fa
stringlengths
3
1.98k
en
stringlengths
5
2k
sco
float64
1
1
«زیرا اگر موسی راتصدیق میکردید، مرا نیز تصدیق میکردید چونکه او درباره من نوشته است. اما چون نوشتههای او را تصدیق نمیکنید، پس چگونه سخنهای مرا قبول خواهید کرد؟»
"For had ye believed Moses, ye would have believed me; for he wrote of me. But if ye believe not his writings, how shall ye believe my words?"
1
سال 1987 در رومانی است.
It is 1987 in Romania.
1
- فرم درخواست ویزا آنلاین، DS-160 را تکمیل کنید.
- Complete the online visa application form, DS-160.
1
فقط مطالبه عمومی میتونه جلوی قضیه رو بگیره .
Only public outrage can stop this.
1
فکر نکنم ربطي به سوابق خانوادگي داشته باشه
I guess a person's birth is not relevant.
1
♪ فک کنم هنوزم هستم ♪
♪ I guess that I still am ♪
1
کیه که منو شکست بده؟
Who's going to beat me?
1
ما تعهد شما را قبول نداریم.
We will not hold you to your pledge.
1
مراکز تجاری صدف، ملکه آسمانها، مروارید و زیتون ۲ نیز در دست ساخت میباشند.
The mussels, Queen of the Sky, Pearl and Olive 2 are also under construction.
1
مگه بهت نگفته بودم قراره بریم تولد آقای شارما؟
Didn't I inform you that we are going to Mr. Sharma's birthday party?
1
من شرمنده ام که به خاطر برگشتن به گیه رو قادر نیستم در این زمان گرفتاري به اعلیحضرت کمک کنم.
I am embarrassed for going back to GyehRu, unable to help Your Majesty in this time of trouble.
1
من، کاندا، به شیمادا پول میدم.
- I, Kanda, am paying it for Shimada.
1
-ميشه بشينيم؟
- Can we just sit down?
1
نباید تو کارم دخالت می کردی
You should have stayed out of my business!
1
همچنین بقیه رستورانهای خدمات دهی سریع شروع به رعایت این استانداردها کردند، استانداردهای بالای مک دونالد همچون موجی به صنایع تولیدی گوشت و شیر رسید.
As other quick service restaurants began to follow, McDonald's high standards rippled through the meat, produce and dairy industries.
1
همچون دستوری بلاغی به مردان سفید برای استعمار و فرمانروایی بر دیگر ملل به منظور منفعت خود آن مردم (مسئولیت در عنوان نشان دهنده خود آن مردم و وظیفهاست).
At face value it appears to be a rhetorical command to white men to colonize and rule other nations for the benefit of those people (both the people and the duty may be seen as representing the "burden" of the title).
1
همه اینها ناگهانی اتفاق افتاده
It all happened so suddenly.
1
همه بچه ها با روياي گرفتن توپ با يه ضربه کامل بزرگ ميشن
Every kid grows up dreaming of catching a home run ball.
1
هنوز وقتش نشده ما کلی وقت داریم
It isn't due yet. We still have time.
1
و هرکاري که مي کنيد، تحت نظرش داشته باشيد.
And whatever you do, you keep him restrained.
1
و یا پرداختی حق بیمه را به حداقل برسانید .
Or whatever it is you do with your tax receipts.
1
- يه پسري بود.
There was a boy...
1
یا آنکه برای آن شرط و شروطها گذاشت . "
Or he that him designedly sent."
1
احتمالا کراوات بستن، زیادی باشه
Tie is probably too much.
1
. اره، تا شعاع نیم مایلی - . بذار ببینم -
- Yeah, half a mile radius. - Let me see.
1
از پیش، برای رهنمود مردمان. و فرقان [:قرآن، جدا کنندهی حق از باطل] را نازل کرد. همانا کسانی که به آیات خدا کفر ورزیدند، برایشان عذابی سخت است. و خدا عزیزی صاحب انتقام است.
Surely they who disbelieve in the communications of Allah they shall have a severe chastisement; and Allah is Mighty, the Lord of retribution.
