fa
stringlengths
3
1.98k
en
stringlengths
5
2k
sco
float64
1
1
درباره ش می دونستید؟
You knew about it?
1
خیلی جوونی ولی چشمای خشمگینی داری
You're so young but your eyes are so fierce.
1
شما هم دزدکي پشت درب ما وايسادين
And you stop sneaking around our door.
1
التماس نکن که برگردم
Don't come beg me to come back.
1
پس برای ثبت نام عجله کنید.
Thus, hurry up to register.
1
اونها داخل پاسگاه هستند، اگه میخوای بری جلوشون رو بگیری
- They're inside the precinct, if you want to go stop them.
1
عکس های او وسیله ای شد برای تصویب قوانینی در ایالات متحده علیه کار کردن کودکان.
His famous photos helped to outlaw child labor in America.
1
اما مهم نیست، یک چیزعجیبی در این خانه است و من آنرا احساس میکنم.
No, there is something much bigger here and I can feel that.
1
Schema ، میتواند وقتى گوگل تصمیم دارد پاسخ هایى از جمله پاسخ سریع به کاربر تحویل دهد ، مفید باشد.
Schema can also be especially helpful when Google chooses to display rich answers, such as Quick Answers or a Rich Card.
1
خانم میشه رسیدو بیارین؟
Ma'am, could we get the check?
1
هر فعلی مجاز است، مگر ممنوع باشد
1) Everything is permitted except that which is forbidden.
1
مگه بدترین چیزی که میتونه پیش بیاد چیه؟
What's the worst that can happen?
1
شباهت مؤمنین و مشرکین دو تا آیه در کنار هم خیلی تکان دهنده است.
Repentance and faith are like two sides of the coin of sal-vation.
1
واقعا چه کسی محقتر از موکل است که درباره عملکرد وکیل خود اظهار نظر کند؟
Who better to ask than his lawyer?
1
چون میدونی که ایشون هیچ قدرت شفابخشی نداره
Because you know he has no healing powers. That's not true.
1
چرا داری این حرفارو بهش میزنی؟
Why are you telling him that?
1
اگر پاسخ YES باشد، شما نیاز به SOLASOLV® کرم های ضد آفتاب فوری را به طور موثر برای محافظت از پانل های کنترل و نمایش صفحه نمایش از انعکاس، انعکاس و گرما محافظت می کند.
If the answer is YES, you need SOLASOLV® instantly retractable sunscreens to effectively protect control panels and display screens from glare, reflection and heat.
1
داره کاريو مي کنه که هميشه کرده... سعي ميکنه اشتباهات گذشته رو جبران کنه... .
He's doing what he always does, trying to right the wrongs of the past.
1
زمان نشستن را محدود کنید
Limit your sitting time.
1
زندگی ما خیلی خیلی سریع حرکت می کند.
Our lives move very swiftly.
1
در این میان چهار نفر از گروگانها نیز کشته شدند
Four of the hostages were killed as well.
1
نمي دونم به اندازه ي کافي سکسي هست
I don't know if that was sexy enough.
1
673- مرگ و زندگی
1871: Life and Death
1
يالا اگه فکر ميکنيد چيزي بارتونه
Come on if you guys think you're that tough!
1
به آرامی هفته پس از هفته پاهایش بهبود می یافت . به آرامی هفته پس از هفته پاهایش بهبود می یافت . به آرامی هفته پس از هفته پاهایش بهبود می یافت .
And slowly, slowly week after week his legs were improving.
1
با پیدا کردن صدای خود و ظهور و مریی شدن، بازماندگان میتوانند تمرکزشان را بر روی رشد توانمندی فردی خویش قرار دهند.
With eyes bigger than their hearts and souls, they go on and on, and then out of sight.
1
مردم هم فقط همینو میخوان
People want to know what that's like.
1
اونم احتمالن چهار روزه اون جا نیست
He probably hasn't been there in four days, either.
1
بابام رو میخوام.
I want my dad.
