fa
stringlengths
3
1.98k
en
stringlengths
5
2k
sco
float64
1
1
Forget that boy and find another اونو فراموش کن و يکي ديگه پيدا کن
♪ Forget that boy and find another ♪
1
آنها نسبت به افراد گروه خود احساس مسئولیت میکنند.
It robs people of their sense of responsibility.
1
ارتباطات باعث می شود جهان حرکت کند.
Connections keep the world moving.
1
اما فکر کردم شاید بتوانم کاری انجام دهم.
I thought maybe I could do something.
1
اولین خواننده ایرانی / ارمنی که به کاخ سفید دعوت شد.
-The first Iranian/Armenian singer invited to the White House
1
اونا اصلا حالت تهوع نداشتن
They had no qualms at all.
1
اين چقدر هروئينه؟
- How much heroin is that?
1
این آخرین باره.
It'll be the last time.
1
اینا همش تقصیر اونه.
This is all her fault.
1
این بسیار آسان است بر روی چشم که باعث می شود
It's easy on the eyes which makes it
1
-این دیگه خط قرمز منه .
- is where I draw the line.
1
این که چیزی نیست.پس فعلا به کارت برس
It's not a big deal. Then keep up the good work.
1
ایون سوب هم باشی به عنوان یه خارجی سرتو میزنیم
Eun-sup will also be beheaded according to the Foreigners Act.
1
باشه، کي ميريم؟
Fine. When do we've to be there?
1
بايد برم خونه .
Why? I am going to go home today.
1
-باید بخورم چون که بچه ام نیست دیگه!
- I get to drink because baby went gone! - What?
1
بچهمو از دست دادم؟
- Did I lose my baby?
1
-بچه نشو -کيتي، بدش به من
- Kitty, give it to me.
1
بخاطر بیوفایی به رگنار داغت زد، و هر چیزی که رگنار بهش اعتقاد داشت!
He branded you for being disloyal to Ragnar, and everything Ragnar stood for!
1
بدوت هیچ تردیدی نوکیا ۹ PureView برای HMD Global یک موفقیت بزرگ است.
The Nokia 9 PureView is a success for HMD Global.
1
برای گرفتن کالیش باید مواظب خانواده اش باشیم باید توی تلویزیون اخبار دزدیده شدنشون منتشر بشه
To control KaiIash, first pick up his parents, every TV channel must run the flash news about their kidnap.
1
برو اونطرف! من باید اینو ببرم؟
move over! shall i carry it?
1
بقیهاش را باید برود سر کار.
The rest get put to work.
1
بیست و پنجمین سالگرد قوانین بنیادین صادره از پاپ (Apostolic Constitution Fidei Depositum)، که طی آن قدیس ژان پل دوم ، سی سال پس از تشکیل دومین شورای جهانی واتیکان، فقه و "آموزههای کلیسای کاتولیک" (Catechism of the Catholic Church) را انتشار داد، فرصت بسیار مغتنمی است برای ارزیابی پیشرفتی که در این مدت حاصل شده است.
The twenty-fifth anniversary of the Apostolic Constitution Fidei Depositum, by which Saint John Paul II, thirty years after the opening of the Second Vatican Ecumenical Council, promulgated the Catechism of the Catholic Church, offers a significant opportunity for taking stock of the progress made in the meantime.
1
پس از اتمام این دوره، شما درک محیطی خرده فروشی و چگونگی نمایش کالاهای مورد علاقه مصرف کننده را تشویق خواهید کرد و فروش را تشویق خواهید کرد.
Once you have completed this course you will have an understanding of the retail environment and how displaying of goods peaks the interest of the consumer and encourages sales.
1
پس عدالت در کافر محقق نمیشود و وصی قرار دادن کافر صحیح نیست.
It is not legal advice by Wrongful Death Claims Hawaii nor may it be relied upon as such.
1
تکنولوژی تلویزیون نهایی اینترنت را جستجو می کند جایی که آن را پیدا خواهد کرد و جریان، تقریبا هر نمایش تلویزیونی، فیلم هالیوود، و یا رویداد ورزشی زنده شما می خواهید تماشا بدون نیاز به نگرانی در مورد پرداخت هزینه اجاره و یا اشتراک ماهانه.
