fa
stringlengths 3
1.98k
| en
stringlengths 5
2k
| sco
float64 1
1
|
---|---|---|
از طرف من مواظبش باش.
|
Take care of her for me.
| 1 |
• اطلاعات شخصی که از طریق عملیات در داخل سرزمین اصلی چین گردآوری و تولید میکنیم در مراکز دادۀ واقع در سرزمین اصلی چین نگهداری میشوند؛ مگر در خصوص انتقالات برونمرزی مجاز مطابق با قوانین مربوطه.
|
• The personal information that we collect and generate in operations within the territory of Mainland China is stored in data centres located in Mainland China, except for cross-border transmissions as permitted by applicable law.
| 1 |
اغلب (هر چند نه همیشه) مناسب برای ترسیم مرکزی در سرتاسر کپی سمت چپ است، اما آزمایش با مخلوط های مخلوط شده از این می تواند منجر به یک صفحه بصری مبهم و گیج کننده شود.
|
It’s often (though not always) appropriate to center-align a headline over left-aligned copy, but experimenting with mixed alignments beyond this could result in a visually cluttered and confusing page.
| 1 |
اگر اپل آیدی ندارید می توانید از ما خریداری کنید و با اطمینان خاطر از اپل آیدی خود روی دستگاههای اپل استفاده کنید.
|
- ICloud ID is technically an Apple ID, but it is recommended to only have a single account on our devices.
| 1 |
امیدوار بودم خودش باشی
|
I was hoping you were him.
| 1 |
اون خيلي خوش تيپ ، باهوش .
|
he was handsome, smart,.
| 1 |
"اون کشيش مدرسه هاي قديمِ. "بونز پس انتظار داري خيلي مراقب رفتارم باشم که آقا بهش برنخوره
|
Victim is 30 to 40 years old. He's an old school priest, Bones.
| 1 |
اين داستان رو همهي کانالها رد کردن
|
Every channel has refused to show this story. They say it's nonsense.
| 1 |
ای خدا، اِجونگ؛ داری کاری میکنی تمرکزمو از دست بدم
|
Jeez, Ae-jeong. You made me lose my focus.
| 1 |
این ایستگاه چند سال پیش بهطور کامل بازسازی شد.
|
This unit was COMPLETELY renovated a few years ago.
| 1 |
این تعامل ما را با جهان خارجی تنظیم می کند و آنچه را که می پذیریم و در برابر آن مقاومت می کنیم کنترل می کند.
|
It regulates our interaction with the outside world and controls what we embrace and what we resist.
| 1 |
باید یه کم وزن اضافه کنی، خیلی لاغری
|
You should put some weight on you. You're too skinny.
| 1 |
بلكه تو را نور امّتها خواهم گردانید و تا اقصای زمین نجات من خواهی بود» (اشعیا ۴۹ :۶ ).
|
I will make you a light to the Gentiles, and you will bring my salvation to the ends of the earth” (49:6).
| 1 |
بنا به گزارش میزان وفاداری مشتریان به برندها که توسط ادموندز منتشر شده و البته بیش از 13.9 میلیون معامله خودرویی از سال 2007 تا 2017 را بررسی کرده، مشتریان بیشترین وفاداری را به برندهای ژاپنی همچون تویوتا، سوبارو و هوندا داشتهاند.
|
Edmunds Trade-In Loyalty Report, which studied more than 13.9 million vehicle transactions from 2007 to 2017, shows customers are most loyal to Japanese brands such as Toyota, Subaru and Honda.
| 1 |
به علت عدم صلاحیت از ارتش اخراج شده
|
Dishonorably discharged from the military.
| 1 |
«پدرم! بهراستی مرا بهدرستی از دانش وحی، حقایقی آمده که تو را نیامده. پس مرا پیروی کن، تا تو را به راهی راست (بدون افراط و تفریط) هدایت کنم.»
|
O my father! Lo! there hath come unto me of knowledge that which came not unto thee. So follow me, and I will lead thee on a right path.