1
ساکت! يا ما ميتونستم به ايميل اون بووِي فراري وارد شيم و دعوتنامشو رو کنسل کنيم و...
Or we could log into the fugitive Boov's email... and cancel his invitation, and...
1
مرا روی موج دیگری برد
♪ Got me on another wave... ♪
1
آقای وینتر، من معمولاً دست و دلبازم
Mr. Winter, I'm a naturally generous person.
1
این کار به ویژه برای تازه کردن نفس در هنگام صبح مفید است.
This is great to use in the morning to breathe in the new day.
1
به عبارت دیگر، نفرت از نیکسون کارساز بود و از نفرت ترامپ شکست خورد.
In other words, hatred of Nixon worked and of Trump failed.
1
پس به خودش میگه تیلور
So that's what he calls himself now.
1
چرا باید همچین کاری بکنه؟
Why would she do that?
1
اینکه در آینده طالع توپ عزیز ما چیه... فقط زمان میتونه مشخص کنه
- MAN: ...what does the future hold for our precious ball, only time can tell.
1
BG -150E دستگاه پوشش سیلندر قرص، تجهیزات پوشش دهنده فیلم، کارایی بالا کاربرد محصول این دستگاه پوشش روی فیلم را می توان برای پوشش قرص های مختلف، قرص ها و شیرینی ها با فیلم های آلی، فیلم های محلول در آب و فیلم قن... Read More
BG -150E Tablet Film Coating Machine, Film Coating Equipment High Efficiency Product Application This film coating machine can be used for coating various tablets, pills and sweets with organic film, water... Read More
1
در اصطلاح صوفیان سماع به معنی خواندن آواز یا ترانه عرفانی توسط قوال یا قوالان (گاه همراه با نغمه ساز) و به وجد آمدن شنوندگان در مجالس «ذکر جلی» است.
The accuracy or outcome of any prophecy is altered by the desires and attachments of the seer and those who hear the prophecy.
1
چرا هیچکس درمورد فصل های بارونی چیزی بهمون نگفت؟
Why didn't somebody tell us about a rainy season?
1
شکل دیگری از ویتامین A، پالمیتات است که معمولاً به شکل کپسول میباشد.
Another form of vitamin A is palmitate, which usually comes in capsule form.
1
حدس میزنیم اونجا داره میره... چون این مغازه جنوب فیلادلفیاست
We figure that that's where he's going since the convenience store is south of Philly.
1
بازی مانند بازی سفر شاهزاده
Games like the game Travel Princess
1
میدونستی که من دستگیر میشم نه؟
You knew that I'd get caught, didn't you?
1
نگاه، اون ما رو متعهد به هیچ چیزی نمیکنه.
Look, it doesn't commit us to anything.
1
پنجاه تا از اونا اونجا بود؟
There were 50 of them?
1
ایرما چقدر قدرت دارد؟
How powerful is Irma?
1
آرزومه دوباره 20 ساله بودم
I wish I was 20 again.
1
خب، اون لباس رو گرفتم
- So I got that dress. - Mm-hmm.
1
يک نيروي واقعي طبيعت که همچنين... علاوه بر اينکه مسئول خطوط دفاعي تيم فوتبال بود... ناظر تولد گوساله براي گروه دام پروري بود.
A real force of nature who was also the defensive coordinator for the football team and supervised calf birthing for the animal husbandry club.
1
تمدن جديد از اينجا شروع ميشه
And a whole new civilization is gonna rise from this one.
1
اما این چیزی است که قرار است اتفاق بیفتد خوب؟
But this is what's gonna happen, OK?
1
حالا من یک فکر خاصی دارم
Now I have a certain thought.
1
از همه مهمتر این که خودم آقای خودم هستم.
But above all, I am my own man.
1
پدر هم آدم خوبيه و ما هنوز تو کارش متعجب هستيم .
Dad's a nice guy and we still wonder about him.
