fa
stringlengths
3
1.98k
en
stringlengths
5
2k
sco
float64
1
1
که يهو همه فکر و ذکرم شده پيدا کردن "سارا"؟
That I'm suddenly hell-bent on finding Sara?
1
لاینت نقشه ای کشید تا بتونه بچه هاشو به زور بفرسته تو آموزشگاه بار کلیف
Lynette hatched a plan to break her children into Barcliff Academy.
1
ما وارث مجموعه ی منحصر بفردی از کروموزومها از والدین خود هستیم. این ژنها هستند که همه چیز از رنگ چشمها گرفته تا اینکه شخص یک دونده ی خوب باشد را تعیین میکنند. ژنهای ما در میزان سلامتی آتی ما و بیماریهایی که ممکن است در پیری به آن مبتلا شویم نیز نقش دارند. اما این ژنها نیستند که همه چیز را مشخص میکنند
We all inherit a unique set of chromosomes from our parents. And it’s these genes that determine everything from the color of our eyes to how good at running we might be. Our genes also help determine our future health and the kinds of conditions we might be more susceptible to as we get older. But genes don’t tell the whole story.
1
مجبورم همین الن دست به کار بشوم، قبل از اینکه با بقیه آن جانورها تماس بگیرد.
I have to act now, before he makes the connection.
1
ممکنه بعد این خلوتر بشه
Hey, it might quieten down after this.
1
من تازه از زندان اومدم بيرون
He's setting us up I just got out of prison.
1
من تمام قدرت خودم بهت انتقال میدم قدرت بیکران خودم
I will transfer to you all my powers. My infinite powers.
1
من ماهرترین فرد در فنون جنگی بودم
- I was the greatest tactician
1
من... من واقعاً بهش اينقدر زياد فکر نميکنم.
I-I don't really give it much thought.
1
مي تونه از پس جراحي بربياد؟
Can she handle the surgery?
1
میخوای تمرین کنی چهجوری خودتو سورپرایز نشون بدی؟
Want to practice your surprised face?
1
نمايش فيلم برای يک لحظه آزادی در فرانسه
The film is set for a May release in France.
1
نمیخواستم تو مسایلشون دخالت کنم
I didn't want to meddle into their stuff.
1
نمی دونم به نظر خیلی ناراحت می اومد
I don't know, she seemed pretty upset in there.
1
هرکسی اينجا نشون دهنده يه حقيقت مخفیه
Everyone in here represents a hidden truth.
1
همه ی ما می دانیم که استفاده از بلیچینگ ( دکلره ) به مو آسیب می زند.
And we all know that bleaching damages the hair.
1
همون جور که ميخواستين گو دونگ چي رو بکشين؟
Like you tried to kill Koo Dong Chi?
1
هي لوپو , اون با چينک پير ملاقات داره چک هاشو نقد کنيم
Hey Lupo. He's hanging out with that old Chink. Cash his checks.
1
هیچ مرزی در هیچ زمینه ای الا حفظ خود”.
There is no liberty anywhere on earth except in Him.
1
هی، من می خوام یه سوال بپرسم.
Hey, I want to ask a question.
1
و حالا میتونم ببینم
And now I can see
1
و همچنان آیات قرآن را می خواند .
He also appealed to verses of the Qur'an.
1
ـ یادت نره ما طرف همیم.
- Don't forget we're on the same team.
1
یه گاز خطرناک توی معدن ها هست که روی تکامل تراگلیتس ها که برای مدتی در معرضش بودن تاثیر گذاشته
There's a dangerous gas in the mines that affects the development of Troglytes exposed to it for a period of time.
1
200 گرم نمونه های رایگان برای پودر برنج قهوه با محتوای پروتئین 65 درصد
200g Free Samples for Brown Rice Powder with 65% Protein Content
1
- آخرین بار شنیدم که تو آسایشگاه سالمندانه
Last I heard, he was in a nursing home.
1
آیا تو نمیدانی که به جز الله سبحانه وتعالی، هیچ کسی شایسته عبادت نیست.