1
اهداف مورد نظر برای سطح LDL که در بالا گفته شد بر اساس ریسک فاکتورهای شخصی تغییر می کند.
Desired goals for LDL-C levels change based on individual risk factors.
1
اون دستورالعملها چي بود؟ اول:
What were those instructions?
1
اونها خيلي با کيفيت هستند.
They are very high-quality.
1
اون همسر خوبيه اون همسر خوبيه ....
He's a good husband. ...as long as you-- You have to help to keep him pointed in the right direction.
1
اينطرفي دو تا بلوک رو که بريد بعدش بايد بريد سمت چپ
It's about two blocks this way, and then you make a left.
1
این حقایق را با ذهن نمیشود فهمید.
This Reality cannot be understood with the mind.
1
این دوره با یک دوره پایه شروع می شود که در آن دانش آموزان در مورد اصول طراحی، مهارت های طراحی، تایپوگرافی، خلاقیت و توسعه ایده یاد خواهند گرفت.
The course starts with a foundation period in which students will learn about design principles, drawing skills, typography, creativity, and idea development.
1
بازبینی ریچ تقریبا باعث شد تا ما به این مرحله برسیم.
Whew, that brings us almost up to now.
1
باید پال رو نجات بدم.
Holding on to Paul.
1
بچهها یهلحظه به ما وقت بدین
Guys, give us a second.
1
برای ترفیع آماده ای؟
Are you prepared to get promoted?
1
برای مثال در فرانسه، چیزی در حدود ۹۰ درصد استخرها، چه خصوصی و چه عمومی، دارای پمپی حرارتی هستند که از یکی از سوختهایی که در بالا آمده استفاده میکنند .
In France, for example, some 90% of pools, both private and public, have a heat pump that uses one of the fuels listed above (3).
1
بنابراين، من دو ماه وقت داشتم که آنجا بنشینم و راه های مختلف را بررسی کنم که امورات زندگیم را در آینده چگونه بگذرانم، بعد از سالها عکاسی ،چون آنها مرا اخراج ميکردند.
So I had two months to sit there and figure out different ways of what I was going to do in my next life, after I was a photographer, because they were going to fire me.
1
بیمارستان سنت مایکل یکی از بیش از ۴۰۰ سایت بین المللی شرکت کننده در مطالعه ی LEADER، بود که یک مطالعه ی کنترل دار تصادفی به دستور FDA است که با شرکت بیش از ۹۳۰۰ بیمار مبتلا به دیابت نوع ۲ برای ارزیابی لیراگلوتید و اثرات آن بر بیماری قلبی، راه اندازی شده است.
St. Michael’s was one of more than 400 international sites to participate in the LEADER trial, an FDA-mandated randomized control trial involving more than 9,300 patients with Type 2 diabetes to evaluate liraglutide and its effects on heart disease.
1
تا از نویسنده های همه نوع آهنگی شکایت کنم در هرصورت نویسنده ها معمولا راضی میشن به من پول یا درصدی از سود آهنگشون بدن
Anyway, the writers usually settle, pay me off, or give me a chunk of their song.
1
تاريخ حمله در متن اسم عملياته .
The date of the attack is in the full name.
1
تحقیقاتی که در 2014 انجام شد نشان داد که سیگارهای الکترونیکی با ولتاژ بالاتر، مقدار زیادتری فرمالدئید خواهند داشت، که یک ماده سرطانزا است.
A 2014 study found that e-cigarettes with a higher voltage level have higher amounts of formaldehyde, a carcinogen.
1
ترس از دستگیری شورشیان، زنان را از رسانهها دور کردهاست.
Fear of an insurgent takeover has driven women away from local media.
1
تنها چیزی که بر ضد تو بود فنی بودن غذا است.
The only thing which went against you is the technicality of the food.
1
جعبه کمک های اولیهاین موضوع حتی برای کوچک ترین سفرهای جاده ای هم لازم است.
First aid equipment is essential, even on the smallest of rallies.
