fa
stringlengths
3
1.98k
en
stringlengths
5
2k
sco
float64
1
1
جستجو در داخل تلگرام نیز بسیار محدود است .
Search within the Telegram is also very limited.
1
۷ راه برای شادتر شدن در کمتر از یک دقیقه
3 ways to shift to Joy in 1 minute or less
1
من یادم است که خیلی مشکل داشتم امضا جمع کنم.
See, I was terrible at collecting signatures.
1
با ارایه زبان قابل فهم عادی برای ارتباط بین تمامی قسمت های درگیر در مسایل ایمنی، سلامتی و زیست محیطی در معادن، امید بر آن است که شرایط کاری جهت بهبود در تمامی بخش های عملیات مربوطه به اکتشافات معدن ادامه یابد.
By presenting a common, understandable language for communication between all parts involved in safety, health and environment issues in mines, the hope is that working conditions can continue to improve across all operations in the mining sector.
1
وی در ادامه گفت: برای سرکوب جرم ، باید شرایط اقتصادی مردم بهبود یابد.
He went on to say that in order to suppress crime, the economic conditions of the people needed to be improved.
1
حالا اونو از اینجا ببر جسی نذار دوباره بهت بگم
Now get that thing out of here, Jesse, and don't make me tell you again.
1
اما برای انجام موثر این کار هر گونه تحریک فاشیستها باید با بسیج تمام قدرت طبقهی کارگر سازمانیافته پاسخ بگیرد.
But to do so effectively, it must respond to every fascist provocation by mobilizing the full might of the organised working class.
1
این کشور از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ روی برنامه ساخت یک نیروگاه زغال سوز در هفته عمل کرده است.
From 2006 to 2015, Beijing operated on a “one coal plant a week” building programme.
1
این بدین معنی است که ما از نظر سیاسی و اجتماعی از شما می ترسیم.
Which means that we fear you politically and socially."
1
هفت سال یعنی عملا فردا؛ این قابل قبول نیست.»
Seven years is tomorrow, that's not acceptable.
1
حیف که او را از بین بردی
Too bad you've marked her.
1
و اين يکي هم که اينجاست رفيقمه
This guy right here is my buddy.
1
ما باید راجع به کار صحبت کنیم
We need to talk about work.
1
من... مثل هميشه، مات و متحيرم از... هر کسي که چنين تعهدي رو قبول ميکنه...
I am,... ..as ever, in bewildered awe... ..of anyone who makes this kind of commitment... ..that Angus and Laura have made today.
1
تعقیب کننده ما کارشو بلده
Our stalker knows what he's doing.
1
شبکه های اجتماعی در یک جا
all social networks in one place
1
ما باید فرصت رو غنیمت بدونیم و از این لحظه که خیلی چیزها آشکار شده نهایت استفاده رو ببریم
We must revel in this revealing moment.
1
موفق باشی مشاغل در دبی!
Good luck with your jobs in Dubai!
1
من بايد به حرفش گوش مي کردم
I should have listened to him.
1
من الان با اين بايد چيکار کنم؟
What am I supposed to do with this?
1
شد اونی که انتظارش رو داشتی؟
Is it who you expected?
1
مسیریاب سپهر به صورت صوتی و مرحله به مرحله شما را راهنمایی می کند تا به مقصد برسید.
As the Spirit shall guide and lead in the way, answer with your life.
1
کتابخانه سلطنتی "
the Royal Library "
1
حالا پول اينو کي ميده؟
-Who will pay for that?
1
فکر کنم نميدونستيم چطور بهت توضيح بديم.
I guess we didn't know how to explain it.
1
شاید اگه یکم غذا بخوری مجبور نباشی لباس آدمای چاق رو بپوشی
If you ate, you won't have to wear a fat suit in the show.
1
به من گفته شد که باید نیمۀ افتادۀ درخت را ریکی کنم و به محض اینکه اینکار را انجام دادم انتقال انرژی را حس کردم .
I was told that I should Reiki the fallen half of the tree and as I did, I felt a transfer of energy.
1
به زودی محل دقیق درخت وانوان رو پیدا میکنیم
We'll have the location of the Von Von tree in no time.
1
جك ، اشكال از ما نيست يالا .
the feeds good, jack. come on.