Know you not, that which is of God has salt in itself and in no wise needs seasoning?
1
از هر دو سپاس گذاریم.
We thank you both.
1
«اسمیت» به لاس وگاس سفر کرد و آخر هفته، با باقی سرمایه شرکت، «بلک جک» بازی کرد.
Smith flew to Las Vegas and played Black Jack that weekend with the remaining company funds.
1
اعضای گروه می توانند در محل زمانی که وارد می شوند “ثبت نام” کنند.
Members of the group could “check-in” at the location when they arrive.
1
● افت شنوایی هدایتی Conductive hearing loss:
Effects of untreated hearing loss
1
اگه مثل هميشه گند بالا نمياوردم الان به اندازه ي کافي قرص خورده بودم و کار درست انجام شده بود
If I wasn't such a goddamn screwup, I would have taken more pills and finished the job right.
1
امروز ، شما می توانید تصمیم بگیرید که نویسنده مستقل شوید و اگر خوش شانس باشید ، در همان روز یک تکلیف دریافت کنید.
Today, you can choose to become a freelance writer and, if you’re lucky, get an assignment that very same day.
1
انجمن محصولات چوبی وسترن western wood products Association
the Western Wood Products Association
1
انرژی های تجدید پذیر در حال تبدیل شدن به طور فزاینده برای ما مهم.
Renewable energy is becoming an increasingly important...
1
او نتیجه گرفت افراد مثل دانشمند، عمل میکنند.
In short, it leaves them acting like scientists.
1
برف هم گاهی درکوه های اطراف دیده می شود .
Sometimes snow is seen on the ground.
1
بنظر من اين حق اونه هيچکس حقوق اونو انکار نميکنه
- In his right as a citizen. - Nobody's denying him his rights.
1
پلیس و پزشکی منابع به رویترز گفت که همراه با ۲۳ مرگ و میر بیش از ۱۲۷ نفر زخمی شده است.
Police and medical sources told Reuters that, along with the 23 deaths, more than 127 people had been injured.
1
تا خدا کارهای شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد؛ و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند، به رستگاری (و پیروزی) عظیمی دست یافته است!
That He may make your conduct whole and sound and forgive you your sins: He that obeys Allah and His Messenger, has already attained the highest achievement.
1
جایگزین آن شهرماست که بیشترین قابلیت راه رفتن را دارد. و باید بگم،میدونید، آن روتکو است، و این سورا است.
The alternative, of course, is our most walkable city, and I like to say, you know, this is a Rothko, and this is a Seurat.
1
خب، میخواین داخل ماشین منتظر باشین یا میاین؟
All right, you wanna wait in the car or you wanna come in?
1
خوبه رگ پاره شده رو از مغز جدا کردم
Great. Now I got brain coming out of the wound.
1
دانلود آهنگ Let Me Love You از Dj Snake feat.
Read Let Me Love You by DJ Snake feat.
1
دبلیو تموم شد اقای اوه باید مث تو برگرده اره؟
W ended. Mr Oh should return like you, right?
1
در شرايط برابر در اولويت خواهند بود.
priority shall be considered of equal importance.
1
در صفحه اصلی خود، می توانید از ۳D Touch روی آیکون برنامه Shortcuts برای نشان دادن ویجت استفاده کنید، که چهار Workflows اول شما را نشان می دهد.
On your home screen, you can use 3D Touch in the Shortcuts app icon to display the widget that lists the first four workflows.
1
درواقع استادکار و شاگرد مثل یک خانواده بودند.
The students and faculty were truly like a family.
1
دعوتنامه عروسی رو برام بفرست
Send me the wedding invitation.
1
دنبالش کن، بگيرش، خونشو بخور.
Chase it, catch it, feed on it.
1
دیروز Capgemini تحقیقی را منتشر کرد که نشان میداد ۲۹٪ افراد ثروتمند علاقه زیادی به سرمایهگذاری در ارزهای مجازی دارند اما توصیههای کافی و مناسبی در این زمینه دریافت نمیکنند.