| 1 |
پيش "استيو" در مورد اينکه امروز چکار کرديم و کي چي گفت زر نميزني
|
No blabbing to brother Steve about how your day was or who said what.
| 1 |
پیشگوییهایی هست از تومانهد، از نبردهای در آسمان، شمشیر شعلهور و دست داغشدهای که اون رو میچرخونه
|
Prophecies that speak of Toman Head, of battles in the sky, of a sword of flame and the branded hand that wields it.
| 1 |
تا زمانی که اینها آزاد نشده باشند، ما با سیسی صحبت نخواهیم کرد.»
|
“If he doesn’t release them we will never talk to Sisi.”
| 1 |
تو فاصله یه مایلی اینجا ماشین خراب شد
|
The car broke down a mile from here.
| 1 |
تو هم پارتنرت رو از دست دادی حتی با اینکه موقتیه
|
You lost your partner, even if it is just temporary.
| 1 |
جناب دنگ تیان میگن که، دندونِ احساس رو باید کشید
|
Mr Dengtian, there is a saying, a man should be ruthless.
| 1 |
جورجینا رو دیدی؟
|
Have you met Georgina?
| 1 |
چرا هی اینو تکرار میکنی؟
|
Why would you say that?
| 1 |
چهار فوت بالاتر بود میزد به خط سوختمون
|
Four feet to the left, it hits our fuel lines.
| 1 |
حتی کوچکترین حرکت در این راه می تواند اثر زیادی برای کمک به این بیماران داشته باشد.
|
Even the smallest donation can go a long way towards helping these children.
| 1 |
- خب تو و شوهرت ...
|
- Erm, where did you and...
| 1 |
خیلی ممنون ما ی کاری داریم ک انجام بدیم
|
Thank you so much. We have something to do.
| 1 |
دامبلدور نگفت بچههای دورمشترآنگ کجا میخوابن، نه؟
|
Dumbledore didn't say where the Durmstrang people are sleeping, did he?
| 1 |
در آلمان امروزی[ویرایش] نمایش این فیلم در آلمان امروزی ممنوع است و تنها در موسسات آموزشی به همراه کسانی که در تاریخ هولوکاست مدرک دارند امکانپذیر است؛ ولیکن نسخههای ترجمه شده این فیلم در اینترنت به راحتی قابل دسترسی است.
|
The public distribution and exhibition of the film is prohibited in Germany; the only exception is for use in college classrooms and other academic purposes; however, exhibitors must have formal education in "media science and the history of the Holocaust."[50] In addition, only a censored version with annotations may be screened.
| 1 |
در زندگی هرگز نمی توانی بگویی هرگز.
|
You never say never in life.
| 1 |
در کتب منتشر شده، ناشر باید تضمین کند که اطلاعات کتابش درست است، زیرا امرار معاش او بستگی به آن دارد.
|
With printed publications, the publishers have to ensure that their data are reliable, as their livelihood depends on it.
| 1 |
دعای خیر من و میلیونها عراقی بر ایشان باد که او را به عنوان منبع هدایت گری و الهام میدانند.
|
My prayers are extended along with the millions of Iraqis to whom he is a source of guidance and inspiration.
| 1 |
دوستم باشی و زندگی کنی یا دشمنم بشی و بمیری
|
Become my ally and live. Or become my enemy and die.
| 1 |
رامون کاستا میتونم دخترم بتی رو بهتون معرفی کنم؟
|
Ramon Costa, may I present my daughter Bette?
| 1 |
زمانی که سرکوب 709 در 9 جولای 2015 شروع شد "سرکوب سراسری وکلای چینی و فعالان حقوق بشر"
|
When the 709 Crackdown started on July 9th. 2015,
| 1 |
زنان با ایمان
|
with WOMEN OF FAITH
| 1 |
زندگی پیش روی شماست...
|
Life is before you.