The TVFrog technology searches the internet where it will locate and stream, virtually any television show, hollywood movie, or live sports event you want to watch without having to worry about paying rental fees or monthly subscriptions.
1
تنها کار من لذت بردن از لحظه ، اعتماد به روح بود که از چیزهایی مراقبت کند.
My only job was to enjoy the moment, trusting that Spirit would take care of things.
1
تو به عوض کردن قوانين ادامه ميدي که خودت رو مناسب کني
It's okay. - She's glad the Wrench is out of the way. - Good.
1
تو هم مثل من تند خو و بد خلق خواهی شد
And you'll get bad-tempered and snarly, just like me.
1
چون کارتیک نقشه کشیده بود که شما دو تا رو به هم برسونه
Because Karthik has planned this to unite you together.
1
خب؟ اون که تنها نیس.
He's not the only one.
1
،خشن دوست داری خب باید بهم میگفتی !
You want it rough, all you got to do ask. Oh! Casey!
1
درباره تقه زدنها فکر ميکردم
I've been thinking about this knocking.
1
در حال حاضر کسب و کارهای بسیار موفقی چه در داخل و چه خارج از کشور فعالیت می کنند.
Many of them run very successful business either here or abroad.
1
در طول دوره خدماتشان، مگان و رکس بیش از ۱۰۰ ماموریت را به سرانجام رساندند ولی در نهایت یک بمب دست ساز به آنها آسیب زد و سرنوشتشان را در معرض خطر قرار داد.
Megan and Rex end up completing more than 100 missions, but an IED explosion injures them both and puts their fate in jeopardy.
1
روز کریسمس سختترین روز ساله... شام سالانه تو خونهی خواهرم السا و این حرفها
Christmas Day is the most difficult day of the year the annual family dinner at my sister Elsa's place.
1
زدن به دیوارای شهر!
On the city walls! Oh!
1
زندگي قبلاً خيلي آسون تر بود.
Life used to be a lot easier.
1
سطح درآمد، دسترسی محدود به غذاهای سالمتر و عادتهای ورزشی نیز نقش مهمی بازی میکنند.
Income levels, limited access to healthier foods and exercise habits might play a role as well.
1
شانس نام مستعار خداست آنجا که نمی خواهد امضایش پای داده هایش باشد
Chance is the pseudonym of God when he did not want to sign
1
شعبه جدید Anhui Peiyu بسته بندی شرکت فناوری، با مسئولیت محدود، واقع در NO.2588 شرق Qingliu جاده، Suchu مدرن صنعتی پارک، Chuzhou استان آنهویی
New branch-Anhui Peiyu Packing Technology Co.,Ltd .,located at NO.2588 East Qingliu Road,Suchu Modern Industrial Park,Chuzhou Anhui Province
1
فرض کنید X حیطه افشاء تعریف شده توسط است.
Suppose X has a density defined by
1
فقط اونو از صورتم بیرون کن
Just get him out of my face.
1
فکر کردم جنازه ها تو کامیون لعنتی بودن، باشه؟
I thought the bodies were in the fucking truck, okay?
1
کاگزورس، ازت انتظار نداشتم.
Cogsworth, l am surprised at you.
1
کالین، میتونی عکس لیا رو برام بفرستی، بتونم محلش رو پیدا کنم؟
Colin, can you AirDrop me that photo of Lia, so I can pinpoint their location?
1
که ظاهرا نقشه چيز ديگه اي بود
Apparently that wasn't the case.
1
گزارش های اخیر نشان می دهد که گروه دولت اسلامی عراق و شام وابسته به القاعده درحال متقاعد کردن بعضی از مدارس تحت کنترل خود برای تحمیل «لباس اسلامی» برای دختران است.
Recent reports indicate al-Qaeda affiliated ISIL is pressuring some schools in the areas it controls to impose an "Islamic dress code" for girls.
1
ما خیلی فوری با پسر عموی نیتن توی آتلانتا تماس گرفتیم و اون دو تا بچه داره
We were rapping with Nathan's cousin down in Atlanta, and he's got two kids.
1
مادر همسرم از من میخواد که طلاقش بدم
Mother, my wife is asking for a divorce.