Yesterday, Capgemini released a survey which showed that 29% of wealthy individuals have a lot of interest in investing in virtual currency and aren’t getting enough advice from their wealth managers.
1
دین اصلی در جیبوتی (شاخ آفریقا) که دین اصلی در جیبوتی (شاخ آفریقا) است؟
THE MAIN RELIGION IN WESTERN ASIA Which is the main religion in Western Asia?
1
روبات های اتوماسیون جوش برش آموزش ماشین آلات فلزکاری تجهیزات Diecasting ابزار برش فلز لوازم جانبی قالب ابزارهای پردازش لیزر سنورن ابر رایانه آموزش ایمنی ابزار اندازه گیری
Automation Robots Welding Cutting Education Training Metalworking Machinery Diecasting Equipment Metal Cutting Machine Tool Mold Accessories Laser Processing Machine Tools Sensorn Cloud Computing Safety Training Measurement Instrumentation
1
زنم مرده؟
Is my wife dead?
1
سرانجام در سال 2002 ، آقای Loren Cordain این نظریه را در کتاب خود با نام The Paleo Diet عنوان کرد.
The idea was popularized by Loren Cordain in his 2002 book The Paleo Diet.
1
- شاید هم خیلی بیشتر به کمکت نیاز داشته باشم
- Perhaps I need yours even more.
1
شما با من صادق نبودين...
You have not been honest with me.
1
قراردادن بازی مجازی پت در وب سایت شما:
Embed the game Virtual Pet on your website:
1
گرفتن گواهینامه برای اولین بار
Getting a License for the First Time
1
ما مسئوليم که يعني کارگردان ِ واقعي رو بدزديم
we're in charge. And that means clearing out the real director.
1
- ما یک دم اسبی بالا درست می کنیم و الاستیک را کمی شل می کنیم و یک شلختگی ایجاد می کنیم.
- We make a high ponytail and relax the elastic a little, creating a sloppiness.
1
مچ دستت,چي شده؟
What happened to your wrist?
1
مککوی یه فایل به اسم "دختران گمشده" داشت
So McCoy had a file called "Lost girls."
1
مگر اینکه خلافش را ثابت کنند.
Unless they prove it.
1
مگه پادزهرش هم وجود داره؟
Does one exist? Never mind.
1
مگه ميشه بچه اي اينجوري به دنيا بياد؟
Can a baby like that be born also?
1
من نميتونم جواب اين سوال رو با کلمات بدم
But I cannot answer this question, "Why?" Not with words.
1
[موسى] گفت: «اى هارون، وقتى ديدى آنها گمراه شدند چه چيز مانع تو شد،
Moses said,'What prevented thee, Aaron, when thou sawest them in error,
1
میتونیم یه سلفی بگیریم؟
Could we take a selfie?
1
-نزدیک من بمون -باشه
Stick close to me.
1
نمي تونن اين عكس رو بزرگ كنن؟ صورتش دیده نمیشه
The face can't be recognized.
1
هر چیزی که باعث خوشحالیتان می شود.
Anything which makes you happy.
1
همه به جلو
Look to the front everyone.
1
همه دارن خودشون رو آماده مبارزه می کنند اون وقت تو یه تیکه کیک گرفتی دستت داری دور و بر ،ول می گردی ؟
Everyone is doing their best, and what are you doing? You're still doing these pointless things.
1
هی، ازت میخوام یه لطفی بهم کنی
Hey, I got a favor to ask.
1
و تنها دليلي هستش که من بازم از اون نرده ها ميام داخل تا وقتي که پول کافي براي خريدن اون خونه کنار درياچه داشته باشم
And it's the only reason I'm gonna keep coming through that fence until I have enough money to buy a house on Lake Gray.
1
وقتی ما با هم هستیم،میدونی... ما همیشه اینو گفتیم که ما باید...
When we were together, you know, we always said that we would...
1
ولی بهش گفتم
But I told him, I said,
1
یک تولید کننده می تواند با استفاده از فرکانس بالا یک قطعه از فولاد ضد زنگ را به خوبی تشخیص دهد ، اما وقتی کالایی مرطوب ، گرم و یا نمکی معرفی شد ، مجبور می شود که فرکانس و در نتیجه حساسیت را به دلیل تاثیر محصول کاهش دهد.