1
به علاوه برخی از این مکانها به عنوان یادگارهای مهم وباارزشی از گذشته انعکاس دهنده میراث گرانبهای مذهبی وفرهنگی ساکنین این منطقه در دورههای متفاوت تاریخی میباشد.
Moreover, some of these sites, as invaluable and important memorials of the past, reflect great national, cultural and religious heritage of residents of this region in different historical periods.
1
به حرفم گوش کن ديگه؟
Would you listen to me?
1
این کار منه و به هیچ کمکی نیاز ندارم
That's my job and I don't need any help.
1
در آن روز حکومت واقعی و ملک حقیقی، از آن خداوند مهربان است (و مملکت جهان، به صورت ظاهر و باطن و حقیقی و مجازی، در دست یزدان است)، و آن روز برای کافران روز سختی خواهد بود. [[«اَلْحَقُّ»: واقعی. راستین. صفت «اَلْمُلْکُ» است. «عَسِیراً»: سخت. شدید (نگا: قمر / 8، مدّثّر / 9).]]
The true kingship on that day belongs to the Most Gracious; and that is hard for the disbelievers.
1
مطمئنا کاری که انجام دادی را ندیدی
You couldn't possibly have seen what you did.
1
نابینایان و کم بینایان استان بوشهر
Twilight of the Idols
1
به "برويلز" خبر بده که داريم روي اين کار مي کنيم
Let Broyles know that we're working on this.
1
من نميخوام که توي جنگ باشم .
i dont want to be in a battle.
1
الانم برو روی استیج و بخون.
Now go back out there and sing.
1
از دید ریاضیش میشه فهمید و ما هم از طریق مدلهامون عکس های خیلی شبیه بهش رو میدیدیم
You know it from a mathematical point of view and we've been looking at pictures quite similar to that from our own models.
1
پایان آن جنگ تنها شروع ماجراجویی او است.
The end of the war is only the beginning of their struggle.
1
آن را بی خطر برای استفاده است.
This makes it unsafe for use.
1
قسمت 200 جریمه ای که تا حالا ندیدید].
A penalty like you've never seen before.]
1
جانشینش، بطلمیوسدوم فیلادلفوس، تابوتدان را به اسکندریه منتقل کرد و حداقل تا دوران باستان متأخر در آنجا ماند.
His successor, Ptolemy II Philadelphus, transferred the sarcophagus to Alexandria, where it remained until at least late Antiquity.
1
ولی بهنظر میاد تو داری از چیزی فرار میکنی
But it seems like... you're running from something.
1
زیرا آنها در این زمان نیاز به مبلمان مناسبی داشتند که روی آن احساس راحتی کنند.
“We had to kind of make adjustments to feel comfortable with it now.
1
علما مجبور شده سکوت اختیار کردند.»
But they feel compelled to keep silent.”
1
و [بدینسان] فرعون قومش را به گمراهی کشاند و به جایی نرساند
And Firaun led his people astray, and did not guide them.
1
16- ریسک اندک مناسبات سیاسی و دیپلماتیک در حرید تجهیزات بدلیل تأمین تجهیزات اساسی پروژه در ایران
Little risk related to political and diplomatic in purchasing equipments due to provision of basic equipments of project in Iran
1
نتیجهی (3): اگر وصف «خود مصداق خود نبودن» مصداق خود باشد، هم مصداق خود نیست (مطابق نتیجهی (1)) و هم مصداق خود هست (مطابق نتیجهی (2)).
Wuest notes that "The “if” with “deny” and “believe not” is ei, the particle of a fulfilled condition.
1
برای خداحافظی اینجایی؟
You came to say goodbye.
1
52 درصد این افراد در حال حاضر با شریک زندگی شان ورزش می کردند و 60 درصد آنها با یکدیگر غذاهای سالم می خوردند.
About 52 percent of them were currently exercising with their partner and 60 percent of them were eating healthy together.
1
يه چيزي رو بهت بگم؟
Can I tell you something?