1
چطور ميتونه ازتون بخواد به پادشاه سابق تهمت بزنيد و اعلامِ حکمراني به مردم کنيد ؟
It slanders the late king and declares it to the people!
1
چگونه عکس ها را از آیفون به کامپیوتر انتقال دهیم؟
Can't transfer photos from iPhone to Windows 10 [FIX]
1
چه چیزی می خواهید!
What do you want!
1
حتی اگر بد باشد!
Or even if it is bad!
1
خب، بايد بهتون بگم که اينطوري پسر تون هميشه بي تجربه مي مونه
Well, then, I'm afraid your son will always be a hack.
1
خب چيکار کردي ؟
Well, did you make up?
1
خبرش رو پخش کردم.
I put the word out.
1
دانلود امشب ساعت هشت از تمامی سايتهای معتبر موسيقی.»
Plays", tonight at 8 o'clock over all Mutual stations.
1
در استرالیا جریمه نقدی وجود ندارد.
There is no capital punishment in Austria.
1
در واقع معیاری برای اندازه گیری سلول هایی می باشد که به نظر غیر طبیعی می باشند.
Firstly, it depends on the proportion of cells that are abnormal.
1
دفعه بعد حتما توی قبرستون همو می بینیم
Next time we meet, it's gonna be the cemetery.
1
دلت بهحالم نسوزه.
Don't feel bad for me.
1
زانکو تاینی تی۱ (Zanco Tiny T1) هیچ کدام از این تواناییها را شامل نمیشود؛ با اینحال عنوان کوچکترین تلفن هوشمند جهان را از آن خود کرده است و هم اینک علاقه مندان بسیاری دارد.
The Zanco Tiny T1 doesn’t possess any of those things, but it does have the title of world’s smallest cell phone, and it currently has plenty of admirers.
1
سپس بشر میلیون ها حیوان دیگر را برای یافتن درمان این بیماری ها شکنجه میدهد و می کشد.
So then man tortures and kills millions more animals to look for cures to these diseases.
1
صادرات به کشورهای ترکیه و آسیای میانه از طریق بازرگانان بازار یدک
Export to the countries of Turkey and Central Asia through Towel marketers
1
صدای منو میشنوی، مادر؟ (۱۹۳۵)
Can you hear me, Mother?
1
صرفه جویی در سرمایه داری: برای بسیاری، نه چندان - توسط رابرت B. رایش
Saving Capitalism: For the Many, Not the Few - Robert B. Reich
1
طبق گزارش اداره ملی ثبت جرائم، روزانه حدود 100 مورد تجاوز جنسی به پلیس هندوستان گزارش می شود.
According to crime statistics, over 100 cases of rape are reported to the South African Police Service every day.
1
فهمیدم منظورت چی بود، حسش کردم!
I know what you meant, I felt it!
1
قبلاً درگیر کار بودم و حواسم ازش پرت شده بود
I used to be so busy at work that I ignored him.
1
قبول میکنی که روح و جانت رو به نجات دهندمون واگذار کنی؟
Will you accept the body and blood of our Savior?
1
قرار بود به همراهِ رئيس " جو " تويِ . هانسرو " اونارو ببيني "
You were supposed to meet them with Troupe Leader Jo.
1
♪ قراره خوب بشه، خوب بشه ♪
♪ It's going to be good Going to be good ♪
1
ما هيچ ايده اي نداريم که پنگ چه نقشه اي داره
We had no idea what Peng was planning to do.
1
محققان از کودکان خواستند که پیش و پس از اسبسواری، به سؤالات ریاضی پاسخ دهند.
The study asked children to complete a battery of mathematical tests and responsive questions both before and after riding horses.
1
مردی که خونهی مرموزی ،تو دشتِ سکوت پیدا میکنه جایی که با آدمکهایی شبیه به خوک میجنگه
- A man who finds a mysterious home in the Plain of Silence, where he fights humanoid pig-like creatures before he goes to the Sea of Sleep, where he reunites with his long-lost love.