A manufacturer could best detect a piece of stainless steel using a high frequency, but when a wet, warm, or salty product was introduced it would be forced to reduce the frequency and thus the sensitivity due to the product effect.
1
یه شهرت هست واسه اینکه از دید خارج باشی
They got a reputation for being a particularly hideous sight to behold.
1
12 ميليون و 500 از تلفن.
Twelve million, five hundred on the telephone!
1
- آیا از چیزی که دیدی لذت بردید؟
- Did you like the saw? - I sure did.
1
از آنجایی که بسیاری از افراد از این پلتفرم استفاده میکنند (مدیران وب، وبلاگ نویسان، توسعه دهندگان تم و سازندگان پلاگین)، آسان است برای پیدا کردن کمک سریع زمانی که شما مشکلی دارید.
With so many people using the platform (Webmaster, Bloggers, Theme builders and Plugin creators), it is simple to seek out QUICK help whenever you want it.
1
امّا در عین حال باز آن ها هم عاجز هستند.
But then again, they are desperate.
1
امیدوارم در طول عمر خود بتوانیم از فیبر کربن مقرون به صرفه که در طیف گستردهای از کاربردهای مصرفی، صنعتی و خودرو استفاده کنیم.
Hopefully, in our lifetime, we will be able to see cost-effective carbon fiber used in a wide range of consumer, industrial, and automotive applications.
1
! انبار جناب چويي
The storages of Lord Choi!
1
-اولاً، دستکش لاستیکی دستم میکنم ...
One, I wear rubber gloves...
1
این اولین جشن پس از آخرین جنگ است.
It's the first Christmas after the Last Battle.
1
این نرم افزار برای انتقال فایل دو طرفه بین آی فون، آی پاد، آی پد و یک کامپیوتر است. این نرم افزار دارای مجموعه ای از ابزار برای مدیریت داده.
The software for the two-way file transfer between iPhone, iPod, iPad and a computer. The software has a set of tools to manage the data.
1
اینو مطمئن باش که یوهان قصد نداره خودکشی کنه .
To be frank, that guy doesn't have a death wish.
1
با نگاه به این اطلاعات می توان تغییر تنوع زیستی را در گذر زمان مشاهده کرد.»
With these data you can look to see how biodiversity changed with time.”
1
باید براش دعای خیر کنیم مگه نه ، خانوم فرانک ؟
We'll have to look our best for him, won't we, Mrs. Frank?
1
باید ورونیکا رو شکست بدم
I have to win Veronica back.
1
بایننس یک آدرس Ethereum برای شما ایجاد می کند تا بتوانید وجوهی را برای آن ارسال کنید.
Binance will give you a wallet address for you to use to send Ethereum to this account.
1
براساس رماني توسط کيتامورا کوماتسو
Based on a novel by KOMATSU KITAMURA
1
برای سمت دیگر نیز همین کار را تکرار کنید و به مدت یک دقیقه ادامه دهید.
Repeat this with the other side and do it for one minute.
1
بعد اون همه زمانی که اینجا سپری کردی فقط اینو داری نشونمون بدی؟
After all the time you've been spending here, this is all you have to show for it?
1
به جای اینکه همیشه در حال تصحیح اشتباه های او باشید روی کاری که او به خوبی انجام می دهد تمرکز کنید.
Instead of always noticing your mistakes, focus on what you’re doing right.
1
به روز رسانی: 2014 FEB 17، 2014: این بررسی را 4 سال پیش در یک کلیدواژه خارجی نوشتم، بنابراین من به خوبی می دانم که نام چخوف را اشتباه تلفظ کردم.
UPDATE: FEB 17, 2014: I wrote this review 4 years ago on a foreign keyboad, so I'm well aware that I spelled Chekhov's name wrong.
1
پایان تاریخ و آخرین انسان
The End of History and the Last Man
1