1
تأسیس کارخانه قطار پر سرعت Adapazarı
Establishment of Adapazarı High-Speed Train Factory
1
- محبوبیت پروژۀ خود را بسنجید
- Understand how your project is used
1
وی می افزاید که هرچند درگذشته روزانه تا به پنجاه خانواده ازپاکستان به کشور بازمی گشتند اما اکنون شمار آنان به پنجصد خانواده رسیده است.
"In the past only ten families were repatriating voluntarily (a day), but now more than five hundred families come here.
1
همچنان باید یه راهی برای گسترش محدوده ماشین پیدا کنیم
Still have to figure out a way to extend the machine's range.
1
ماهی کولی سرو کنیم؟
Do we serve anchovies?
1
شعار ژرژ "Etre fort pour être utile " بود که به معنی " قوی شوید تا مفید باشید " است .
Hébert’s motto of “be strong to be useful” can also be translated as “be strong to be functional”.
1
این هم ارزونه و هم محکمه بیشتر مردم از این استفاده میکنن
- How much does it cost? - Rs 2. - Give me for Re 1 .50
1
منم،جونگ جه هوا،عوضی رهبری که اهالی بانگ سام تونگ بهش پشت کردن
I'm Jung Jae Hwa, you bastard. Huh? The leader that Bamsamtong people turned their backs on.
1
منم با شما موافقم بانو.
I agree with him, lady.
1
ال کارنیتین یک مکمل بسیار محبوب است که موجب رشد و توسعه بدن می شود.
L-Carnitine is a very popular supplement that promotes growth and development.
1
خوشحال میشی بمیرم
You'd love it if I was dead.
1
...اگر هر آنچه ميخواهم بدانم را به من بگويي، آسيبي به تو نخواهم زد...
You shall not be harmed so long as you tell me all that I need to know.
1
چیکار می تونم برات انجام بدم؟
What can I do for ya?
1
بین طب انسان و دامپزشکی هیچ خطوط تقسیمی وجود ندارد و نباید وجود داشته باشد.
Between animal and human medicine there are no dividing lines—nor should there be.
1
میخوای یه خرده از شیرینیمو بچشی ؟
Wanna try some of my pie?
1
کشف این کلمات پرسش های تازه ای را در مورد تاثیر اسلام بر کشورهای اسکاندیناوی مطرح کرده است.
This new discovery raises new questions about the influence of Islam in Scandinavia.
1
. مطمئن نیستم که کافی باشه
I'm not sure it'd be enough.
1
حتی نمیدونم که چندنفرو باهاش کشتم تا الان.
I don't even know how many people.
1
این شهر در کالیفرنیا میزبان شرکت "جولز لبز"، پرفروش ترین تولیدکننده سیگارهای الکترونیکی، در آمریکاست./ "جول" گفت که این تصمیم مصرف کنندگان را بار دیگر به سوی سیگار سوق خواهد داد و "باعث ایجاد بازار سیاهی داغ" خواهد شد.
The city in Northern California is home to Juul Labs, the most popular e-cigarette producer in the U.S. The company said the ban would only drive smokers back to cigarettes and "create a thriving black market".
1
حکومت افغانستان همواره از آزادی ها و تجمعات مدنی حمایت کرده و تاکید می نماید که دشمنان افغانستان با راه اندازی این چنین عملکردهای تروریستی نمی توانند مانع رسیدن مردم ما به آزادی های مدنی و سایر ارزش های دموکراسی شوند.
The Afghan Government upholds the rights of the people to freedom and civil gatherings, emphasizing that such cowardly terror attacks can't deprive our people from enjoying their rights to civil freedoms and other democratic values.
1
جایی که یاتاقان از نقاط چندگانه، با استفاده از goniometry، بر روی یک نقشه ترسیم می شود، فرستنده در نقطه ای قرار می گیرد که در آن یاتاقان ها متقاطع می شوند.
Where the bearings from multiple points, using goniometry, are plotted on a map, the transmitter will be located at the point where the bearings intersect.
1
بارُن ، خودتو آماده کن
Baron, be ready for it
1