form his character, to lick him into shape, to make a man of him... and besides...
1
می توانید علائم رایجی را داشته باشید که به معنی لارنژیت یا یک مشکل مشابه با لارنژیت است، از جمله:
You could also have common symptoms that mean you have a condition similar to laryngitis, including:
1
میخواستم یاد بگیرم و کمک کنم.
I would like to learn and help.
1
میدونی که دارم تلاشم رو میکنم و مشروب رو گذاشتم کنار و میخوام ادامه بدم تا برای تو و بچه آدم بهتری بشم، خب؟
You know, I'm trying, and I've given up drinking, and I'm gonna continue to do better for you and the baby, okay?
1
نميخوامبهفهرستتبياحتراميکنم. . ولي اگه اون تروريستا قسمت هاي غربيروبه فاکِعضمابدن...
No disrespect to your appendix, but if them terrorists do fuck up the Western, could anybody even tell?
1
نهایتا در این مرتبه است که انسان، بالفعل انسان نفسانی میشود.
Only in this stage, a human being truly becomes a human being.
1
هزاران نفر ديگه قراره به فضا برن اما همه فقط اولين نفر رو به ياد ميارن، فهميدي؟
Thousands will fly into space, but only the first permanent! in memory,
1
همین حالا به یک ماجراجویی هیجان انگیز بپیوندید!
Join us now for an exciting adventure.
1
هی، فکر نکنم صدات رو شنیده باشه
Hey, I don't think she heard you.
1
و این فقط برخی از فعالیت های ارائه شده است .
These are just some of the activities provided.
1
وقت زیادی واسه ۱۰۰ تا بستهبندی صرف کردم، بعد اون نصفش رو به مشتریها فروخت.
I spent so much time finishing 100 packs, and she sold half of them to the customers right away.
1
ولی شعر مورد علاقه من اینه
But my favourite is your line
1
ولی نتونستیم اون بچه ی معصوم و پیداش کنیم
But we couldn't find the child anywhere, Your Majesty.
1
و هر پیش بینی در این باب، باطل است!
That’s what you [are] beginning to see in the House.
1
138این، بیانی است برای عموم مردم؛ و هدایت و اندرزی است برای پرهیزگاران!
"3.138": This is a clear statement for men, and a guidance and an admonition to those who guard (against evil).
1
۱ لیوان آب بعد از دوش گرفتن
Drank water after a shower.
1
2.1.1 چگونه فهرستی از محتواها تهیه کنیم؟
1.1 How to configure folders?
1
The Orange Door چه زمانی باز است؟
When is The Orange Door open?
1
You are here: صفحه اصلی محصولات واحد مراقبت واحد مراقبت تیپ G فيلتر تیپ GF
You are here:???????? Products F.R.L Combination G Series GF Series Filter
1
آره، و میشه به آدمای زیادی هم کمک کرد
Yeah, and you could help a lot of people.
1
آیا به عنوان مدیر یک مجموعه میدانید که درهفته ، ماه یا سال گذشته چند پروژه موفق و ناموفق داشتید؟
Do you know how many successful leads you’ve had in the past week, month, or year?
1
اگر می خواهید مطمئن شوید که چه عشق خدا است مانند, در عیسی مسیح نگاه.
If you want to know what God’s love is like, look at Jesus.
1
الان اين تنها راه چاره براي نجات کشوره، اسپيد
This is the only way we can save the country now, Speed.
1
امروز راز او را دانستیم.
Now we know her secret.
1
اون باندها و دستکشهارو پس میدی یا نه؟
Are you gonna give back those bandages and gloves?
1
اون واقعاً نميدونه که رفتن به نيوزلند چطور همه مارو افسرده مي کنه
He just doesn't understand how moving to New Zealand might upset all of us.
1
اوه، وارن، بهتر است بلوز را یاد بگیر.
Uh, Warren, better learn the blues.
1
اي کاش ميتونستم يه چيزي بگم
I wish i could say anything.
1
اين چيزي که توش خوب هستي
Use him. That's what you are best at.
1
اين کار انجام شد و نتیجه بسیار جالب توجه بود.
This was duly done and the resulting debate was of considerable interest.