1
این دوره برای سِدوف زمانی جهت یادگیری زبان های خارجی و همکاری ادبی نزدیک به پدرش بود. آرشیو و کتابخانه تروتسکی در دستان لئون بود. او به صورت خستگی ناپذیری در کتابخانه های عمومی، نخست در ترکیه، برلین و بعد ها در پاریس، کار کرد و به گردآوری و تحقیق در مورد نقل قول ها و آمارها برای اثر تاریخی تروتسکی "تاریخ انقلاب روسیه" و "انقلابی که به آن خیانت شد" می پرداخت. تا آن جا که تروتسکی می گوید:" نام پسر من باید حقیقتاً در کنار نام من در بسیاری از کتاب هایی که از سال 1928 نوشته ام بیاید."
It was a period of relearning foreign languages and close literary collaboration with his father. Trotsky's archives and library were in Leon's hands. He worked tirelessly in the public libraries, first in Turkey, then Berlin and later in Paris, assembling and researching quotes and statistics for Trotsky's monumental ‘History of the Russian Revolution'. The same went for Trotsky's ‘Revolution Betrayed'. Trotsky went so far as to say, "My son's name should rightly be placed next to mine on almost all my books written since 1928."
1
بازارهای اشباع و تأسیس شده کار بزرگی برای کارآفرینان نیست زیرا هدف آنها کسب درآمد بیشتر است.
Saturated and established markets are a huge no for entrepreneurs because their aim is always to earn more money.
1
خب ما رو قبول میکنید؟
So will you take us on?
1
من با ازاء وجود دارد بود که او از کنترل خارج فزاینده شد، ذهن او را به طور مداوم به کشیدن او را در جهات مختلف، پیدا کردن هیچ مرکز، شک ثابت شما پرتاب بیشتر به پیدا کردن هیچ نقطه ثابت، به طوری که شما ممکن است تنفس و focus.Ive تحسین بسیار برای سبز برای نوشتن در این کتاب به طور آشکارا.
I was there with Aza when she was spiralling out of control, her mind constantly pulling her in different directions, finding no centre, the constant doubt hurling you further into finding no fixed point, so that you may breathe and focus.I've so much admiration for Green for writing so openly in this book.
1
در همراهی با شادی مردم انجام شد
continued because of the people's enjoyment.
1
سعی کنید آن شخص نباشید.
Try to not be that person.
1
سیستم های بلاک چین قادر هستند قرارداد ها و پرداخت های هوشمند منعقد کنند که زمانی انجام می شود که شرایط به خصوصی برآورده شده باشند.
Blockchain systems can trigger smart contracts or payments when specific conditions have been met.
1
اگر فکر می کنم بیش از حد مشغول هستم، بیش از حد مشغول به کار هستم تا زمانیکه برای چیز دیگری غیر از "مشغول بودن" وقت بگذارم.
If I think I'm too busy, then I remain too busy to take time for anything other than the "busy-ness".
1
سیاه و سفید مدرن آشپزخانه: شیک مینیمالیسم در طراحی داخلی و نه تنها
Modern black kitchens: stylish minimalism in interior design and not only
1
امنیت کشور ما در معرض خطر است!»
The security of our nation is at stake!"
1
مامان، حس مدرسه رفتن رو ندارم
[in Hindi] Mom, I don't feel like going to school.
1
- تماس را قرار دهید (بالاتر) یا قرار دهید (پایین تر)
- Place the call (higher) or put (lower)
1
او اضافه کرد: “بلاکچین در حال تبدیل شدن به عنوان یک تکنولوژی برای بسیاری از صنایع مهم تر, نه فقط مالی رمزنگاری. آنچه مورد نیاز است مقررات لیبرال است, که باز می شود فرصت برای موقعیت سوئیس در حالی که در همان زمان کاهش خطرات.”
He added: “Blockchain is becoming more important as a technology for many industries, not just crypto finance. What is needed is liberal regulation, which opens opportunities for Switzerland’s position while at the same time reducing risks.”
1
باید بزاری بدونم اگه به اندازهی کافی تند باشه.
You'll have to let me know if it's spicy enough.
1
شانس تبدیل شدن به یک عضو جامعه دوستداران گشتهای آبی. در اطراف ما تعداد زیادی از مردم وجود دارند که نمی توانند زندگی خود بدون دریا را حتی تصور کنند. و هر مالک جدید قایق تفریحی عضوی از یک جامعه دوستانه می شود که شامل افرادی با دیدگاه های منحصر به فرد در مورد زندگی است.
Membership in clubs for cruise enthusiasts. There are individuals who cannot imagine life without the sea. Every new yacht owner becomes a member of this welcoming community. Yachters have divergent personalities with unique outlooks on life.
1
- .ظاهرا زیادی بهش دادم- .ولی میخواستیم موقع سفر بیهوش باشه
Obviously, I gave him too much, but we needed him knocked out for the trip.