1
مطالعات تاریخ فرهنگی 2017, 7(30): 51-76 Back to browse issues page
Volume 7, Issue 30 (Journal of Cultural History Studies 2017) Back to browse issues page
1
مقاله بعدی چگونه یک رابطه را تمام کنیم؟
Next Story → How should I end a relationship?
1
من نمي دونم بايد چيکار کنم
I don't know what to do.
1
ميبرمت رودخانه "آرکانساس".
I'll take you out on the Arkansas river.
1
ميگه خودش بزرگشون مي کنه
She says that she'll raise them.
1
نظرت درمورد ایدهی دزدیدن موادم چی بود؟
What do you think about my idea of stealing drugs?
1
هرجا چشم می اندازم، دیوار می بینم.
Every where I look, I see walls.
1
همچنین پیش بینی می شود که این شرکت علاوه بر این دو گوشی، دو ساعت هوشمند مدرن نیز از سری گلکسی واچ ۵ یعنی گلکسی واچ ۵ و گلکسی واچ ۵ پرو را رونمایی کند.
Notably, the Milanese band is only compatible with the regular Galaxy Watch 5 and the regular Galaxy Watch 4. It does not fit on the Galaxy Watch 5 Pro.
1
همه ی این نمایش ها می توانستند شبِ گذشته روی صحنه بروند.
This guy could have been up on stage last night.
1
هنگامی که سوزن به عمق صحیح میرسد سوزش خفیفی احساس می کنید .
However, when the needle reaches the right depth a deep aching sensation occurs.
1
ولی طولانی ترین سفرم هفت ماهه بود و کوتاه ترین آن یک روزه.
The longest course was 7 years, and the shortest 1 week.
1
وی افزود که این صفحات که مجهز به تجهیزات فنی لازم مانند پروژکتور، بلندگو، و لپ تاپ هستند از سوی شرکت های حمایت کننده اهدا شده اند.
Donated by corporate sponsors, the screens came with all the necessary technical equipment, such as projectors, speakers and laptops, he added.
1
يه قهوه يِ تازه درست ميکُنم.
I'll make a new one.
1
یعنی خب نه دقیقا مثل من
I mean, not just like, obviously.
1
(62) و اگر [کافران با تظاهر به آشتی] بخواهند تو را فریب دهند، الله برایت کافی است.
And if they intend to deceive thee - then surely Allah is sufficient for thee" (8:61, 62).
1
PVP هایی باK-Value بالاتر به سبب وزن مولکولی بالایشان نمی توانند در مواد تزریقی استفاده شوند.
PVPs with higher K-Value, because of higher molecular mass cannot be used in injectable materials.
1
آره , منظورم اینه برای یه مدت طولانی ارزونه
Yeah. I mean it'll be cheaper in the long run.
1
آنان که میدانند به پیشگاه خدا حاضر خواهند شد و بازگشتشان به سوی او خواهد بود.
Who know that they will have to meet their Lord, and that unto Him they are returning.
1
اجازه نمیدم به همون راهی بری که اون رفت
I will not let you go down the same path he did.
1
اکنون یک کمپانی اینترنتی در سانفرانسیکو یک قدم به جلوتر برداشته و و یک برنامه به نام (ورزش مغز) طراحی نموده است تا به افراد کمک کند که هوشیاری مغزی خود را بهبود بخشند و بازیابی کنند.
Now, a new San Francisco web-based company has taken it a step further and developed the first “brain training program” designed to actually help people improve and regain their mental sharpness.
1
الان چقدر پول داريم ؟
How much do we have now?
1
البته که مهمترین هدف انسان نیز همین بقاست؟!
Is the main goal also the most popular element?
1
انجام ورزشهای سنگین به بعد از افطار موکول شود.
Organized sporting events will be held after supper.
1
اولين کفش لاکروسش
His first pair of lacrosse cleats.
1
اين منصفانه نيست.
All I do is try.
1
ایران:بوش به ایران بیاید
Iran Invites Bush to Speak · Global Voices
1
این حرفهای مارن هانتوت به دادستانه
What's this? It's Maren Hontvedt's statement to the prosecutor.
1
این یه نفرین نیست یه موهبت ـه
It is not a curse, it is a blessing.
1