1
این انفجار راکت و ماهواره سوار بر آن را کاملاً منهدم کرد و به سکوی پرتاب نیز آسیب جدی وارد کرد.
The accident destroyed the rocket and its cargo and heavily damaged the launchpad.
1
این ایستگاه ها در طول زمان به ایستگاه های خدمات پروازی تبدیل شدند.
Over time, the AMRS morphed into flight service stations.
1
این کار تو خونته
This is in your blood.
1
اینک دو نکتة دیگر در این مورد را عرض میکنم.
I’ll throw two more pieces on this.
1
اینها کشور را خوردند.
They fed the country.
1
این یکی رو می بینی؟
See this one? See this house?
1
با آب مروارید ، تصاویر حتی با یک چشم باز نیز دوتا به نظر میرسند.
With cataracts, the images seem to appear double even with one eye open.
1
بالاخره ۶۵٠٠ تبعیدی و ۶٠٠ محافظ اس اس سوار کشتی شدند .
There were finally 6,500 prisoners on board and 600 SS guards.
1
بايد يه راهي پيدا کنم که خودمو به دفتر اسناد برسونم
I'll have to find a way into the records office.
1
باید اینو جواب بدم
I have to get this.
1
بنا به اظهار دفتر نخست وزیر، لپید و بایدن «گفتگوی مفصل» در بارهٔ مذاکرات جاری معطوف به قرارداد با ایران و تعهد مشترک در توقف پیشروی ایران به سمت دستیابی به تسلیحات هسته ای» داشتند.
According to the Prime Minister's Office, Lapid and Biden spoke "at length" about the ongoing negotiations to reach a deal with Iran, "and their shared commitment to stop Iran's progress toward nuclear weapons."
1
به خاطر زیادی تلاش کردن و زیادی جاهطلب بودن مقصر ـه. به عبارت دیگه، مثل همهی ما... به خاطر انسان بودن مقصر ـه.
In other words, like all of us, he is simply guilty of being human.
1
به دلیل فرصتی که برای آموزش، تلاش، پیروزی و یا شکست گروهی در این بازی ها وجود دارد، افراد درگیر در بازی های ورزشی به طور طبیعی تمایل بیشتری به اتخاذ «ذهنیت تیمی» در محل کار و شرایط اجتماعی دارند.
Because of the opportunity to train, try, win, or lose together, people involved in sports are naturally more inclined to adopt a “team mindset” in the workplace and in social situations.
1
بهش گفتم بابام خيلي لجبازه
I told Him that my dad is very stubborn.
1
به عنوان مثال، فرض کنیم هدف یک لیوان نگه داشتن آب است؛ حال اگر آن لیوان دارای احساس هم باشد، وقتی پر باشد خوشحال است و وقتی خالی باشد غمگین.
The purpose of a glass, for example, is to hold water; if it had feelings, it would be happy when full and sad when empty.
1
بیاید اینو جمعش کنیم، آمادهاید؟
Let's get this together. You ready?
1
پسرها گریه نمیکنند» ادامه دارد
“Those kids never stop crying, dude,” he continued.
1
پیشرفت شخصی در مورد انتقال پیام از طریق روش های دیگر است ، اما با روش تخیلی. اگر قسمت تخیلی از اوضاع خارج شود ، انتشار آن بیشتر شبیه به یک انفجار است تا یک پیشرفت شخصی. روش های زیادی در این روش وجود دارد. اولین قدم جمع آوری و ایجاد یک ماده مفید است که با موضوع مشخص می شود ، که این یک کار ساده نیست....
Self-advancement is like getting the message out by some other methods yet with an imaginative methodology. In the event that the imaginative part were removed from the condition publicizing would look more like bursting as opposed to self-advancement. There are numerous means engaged with this procedure. The initial step is to gather and make helpful substance identifying with the subject, which is a not a simple occupation....
1
تعهد خود نسبت به برقراری نهایت کیفیت استاندارد ایمنی و بهداشت را نمایش دهید و اینگونه سازمان شما در بازار بارز خواهد شد.
Demonstrate your commitment to maintaining optimum health and safety standards and your organisation will stand out in the marketplace.
1
.تو قبلا همش توی تلویزیون بودی
You used to be on TV all the time.