1
در این فضاها است که باید خودی نشان دهید.
In this environment you need to namaste.
1
اما دفعات بعد دیگر میدانستم.
I knew of the later conquests.
1
ماه جدیدی که آن ها را "از بین خواهد برد" به نظر می رسد به این معنی باشد که اسرائیل ، افرادیم و یهودا همگی در ظرف یک ماه سقوط خواهند کرد.
A new moon "devouring" them would seem to mean that Israel, Ephraim and Judah will all fall within one month.
1
پس،وايسين ، شما دوتا داريد نظرتونو عوض ميکنيد؟
So, wait, you two are changing your minds?
1
-تو هرگز کلوپ خودتُ باز نميکني . -به حرفي که ميزني، ايمان داري؟
Your club... will never open.
1
ميخوام يه چيزي رو برام چک کني - حتما -
- I want you to check something out for me. - Sure.
1
خرید میله های طلا و سکه نقره همواره عمل های بهبود یافته از یک مدت طولانی و در سال های اخیر بوده است ، تقاضا و ارزش طلا را بر روی افزایش تا کنون بوده است.
Buying gold bars and silver coins has always been benefitting practice since a long time and in recent years the demand and value of gold has been on a n ever increase.
1
در ساحل بیرون بلادهیون پیدا کرد...
IN THE SHORES OUTSIDE OF BLUDHAVEN,
1
مطالعات نشان دادهاند حتی افرادی که در دهه 90 زندگیشان هستند نیز میتوانند در عرض کمتر یک ماه، به کمک بعضی از تمرینات وزنه، عضله بسازند.
Studies have shown that even people in their 90s have been able to gain muscle tone in less than a month with some lifting exercises.
1
این چه وضعشه؟
What time do you call this?
1
باید خوب باشه عزیزم،به جز یه چیز
It would be, dear, except for one thing...
1
فکر میکنم لیندا سورپرایز میشه
I think Linda is gonna be so surprised.
1
بررسی کنید که آیا این مقدار پول دارید یا خیر؛
Find out if it's worth your money, here.
1
میدونی، همهمون از این علایق خاص داریم
You know, we all got our things.
1
پس به اندازه ای که او را بازداشته از او پذیرفته می شود.
And so he will receive it like the gift that it is.
1
دوباره تو هيچ کدوم از اين موقعيتاقرارشنميدم.
I'm not putting her through any of that.
1
واسه چي سريعتر کار نميکنه؟
Why won't this go faster?
1
او از همهِی حقایق مطلع است و قادر و مالک همه چیز است.
He is all-knowing (omniscient), all-powerful (omnipotent), and everything is under His control.
1
هنوز ازش خوشت مياد؟
Do you still like him?
1
هيچکس کمکم نکنه!
Nobody is to help me!
1
با ZuluTrade شما لازم نیست که شما به مطالعه و یا نظارت بر بازار بپردازید زیرا صدها نفر از ارائه دهندگان سیگنال از سراسر جهان آن را برای شما انجام می دهند. همه آنچه شما باید انجام دهید این است ارائه دهندگان سیگنالی که دوست دارید را انتخاب کنید ، و زولوترید ZuluTrade به سرعت مشاوره خود را به طور مستقیم در معاملات حساب زنده USGFX انتقال می دهد. تمام این کار دشوار برای شما و بدون هیچ هزینه ایی انجام می شود.
With ZuluTrade, you don't have to study or monitor the markets because hundreds of Signal Providers from all over the world are doing it for you. All you have to do is pick the Signal Providers you like, and ZuluTrade will quickly convert their advice into live trades directly in your USGFX social trading account. All the legwork is done for you and at no cost.
1
هر جرمی که تو شهر رخ میداد این جماعت هم دستی توش داشتن
Those guys had their paws around every game in town.
1
میفهمم که اندیشه شیطانی به من غلبه کرده و یک مرد به این خاطر جانش را از دست داد
I found the thought of ever had taken over me and a man lost his life because of that
1
2ML بهترین دستگاه پخش کننده خانگی برای روغنهای اساسی اکنون تماس بگیرید
2ML Best Home Diffuser For Essential Oils Contact Now
1
تو یه آپارتمان مجلل داری
You have a gorgeous flat,
1
سلام.منو که یادته استاد؟؟
Hi, teacher can you remember me?
1
البته ، فک کنم بهتره ... . .
Actually, I think it's better... if you can find another house to replace mine.