| 1 |
سائوری و بقیه شوخی گرفتنش, ولی من نتونستم اونجا وایسم
|
Saori and the others treated it as a joke, but I couldn't stay there.
| 1 |
سامانه نمابانک مهرگستر (Omni- Channel Banking)
|
Customer-Bank Omni Channel Communication Management
| 1 |
شما میتوانید سرتان را کمی به سمت وی خم کنید تا نشان دهید که با دقت به حرفهای وی توجه میکنید.
|
You can even lean a little towards the speaker to show that they have your full attention.
| 1 |
شماها این شرکت ساختین؟
|
You people made the company what it is?
| 1 |
علتی برای بررسی مجدد وجود داره؟
|
- Is there cause to reexamine them?
| 1 |
عموماً، تلاش من برای دوری از خیالات مربوط به پلت بعنوان اقدامی برای سرکوب آزادی بیان تلقی می شود [...]
|
In general, my refusal to have anything to do with the Plath Fantasia has been regarded as an attempt to suppress Free Speech [...]
| 1 |
قانون شماره ی دو رو یادته؟
|
- Do you remember rule number two?
| 1 |
کارلتون کاملاً پارانوئید داریا دلم برات تنگ شده بود واقعاً؟
|
Carlton, you are absolutely paranoid. I miss you. Really?
| 1 |
کلاودیا پول رو داره؟
|
Does Claudia got the cash?
| 1 |
گام نهم: هر سه لایه بالای لایه پس زمینه را گروه بندی کنید
|
Step 9: Fill The Selection With Black
| 1 |
ما اینجا شاهد داریم پس باید تمام پولهای سانگ جون رو برگردونیم
|
We have evidence here, so we need to get Sangjun's money back.
| 1 |
محققان دانشگاه کو لوان (Ku Leuven) بلژیک و دانشگاههای پیتسبورگ، اسنفورد و ایالت پن آمریکا پانزده ژن را که مشخصههای چهره ما هستند شناسایی کردهاند.
|
Researchers from KU Leuven (Belgium) and the universities of Pittsburgh, Stanford, and Penn State (US) have identified fifteen genes that determine our facial features.
| 1 |
- مردی که توی قایقه -
|
- The guy on the boat.
| 1 |
-مگه چي گفتم؟
|
What did i say?
| 1 |
مناقشه میان دو کشور از زمانی آغاز شد که ارمنستان در سال 1988 با حمله به اراضی آذربایجان طی چهار سال 20 درصد از اراضی این کشور، از جمله قره باغ کوهستانی و هفت منطقه اطراف آن را اشغال کرد. از سال 1994 تاکنون دو کشور در حالت آتش بس هستند.
|
"Restoration of Azerbaijan's territorial integrity and sovereignty is the basis of negotiations between Azerbaijan and Armenia," said the statement. The conflict between the two South Caucasus countries began in 1988 when Armenia made territorial claims against Azerbaijan.
| 1 |
من پیامبر خدا به سوی همهی شما هستم.»
|
I am the Messenger of God towards all of you.’
| 1 |
من قلبا هر دوی این بزرگواران رو دوست دارم.
|
I love both these great saints.
| 1 |
ميشه يبارم موهاي منو رديف کني ؟
|
Will you do mine one time?
| 1 |
نیازی نیست برای کسانی که تا حدی با دشواری نگارش آشنایند جزییات داستان را بازگفت؛
|
Anyone moderately familiar with the rigours of composition will not need to be told the story in detail;
| 1 |
هر دو اتومبیل قابلاعتماد نیز هستند.
|
Both cars have been reliable.