1
تو یونیسف کار میکنه ۶ساله اونجا کار میکنه
She's been at UNICEF for six years now, working there.
1
چرا این تغییر زودتر از این اتفاق نیفتاده است؟
So why didn’t this change happen earlier?
1
چرا اینو ازم میپرسی؟
Why are you asking me that right now?
1
چطور اين کار رو کردين؟
How did you wangle it?
1
چطور باهاش حرف ميزني؟
How will you talk to her?
1
چقدر بهت مهلت داد؟
- How long did they give you?
1
چه بسا این دو دوست در میان گفتوگو دچار سرفهٔ شدیدی میشدند و ناچار از سخن باز میایستادند و مانند شاگردان مکتبی که خطائی از ایشان سر زده باشد خندهکنان یکدیگر را نگاه میکردند.
Sometimes they would both break out coughing in the middle of their conversation, and then they would break off and look at each other guiltily like schoolboys, and laugh:
1
.حتی موبایلشم خاموشه
Even his mobile is switched off.
1
خب ، کارينگتون توي زندانه . ما تنها کسايي هستيم که باقي مونديم .
well, carringtons in prison. were all thats left.
1
خب، ما همیشه در عجب بودیم که من چجوری تغییر کردم خب، ما همیشه در عجب بودیم که من چجوری تغییر کردم اگرچه من هیچ چیز جادویی تو اون اشغال دونی جادوگرا نخوردم
Well, we've always wondered how I got changed, even though I never ate any magical rubbish from the wizard's dump.
1
خیلیخب، کنیِ حیرتانگیز رقابت تموم شد و وقتشه که این کیکفنجونیها بجنگن
All right, Magnificent Kenny, well, the competition is over, and it's time for these cupcakes to clash.
1
خیلی خوش شانس بودم که توانستم این عکس را بگیرم، چون پس از حدود 30 ثانیه خلبان تغییر مسیر داد و دیگر پل دیده نمی شد.”
I was really lucky to get this photo because 30 seconds after I took the picture the Pilot changed direction and I stopped seeing the bridge."
1
. دالی مدرک برگزارکننده جشن رو گرفته بود و عاشق این بود که مرکز توجه باشه
Dolly got her celebrant's licence, and loved being the centre of attention, second to the bride, of course.
1
در ایرلند هم همه او را میشناسند.
And everyone in Ireland knows everyone else.
1
در پایان دور مقدماتی، هشت تیم برتر به مرحلهٔ پلیآف راه یافتند.
After the regular season has commenced, the top eight sides compete in a finals series.
1
.در کره با ایالات متحده تا یک نقطه بن بست جنگید چین یک کشور سرافراز است
In korea in the early 1950s.
1
در نوامبر ۲۰۱۶ میلادی، هنگامی که یکی از جنگندههای MiG-29K به خاطر نقص کابل در ناو آدمیرال کوزنتسوف نابود شد، تصاویر ماهوارهای نشان داد که دست کم بخشی از ناوگان هوایی جنگندههای MiG-29K و سوخو SU-33 در حمیمیم مستقر شدهاست.
In November 2016, after the Russian aircraft carrier Admiral Kuznetsov lost a MiG-29K fighter due to arrestor cable problems, satellite images indicated that at least some of the carrier's air wing of MiG-29K and Sukhoi Su-33 aircraft had been deployed to Khmeimim.
1
دیگران نمیتوانند افکار شما را بخوانند.
Others cannot read your thoughts.
1
زندگی مثل راندن یک دوچرخه است شما نمی ایستید مگر اینکه از پا زدن باز ایستید
Life is like riding a bicycle: you don't fall off unless you stop pedaling.
1
سی فنگ شیائو یین هوا رو به خاطر من فرستاد اونجا
Sifeng sent Little Yinhua to Tianxu Sect because of me.
1
شرکت پسته الماس خاورمیانه یک شرکت معتبر در زمینه ی تولید و صادرات بهترین کیفیت پسته ایران است.
The Middle-East Diamond Pistachio is a leading company in the field of manufacturing and exporting the best quality Pistachio from Iran.
1
صفحه اصلی / برچسب long cut 6
Home / Keyword long cut [6]
1