1
ما هم کار داريم. تازه فکر نکنم دوست داشته باشي دستبد به دست ببريمت تو اداره، مگه نه کارآگاه؟
So are we, and you don't want to walk in there in cuffs, do you, Detective?
1
متاسفانه هیچ نشانی از مرد سیاهپوش و اسکالی نیست
No sign of the man in black or Scully, I'm afraid.
1
مثل بسیاری از مردم آن زمان در یک خانه شلوغ و پر جمعیت بودیم.
Like all families, ours was a busy home.
1
“مرگ مقصد مشترکِ همه ی ما است”
“Death is the destination we all share.”
1
مسابقه به پایان می رسد مه 24th، 2015.
The contest period ends on May 24th, 2015
1
ميتوني واسه تعطيلات هفته بعد پول بدي؟
Can you get a paid vacation next week?
1
میخواستم ازش تشکر کنم
I wanted to thank him.
1
میدونی که من نمیتونم این کار بکنم
Hey, you know you can not do that!
1
(نفرای اول ته هیون و یونگ چولن)
(First up is Tae Hyun and Yeong Cheol.)
1
هدف اصلی آن اطلاع رسانی به لندن دربارهٔ عملیات نظامی آلمان در ساحل اقیانوس اطلس و در دریای مانش بود.
Its principal goal was to inform London of German military operations on the Atlantic coast and in the English Channel.
1
هم اولین کتابش چاپ میشود و هم فروش نمیرود.
So You’ve Just Self-Published Your First Book and it isn’t Selling?
1
همه ی بچه ها باید برن
All the children must go.
1
هیچ جمهوری خواهی از الا خوشش نمیاد ولی ممکنه از لوک خوششون بیاد پس بیانیه من چی باید باشه؟
No Republican flees to Ella, but they might flee to Luke, so what should my statement be?
1
واقعاً اینجوری خودت رو مجاب کردی؟
Are you really considering turning yourself in?
1
و سایر قسمت های ذهن میتونند آنها را خنثی کند.
and there are other parts of the mind that can counteract them.
1
وقتی که دانش آموزان به فعالیت مشغولند ؛معلم بین اطاق ها چرخ می زند و از بالای شانه دانش آموزان نگاه می کند ، در مورد دلایل انتخاب طرح های مختلف سوال می کند ، و منابعی را پیشنهاد می دهد که ممکن است مورد استفاده قرار گیرند
As students work on their technology-supported products, the teacher moves around the room, looking over shoulders, asking about the reasons for various design choices, and suggesting resources that might be used.
1
ولی با توبیخ کردن من برای خودت دردسر درست نکن!
I know I was late. But don't cut off your nose to spite your face.
1
4:05 pm اعلان کاریابی ( نجار که تجربه کار در بخش دیکور و ساخت فرنیچر داشته باشد)
4:08 pm I am bachelor of graphic design and associate degree of kpu-cc
1
←← ادامه مقاتل قرن دوم
← Fight of the Century II
1
اعضا و ارگان های بدن روی یک چیپ
The idea of organs on a chip.
1
او در تورهای کنسرت در سراسر اروپا سفر کرد.
He was going on a concert tour throughout Europe.
1
اين فقط شروعشِ
This is just the beginning.
1
این آهنگ به زبان انگلیسی است.
This song is in English.
1
این عدد، ثابت تابش خورشیدی نام دارد.
This number is referred to as the solar constant.
1
اینولین توسط بعضی از گیاهان به عنوان وسیله ذخیره انرژی استفاده می شود و معمولا در ریشه ها یا ریزوم ها یافت می شود.
Inulin is used by some plants as a means of storing energy and is typically found in roots or rhizomes.
1
برادر محبوبم با محبت برایم تخم مرغ درست کرد.
My beloved brother affectionately made me eggs.
1
برای اینجور مواقع همیشه یک یا دو کتاب دیگر هم در دست مطالعه داشته باشید تا سراغ آنها بروید.
Always keep a book or two on you when you travel.
1
برو ؟ من جلوت رو نمي گيرم
Go ahead, I won't stop you.