| 1 |
هرگاه به مردمان مرحمتی بکنیم و نعمتی برسانیم، از آن سرمست و مغرور میگردند، و اگر رنج و بلائی به خاطر کارهائی که کردهاند گریبانگیرشان شود، فوراً (از رحمت خدا) مأیوس و ناامید میگردند. [[«فَرِحُوا»: مغرور و سرمست میگردند. «بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ»: به سبب کارهائی که کردهاند. مراد مکافات عمل و بازتابهای معاصی انسان است. «یَقْنَطُونَ»: ناامید و مأیوس از رحمت خدا میگردند و یأس سراسر وجودشان را دربر میگیرد. این آیه بیان میدارد که هم عُجب و غرور مذموم است و هم یأس و ناامیدی از رحمت خدا.]]
|
And when We give people the taste of mercy they rejoice at it; and if an ill fortune reaches them because of what their hands have sent ahead – thereupon they lose hope!
| 1 |
همچنين تقويم آنلاينش رو هک کردم
|
I also hacked his online calendar.
| 1 |
همه خانواده از ابتدای تأسیس شرکت برتن و پسران،
|
The whole family had been staunch Protestants and Conservatives ever since Burton &
| 1 |
و چون که شما اينطور با ما همکاري کردين
|
And since you've been so cooperative,
| 1 |
وقتي پدرشون اونجاست هميشه مسته
|
When the father is there, he's drunk.
| 1 |
ولی بعد از یه مدت نگرانش شدم
|
But after a while, I got worried, so...
| 1 |
آنها حتی ۵۰٪ برگترشم کردن
|
They even enlarged it by 50%0.
| 1 |
ارائه مدل علی عوامل مؤثر بر اشتراک دانش سازمانی در بین کارکنان نواحی آموزش و پرورش شهر شیراز - دو فصلنامه مدیریت بر آموزش سازمان ها(علمی- پژوهشی)
|
The causal model of Factors Affecting Organizational Knowledge Sharing Among Employees in Educational Districts in Shiraz - Managing Education in Organizations
| 1 |
اصلی در دستگاه دوز دار جامد دارویی از RMG، روان کننده چسب، قرص
|
Main in Pharmaceutical solid dosage machine from RMG,Fluid Bed Dryer,Tablet
| 1 |
انجمن سرطان آمریكا دریافت كه فقط 8 درصد افراد مبتلا به سرطان، بیش از پنج سال زنده خواهند ماند.
|
The American Cancer Society found that just 8 percent of people diagnosed with the cancer will live more than five years.
| 1 |
اونا آقای "درگ"... از یه همجنسگرا به یه دگرجنسگرا تبدیل میشن.
|
They are converting Mr. Drag from a homosexual to a heterosexual.
| 1 |
اون از پشت بوم افتاد - سالونگا سالهاست که طلاق گرفته
|
Gio even gave it some thought, mostly for their son's sake, you know.
| 1 |
اين چيزيه که بايد به شوراي نظام بگي
|
Say it just like that at the ethics committee meeting.
| 1 |
اين همه وسايل ديگه چيه؟
|
What is all this stuff?
| 1 |
با ادامه رشد اقتصاد اینترنتی، Stripe نیز رشد خواهد کرد.”
|
As long as the internet economy continues to grow, Stripe will continue to grow.”
| 1 |
«بارها با خودم فکر میکردم: "نمیتوانم چیزی را که میشنوم باور کنم!"
|
We often say: “I can’t believe what I am seeing!”
| 1 |
باید همین الان این خانواده رو از اینجا ببری بیرون
|
You need to get this family out of here right now.
| 1 |
پليس نيويورک حواسش به اونه
|
NYPD has their eye on him.
| 1 |
پیشنهاد من تلاش دوطرفه و هرروزه هر دو سو در ازدواج است. شاید شور در مقاطعی خوب باشد ولی گاهی می تواند زخمهایی در زندگی ایجاد کند.
|
My suggestion is mutual endeavor on both parts in a marriage.
| 1 |
- تا الان که بهترین منظرهست -
|
- Best view so far.
| 1 |
...تنها اسناد اصلي از رستاخيز
|
The only documented case of a genuine resurrection....
| 1 |
تهران باید بداند که این رفتار موهن تحمل نخواهد شد.