1
وزیر اقتصاد آلمان نیز در اوایل روز جمعه گفت: اتحادیه اروپا ممکن است به دنبال هماهنگ کردن واکنش خود با کانادا و مکزیک باشد.
Germany's Economy Minister said early this morning that the European Union might look to coordinate its response with Canada and Mexico.
1
اگه کاري که گفتي انجام ميدادم... اونا هنوز زنده ميموندن.
If I'd done what you said, they'd still be alive.
1
کاپیتان اسبق لیورپول و بازیکن حال حاضر گلکسی در مصاحبه ای با دیلی تلگراف گفته:«100 درصد مطمئن نیستم، اما احتمالا این آخرین سال من به عنوان یک بازیکن است.
The former England captain said in the Daily Telegraph: "I'm not 100 per cent sure but I think it will probably be my last year as a player."
1
نه، این حقهست، تو برنامه جانی کرسون دیدم
Oh, that's a trick. I saw it on Johnny Carson.
1
کس ديگه اي کليد داره ؟
- Does anybody else have a key?
1
.... نگو که مجبورش کردي
Don't tell me you forced her to...
1
هنوز بهش عادت نکردم پس این دفعه منو ببخشید
I haven't gotten used to it yet, so forgive me just this once.
1
کارگردانبهمگفتتمرينکن.
The director told me to practice.
1
اونمکانطلسمشدست.
That place is cursed.
1
و به نظرت اين يه مشکل بزرگ ـه؟
And that feels like a major crisis to you?
1
کسی از دوستان تو کار تور هست؟
Do you have friends on the tour?
1
راه رو نشونمون بده، کالین رابینسون
- Show us the way, Colin Robinson.
1
IBM Watson، برنامه پیشرفته هوش مصنوعی این شرکت، تبدیل مراقبتهای بهداشتی به یک سرویس قابل سنجش است که هر بیت اطلاعات در دسترس است.
IBM Watson, the company’s advanced artificial intelligence program is transforming healthcare into a quantifiable service where every bit of information is available.
1
البته که برا تو هم برداشتم
Of course, just take something
1
و مجموعه ای از منطق، الهیات و طبیعیات و علم النفس را به صورت منظوم فراهم آورده و آن را شرح کردهاست.
The text contains many syntactic, organizational and logical problems as it has survived.
1
فردا هم باهت میام
I'll come with you tomorrow.
1
به نظر مياد که در مورد تکتيربودن"اسپرينگفيلد" هاتخبر دارن. ( نوعي تفنگ )
It seems they knew all about your Springfields being single-shot.
1
دارم بهت میگم که یک راه دیگری هم هست. .
I'M TELLING YOU THAT THERE IS A DIFFERENT WAY.
1
او در دنیا هیچ چیز را بیشتر از بودن در کنار صاحبش دوست ندارد.
There was nothing he loved more in the world than being on stage with his guitar.
1
به همراه صدای فریاد دیگری
with another shriek of anguish.
1
،اگه بتونی اندرو رو پیدا کنی شاید بتونه کمکت کنه
If you can find Andrew, maybe he can help you.
1
تازه، انسان همیشهمیتوانست دک و پوزشان را خرد کند!
Out there one could always knock them down!
1
بيا بذار ببينيم تله مون آماده اس
Let's see if our setup's ready.
1
(27) ای فرزندان آدم! شيطان شما را نفريبد, چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون کرد, ولباسشان را از تنشان کند؛ تا شرمگاهشان را به آنها نشان دهد. بی گمان او وهمکارانش شما را می بينند از جايی که شما آنهارا نمی بينيد, براستی ما شيطانها را دوستان کسانی قرار داديم که ايمان نمی آورند.
But the clothing of righteousness - that is best. That is from the signs of Allah that perhaps they will remember. (27) O children of Adam, let not Satan tempt you as he removed your parents from Paradise, stripping them of their clothing to show them their private parts.
1
مطالعات اخیر ما نشان داده دیابت_به تنهایی یا در ترکیب با چاقی_ مسئول صدها هزار مورد سرطان هر ساله در سراسر دنیا هست.
'Our study shows that diabetes, either on its own or combined with being overweight, is responsible for hundreds of thousands of cancer cases each year across the world.'
1
ایشا هروقت برگشتم باهام بحث کن
Aisha, treat me when I get back.
1
انقدر میمیره براش که، نمیتونه بدون اون زندگی کنه
So in love with him, she can't live without him.
1
یه مرد چهل ساله که پر پشه هارو میکنه واقعا کار حساب میشه ؟
Does a forty-year-old boy ripping wings off flies really count as work?
1