1
بزرگان روستای طرشت: شیخ عبدالله طرشتی (دوریستی) که از عالمان شیعه محمد بن احمد درشتی (از بزرگان امامیه) جعفر بن محمد درشتی (فقیه و حدیثشناس) حسن بن جعفر درشتی (راوی اخبار) ابوتراب درشتی (شاعر) محمد بن موسی درشتی (حدیثشناس) حاج میرزا مهدی طرشتی (نویسنده و مؤلف) جعفر بن محمد بن موسی درشتی (راوی) عبدالله بن جعفر درشتی (فقیه و حدیثشناس) حسن بن جعفر بن محمد بن موسی (شاعر) حسن بن حسین درشتی (از مشایخ) حاج غلامحسین زاهد (شاعر و نویسنده) حاج نصرالله حسینمردی (کدخدا) محمدقلی سلیم تهرانی:(؟ -۱۰۵۷ق/۱۶۴۷م) شاعر.
Ebrahim Dion Ebrahim, (born 1980), Zimbabwean cricketer Brahim Ibragimov (Russian:Ибрагимов), Russian and Tatar surname Ibrahimoğlu, Turkish patronymic, "son of Ibrahim" ibn Ibrahim, ben Ibrahim or bin Ibrahim is an Arabic patronymic, or nasab, "son of Ibrahim" Ibrahimović, Bosnian, "son of Ibrahim" Abraham (disambiguation) Ibrahima Ibrahim (disambiguation) Brahim
1
"بسیار خوب" زمزمه هلنا "من شما را ببخشد." او اسلحه خود را به دور گردن خود قرار داده و او را بوسید. ویلیام نبود، و او هرگز نیاز به دانستن.
"It's okay" Helena whispered, "I forgive you." She put her arms around his neck and kissed him.
1
بهم حس خوبی داد
Felt pretty good to me.
1
به نظر من سیر می تواند داروی شما در غذایتان باشد
I believe that food can be thy medicine.
1
پاول،برو به مهموني
Paul, go ahead to the party.
1
پزشک وضعی اضطراب آلود پیدا کرده و سفارش کرده بود که به محض آمدن مسی و مادلن وی را آگاه سازند.
she was delirious; he assumed an alarmed look, and ordered that he should be informed as soon as M. Madeleine arrived.
1
تا با او مصاحبه کنند و تصویرش را بکشند.
to interview and make studies of him.
1
تصمیم ماه گذشته اتحادیه اروپا برای لغو ارائه خدمات پیامی مالی جهانی به ۳۰ بانک ایرانی تحت تحریم، برای ایرانیانی که برای مبادلات بازرگانی با شرکای خارجی خود از این بانکها استفاده می کنند، تجارت را به طور قابل توجهی دشوارتر کرده است
The European Union's expulsion of 30 sanctioned Iranian banks from a global financial messaging service last month has made it significantly harder for Iranians using those banks to do business with foreign partners.
1
توام بودن آن با شکست و ناکامی های فراوان؛
Missing you lots and lots,
1
جامى از شراب طهور بر آنان مىگردانند
served around with a cup, from a clear fountain,
1
جونگ وون" اون شب کِي اومد خونه؟"- . ساعت 4 صبح -
- What time did you say Jeong Won got home? - Four in the morning.
1
چرا انقدر در مورد آیت الله جنّتی بدگویی زیاد است؟
Why is there so much confusion about the name of God?
1
خب به جای نوشیدنی، میشه یه لطفی بهم بکنی؟
Well, instead of drinks, can you do me a favor?
1
داشتي ميگفتي که ما تيم خوبي هستيم.
You were saying that we made a good team.
1
در این موقعیت میتوانید قانون جدید خود را وضع کنید.
At this point, you are ready to set up your new rule.
1
درست مثل MS-20 ، مشکل اصلی انتخاب ترانزیستورها بود.
As with the original MS-20, there was much deliberation in deciding on the transistors.
1
؟؟؟ در فایل جداگانه؟؟؟؟؟
Or on another web site???
1
دو کلمه باهات حرف دارم.
I want to have a word with you.
1
. دیر یا زود خودشو میکشت
She would have killed herself or others soon enough.
1
دیشب همهش رو کشیدم.
- I smoked it all last night.
1
زندگي مسير خودشو ميره زندگيه که منو به اينجا رسونده
Life has its path, it brought me here.
1