|
The harasser must be shown that this behavior will not be tolerated.
| 1 |
تو بچگی من ، سینما همیشه بوی شاش میده
|
In the movies of my childhood always smells like pee.
| 1 |
توی طبقه دوم این ساختمون زندگی میکنم
|
I live on the second floor of this building.
| 1 |
جشن مهرگان یکی از سه جشن بزرگ ایرانیان (نوروز، مهرگان و سده) است که پس از نوروز مهمترین آنها به شمار میرود. جشن مهرگان ایران به شوند داشتن پیوند فرهنگی با کشور تاجیکستان بهگونهی آیین مشترک در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار خواهد گرفت. پاییز امسال، جهانی بودن «جشن مهرگان» به رای گذاشته خواهد شد.
|
Mehregan is one of the three greatest Iranian celebrations (Nowruz, Mehregan, and Sadeh), the most important after Nowruz.
| 1 |
چاپلوسی بزرگترهای روستا رو میکنی و از قلب مهربونشون، سوءاستفاده میکنی
|
You purposely mislead your elders with your sweet words.
| 1 |
چگونه برای ویزای ژاپن درخواست کنیم؟
|
How to apply for Vietnam visa from Japan?
| 1 |
حمله در طول هفته آخر ماه جولای ۱۹۴۳ ، ملقب به عملیات Gomorrah، یکی از بزرگترین طوفان های آتش توسط نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا (RAF) و نیروی هوایی ایالات متحده (USAAF) را در طول جنگ جهانی دوم به وجود آورد، که ۴۲,۰۰۰ غیر نظامی کشته و ۳۷,۰۰۰ زخمی در هامبورگ برجای گذاشت و تقریبا تمام شهر نابود شد.
|
The attack during the last week of July, 1943, Operation Gomorrah, created one of the greatest firestorms raised by the RAF and United States Army Air Force in WWII, killing 42,600 civilians and wounding 37,000 in Hamburg and practically destroying the entire city.
| 1 |
خوب کاری کردم اخراجش کردم
|
I'm glad I fired you!
| 1 |
در صفحه جدید برای تغییر رمز عبور خود طبق مراحل زیر پیش بروید:
|
Complete the following steps to change your password:
| 1 |
دروازه تو "گوبکلیتپه"، زیرِ درخت باز میشه
|
The passage will open beneath the tree in Göbekli Tepe.
| 1 |
ریشه چنین مشکلاتی در کشور چیست؟
|
What is the root trouble of the land problem in this country?
| 1 |
شنیدم قراره به زودی بری تایوان
|
I heard that you were going to Taiwan soon.
| 1 |
فکرکردم مخصوصاً میخواهند من در عکس باشم.
|
So I guess they wanted to be in my picture.
| 1 |
قبل از اعمال کروز کنترل ، هرگونه موانع پیش رو را بررسی کنید ، به خصوص اگر اولین بار است که از این سیستم استفاده می کنید.
|
Check for any oncoming obstacles before applying cruise control, particularly if it is your first time to use the system.
| 1 |
کفشهایی که پشتشون سایزت رو نوشته میتونه امشب اجارش کنی
|
Shoe rentals with the number of your size on the back, and you can rent some for tonight.
| 1 |
کل پروسه اغلب نیاز به 50-100 کاشت مو یا حتی بیشتر دارد.
|
The entire process would often require 50-100 hair grafts or even more.
| 1 |
کم نیار.
|
Do not give up.
| 1 |
(کنار ماهی بزرگ یه ماهی نرم باله هست)
|
Rumour has it that they've become extinct.
| 1 |
ما 4 دقیقه دیگه میبندیم
|
We close in four minutes.
| 1 |
مثل سایبورگی که برنامه ریزی شده تا هیچ خطایی نکنه.
|
He's like a robot that never makes a mistake.
| 1 |
من توی اتاق ایستادم جایی که اون داشت میمرد
|
I'm standing in the room where she was dying.
| 1 |
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.